کلمه جو
صفحه اصلی

bequest


معنی : ترکه، میرای، ارثی که بنا بوصیت رسیده
معانی دیگر : ارث گذاری، میراث دادن، ارثیه، میراک

انگلیسی به فارسی

پرستش، ترکه، میرای، ارثی که بنا بوصیت رسیده


میرا ، ترکه، ارثی که بنا به وصیت رسیده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of disposing of property by will.

(2) تعریف: property handed down by will; legacy.
مشابه: legacy, portion

- She received the house as a bequest from her father's estate.
[ترجمه امراله صادقی] اوخانه را به عنوان سهم الارث خود از ماترک پدرش دریافت کرده است.
[ترجمه ترگمان] خانه را به ارث برده بود
[ترجمه گوگل] او خانه را به عنوان منزویتی از املاک پدرش دریافت کرد

• inheritance, legacy
a bequest is money or property which you legally leave to someone when you die; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] ارث، میراث، ماترک، ترکه

مترادف و متضاد

something given in will


ترکه (اسم)
switch, branch, rod, offshoot, wand, bequest, twig, sprig, heirloom, spray, bough, wattle, scion

میرای (اسم)
bequest, patrimony, heritage, inheritance, legacy

ارثی که بنا بوصیت رسیده (اسم)
bequest

Synonyms: bequeathal, bequeathment, bestowal, devisal, devise, dower, endowment, estate, gift, heritage, inheritance, legacy, settlement, trust


جملات نمونه

1. the bequest of money for charitable purposes
وصیت پول برای مصارف خیریه

2. he left a bequest of ten million tumans to each of his children
ارثی به مبلغ ده میلیون تومان برای هر یک از فرزندانش باقی گذاشت.

3. The library has received a generous bequest from a local businessman.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه یک ارثیه سخاوتمندانه از یک تاجر محلی دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]این کتابخانه از یک بازرگان محلی کسب مبالغ هنگفتی دریافت کرده است

4. In his will he made a substantial bequest to his wife.
[ترجمه ترگمان]در وصیتنامه خود یک وصیت نامه اساسی برای همسرش ترتیب داد
[ترجمه گوگل]در اراده او، او را به یک همسر قابل توجهی تقدیم کرد

5. He received a bequest under his grandmother's will.
[ترجمه ترگمان]او وصیت نامه را تحت وصیت نامه مادربزرگش دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او تحت فرمانروایی مادربزرگش فرمانبرداری می کرد

6. The church here was left a bequest to hire doctors who would work amongst the poor.
[ترجمه ترگمان]کلیسا یک ارث گذاشته بود تا دکتری استخدام کند که در میان فقرا کار کنند
[ترجمه گوگل]کلیسا در اینجا به عنوان وصیتی برای استخدام پزشکانی که در میان فقرا کار می کنند، باقی مانده است

7. He left a bequest to each of his grandchildren.
[ترجمه ترگمان]یک وصیت نامه را برای هر کدام از نوه های خود گذاشت
[ترجمه گوگل]او هرکدام از نوه هایش را باطل کرد

8. Regrettably, I must leave failure as a bequest to Earth.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، من باید شکست را به عنوان یک میراث به زمین واگذار کنم
[ترجمه گوگل]متأسفانه، باید شکست را به عنوان خدعه ای به زمین برگردانم

9. Legislation restricting freedom of bequest is found in a number of countries.
[ترجمه ترگمان]قانون محدودکننده آزادی of در تعدادی از کشورها یافت می شود
[ترجمه گوگل]قوانین محدود کننده آزادی حقیقت در تعدادی از کشورها یافت می شود

10. As you can imagine, the bequest has caused a deep rift between them.
[ترجمه ترگمان]همانطور که می توانید تصور کنید، این وصیت نامه باعث ایجاد شکاف عمیقی بین آن ها شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که می توانید تصور کنید، تقدس منجر به شکاف عمیق بین آنها شده است

11. A bequest of the surplus is called residuary.
[ترجمه ترگمان]یک وصیتنامه مازاد residuary نامیده می شود
[ترجمه گوگل]سرچشمه مازاد استقرار نامیده می شود

12. Acquired by bequest in 192 it used to be considered one of the Metropolitan Museum's greatest early Northern paintings.
[ترجمه ترگمان]اکتسابی یا اکتسابی (اکتسابی)که در سال ۱۹۲ به تصویب رسید، یکی از بزرگ ترین نقاشی های درجه شمالی موزه در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]در سال 192 به دست آورده شد و به عنوان یکی از بزرگترین نقاشی های شمال شمال موزه متروپولیتن شناخته شد

13. This is his bequest to all of us.
[ترجمه ترگمان] این میراث اونه به همه ما
[ترجمه گوگل]این امر به همه ما مربوط می شود

14. The bequest would be found in his will, and would be paid over.
[ترجمه ترگمان]وصیت نامه را در وصیت نامه خود یافت و آن را پرداخت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]این فرقه در اراده او یافت می شود و پرداخت می شود

15. Unexpectedly a little while the bequest of uncle came, in one night, became millionaire.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، در یک شب، میراث عموم در یک شب میلیونر شد
[ترجمه گوگل]کمی بعد، کمی بعد از اینکه امیرالمؤمنین (ع) آمدند، در یک شب، میلیونر شد

the bequest of money for charitable purposes

وصیت پول برای مصارف خیریه


He left a bequest of ten million tumans to each of his children.

ارثی به مبلغ ده میلیون تومان برای هریک از فرزندانش باقی گذاشت.


پیشنهاد کاربران

heritage


کلمات دیگر: