کلمه جو
صفحه اصلی

bonded


معنی : ضمانت شده، امانتی، تضمین دار، کفالت دار
معانی دیگر : تضمین شده، ضمانت دار، دارای اجازه ی رسمی، ملتزم، بایستکار، دارای ضامن

انگلیسی به فارسی

ضمانت‌شده، امانتی، تضمین‌دار، کفالت‌دار، تضمینی


باند، ضمانت شده، امانتی، تضمین دار، کفالت دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: subject to a binding promise to pay, as monetary debt.

(2) تعریف: of goods subject to government duty, placed under bond, as in a warehouse.

(3) تعریف: of two or more surfaces of material, bound together firmly.

• secured in a bonded warehouse

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] چسبنده
[حقوق] تضمین شده، متکی به وثیقه
[نساجی] پیوندی

مترادف و متضاد

Antonyms: free, liberated


Antonyms: uncertain


shackled


Synonyms: fettered, manacled, chained, bound, confined, restrained


ضمانت شده (صفت)
bonded

امانتی (صفت)
bonded, fiduciary, fiducial

تضمین دار (صفت)
bonded

کفالت دار (صفت)
bonded

guaranteed


Synonyms: insured, certified, warranted, pledged, secured


جملات نمونه

1. glue alone cannot hold these two pieces of wood bonded together
چسب به تنهایی نمی تواند این دو قطعه چوب را به هم متصل نگه دارد.

2. The whisky was taken to bonded warehouses at Port Dundee.
[ترجمه ترگمان]ویسکی در بندر \"داندی\" انبار شده بود
[ترجمه گوگل]ویسکی به انبارهای اعتباری در پورت داندی منتقل شد

3. The company is a fully bonded member of the Association of British Travel Agents.
[ترجمه ترگمان]این شرکت عضو کامل اتحادیه آژانس های مسافرتی بریتانیایی است
[ترجمه گوگل]این شرکت به طور کامل عضو انجمن آژانس های مسافرتی بریتانیا است

4. Strips of wood are bonded together and moulded by machine.
[ترجمه ترگمان]Strips چوب با هم جور می شوند و از ماشین قالب تهی می کنند
[ترجمه گوگل]نوارها از چوب به هم متصل شده و توسط ماشین قالب بندی شده است

5. The players are bonded by a spirit that is rarely seen in an English team.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان با روحیه ای که به ندرت در یک تیم انگلیسی دیده می شود، وصل شده اند
[ترجمه گوگل]بازیکنان با روحیه ای که در تیم انگلیسی به ندرت دیده می شود، پیوندی دارند

6. What had bonded them instantly and so completely was their similar background.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها را فورا وصل کرده بود و به همین ترتیب پس زمینه مشابه آن ها بود
[ترجمه گوگل]آنچه که آنها را بلافاصله و به طور کامل پیوند داده بود، پس زمینه مشابهی بودند

7. Dacron Hollofil: bonded polyester, each fibre has a hollow core trapping still air and aiding warmth.
[ترجمه ترگمان]پلی استر Hollofil، پلی استر دار، هر fibre یک هسته خالی در حال و هوای آزاد دارد و گرما و گرما را به هم متصل می کند
[ترجمه گوگل]پلی اتیلن Dacron Hollofil، هر فیبر دارای یک هسته توخالی است که هنوز هوای گرم را به دام می اندازد

8. A thin veneer of cork is bonded of a painted backing shows through in places to create a two-colour finish.
[ترجمه ترگمان]پوشش نازکی از چوب پنبه به یک روکش نقاشی شده که در بعضی جاها نشان داده می شود تا یک روکش دو رنگ ایجاد کند، وصل شده است
[ترجمه گوگل]یک روکش نازک از چوب پنبه از یک پوشش پشت نقاشی نشان می دهد از طریق مکان ها برای ایجاد یک رنگ دو رنگ

9. Upper and sole unit were then bonded together, not stitched and pegged, as in traditional boot construction.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان واحد بالا و پایین به هم وصل شده بودند، نه بخیه زده و ثابت شده بودند، مانند ساخت سنتی بوت
[ترجمه گوگل]سپس واحد بالایی و واحد تنها با هم ترکیب شده و به عنوان ساخت و ساز بوت سنتی به هم پیوند داده نمی شود

10. I bonded on the second night I laid eyes on Hyakutake.
[ترجمه ترگمان]شب دوم که چشمم به hyakutake افتاد
[ترجمه گوگل]من در شب دوم پیوستم و چشم ها را روی هیوکوتاک گذاشتم

11. Shaw have already installed an ex-Stoddard one-metre-wide Bonded Machine for development work.
[ترجمه ترگمان]شاو قبلا یک ماشین Bonded Stoddard یک متر را برای کار توسعه نصب کرده است
[ترجمه گوگل]Shaw در حال حاضر یک ماشین مجتمع سابق Stoddard یک متر برای کار توسعه را نصب کرده است

12. Something that bonded them closer than a shared hatred for Communism and the Soviet Union.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها را به نفرت مشترک نسبت به کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی پیوند می داد
[ترجمه گوگل]چیزی که آنها را نزدیک تر از نفرت مشترک برای کمونیسم و ​​اتحاد جماهیر شوروی

13. The result is a strongly bonded design showing clearly on the front and in a ghostly form on the back.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک طرح قوی متصل به زمین است که به وضوح در قسمت جلو و به شکل شبح مانندی در پشت نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه یک طراحی قوی و باند است که به وضوح در جلوی ظاهر می شود و در شکل ظاهری پشت

14. Dacron Thermoline: solid structure polyester fibre bonded into a thin sheet.
[ترجمه ترگمان]Dacron Thermoline: ساختار جامد پلی استر متصل به ورقه نازک
[ترجمه گوگل]فیبر پلیمر Dacron Thermoline ساختار جامد را به یک ورق نازک متصل می کند

پیشنهاد کاربران

متصل شده

محصور شده


کلمات دیگر: