کلمه جو
صفحه اصلی

demandant


معنی : خواهان، متقاضی، طلب کننده، درخواست کننده، خواستار
معانی دیگر : (حقوق) خواهان، شاکی، مدعی

انگلیسی به فارسی

خواستار، متقاضی، درخواست‌کننده، طلب‌کننده، خواهان


خواستار، متقاضی، طلب کننده، خواهان، درخواست کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who makes a demand or claim, plaintiff (law)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] (خواهان) در دعوی ملکی، شاکی

مترادف و متضاد

خواهان (اسم)
plaintiff, actor, complainant, demandant, libellant, litigant

متقاضی (اسم)
demandant, applicant, asker, solicitant, suppliant

طلب کننده (اسم)
demandant

درخواست کننده (صفت)
demandant

خواستار (صفت)
willing, demandant, wishing, demanding, asking, requesting, soliciting, exacting, wishful, would-be


کلمات دیگر: