کلمه جو
صفحه اصلی

comity


معنی : تعارف
معانی دیگر : نیک رفتاری، حسن رفتار، نزاکت، ادب، رجوع شود به: comity of nations، (بین فرقه های مختلف مسیحی - فعالیت های وابسته به ترویج مسیحیت) خودداری از رقابت و دوباره کاری

انگلیسی به فارسی

تعارف، نزاکت


کمیته، تعارف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: comities
• : تعریف: mutual courtesy and respectful treatment among people or nations.
متضاد: antagonism

- Comity between our nations depends on each respecting the sovereignty of the other.
[ترجمه ترگمان] جدایی بین ملت ها به یکدیگر بستگی دارد که به یکدیگر احترام بگذارند
[ترجمه گوگل] همبستگی بین ملت ما بستگی به هر یک از احترام به حاکمیت دیگران دارد

• civility; honorable or civil behavior

دیکشنری تخصصی

[حقوق] نزاکت

مترادف و متضاد

تعارف (اسم)
compliment, salutation, chivalry, comity

جملات نمونه

1. Always my a pair comity is constant.
[ترجمه ترگمان]همیشه یک جفت چشم من ثابت است
[ترجمه گوگل]همیشه یک جفت کمدی ثابت است

2. Sometimes comity is regarded as a stimulus to the pattern of behaviour.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات comity به عنوان محرکی برای الگوی رفتاری در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات کمیته به عنوان یک محرک برای الگوی رفتار محسوب می شود

3. No comity by which a democratic society must live had broken down.
[ترجمه ترگمان]با این همه، با این که جامعه دموکراتیک باید زندگی کند، درهم شکسته بود
[ترجمه گوگل]هیچ کمیتی که جامعه دموکراتیک باید زندگی کند، شکسته شده است

4. The basic feature of positive comity is its voluntariness.
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی of مثبت voluntariness آن است
[ترجمه گوگل]ویژگی اساسی کمیته مثبت داوطلب بودن آن است

5. Because of the absence of international institution, comity of nations is the best way to create an efficient settlement.
[ترجمه ترگمان]به دلیل عدم وجود نهاد بین المللی، سازمان ملل متحد بهترین راه برای ایجاد یک اسکان کارآمد است
[ترجمه گوگل]به دلیل فقدان موسسه بین المللی، کمیته ملل بهترین راه برای ایجاد یک توافق کارآمد است

6. Based on comity of nations, we can create a new international parallel litigations system to change it.
[ترجمه ترگمان]براساس comity ملل، ما می توانیم یک سیستم بین المللی litigations موازی جدید برای تغییر آن ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]بر مبنای کمیته ملل، ما می توانیم یک سیستم جدید دادرسی موازی بین المللی ایجاد کنیم تا آن را تغییر دهیم

7. Hope to be in network world of conjecture comity of find out the sincerity.
[ترجمه ترگمان]امید است که در دنیای شبکه حدس بزنم که حقیقت را از کجا بدانم
[ترجمه گوگل]امیدوارم در دنیای شبکه ای از کمالات راهنمایی برای پیدا کردن صداقت

8. Comity, happy, I would all record forever in mind.
[ترجمه ترگمان]comity، شاد، من همه چیز را برای همیشه در ذهنم ثبت می کردم
[ترجمه گوگل]کمیته، خوشحال، من همه را در ذهن دارم

9. I line up, I civilization, I comity, I am happy!
[ترجمه ترگمان]به بیت از جا بلند شدم و گفتم: من از جا بلند شدم، و از این موضوع خوشم آمد، من خوشحالم!
[ترجمه گوگل]من آماده هستم، من تمدن، من comity، من خوشحال هستم!

10. I deliver the ball of the comity to you today.
[ترجمه ترگمان]امروز توپ the را به تو می دهم
[ترجمه گوگل]امروز توپ را برای شما به ارمغان می آورم

11. Trustworthiness, let mind blemish, make the comity long to save, make the world fine!
[ترجمه ترگمان]Trustworthiness، اجازه دهید عیب و ایرادی داشته باشد، the را به مدت طولانی نگه دارید تا پس انداز کنید، دنیا را خوب کنید!
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس، اجازه دهید ذهن پریشان، comity طولانی برای نجات، جهان را خوب!

12. Comity: an atmosphere of social harmony.
[ترجمه ترگمان]comity: جو سازگاری اجتماعی
[ترجمه گوگل]Comity فضای هماهنگی اجتماعی است

13. BE a comity here, peaceful beginning, is fair, fair sport competition of origins ground.
[ترجمه ترگمان]در این نقطه شروع صلح آمیز، رقابت عادلانه و منصفانه ای در زمینه اصل و نسب است
[ترجمه گوگل]یک کمیته اینجا، آغاز صلح آمیز، منصفانه، رقابت منصفانه ورزش از ریشه های زمین است

14. China is regarded as a comity, nevertheless, too much proprieties will only add pressure to people.
[ترجمه ترگمان]با این حال چین به عنوان a در نظر گرفته می شود و آداب و رسوم زیادی تنها به مردم فشار می آورد
[ترجمه گوگل]چین به عنوان یک کمیت در نظر گرفته می شود، با این حال، تقدیرهای فراوانی فقط به مردم فشار می آورند

15. The comity committee was especially about prescription drugs that combine acetaminophen with stronger painkillers.
[ترجمه ترگمان]کمیته comity به خصوص در مورد داروهای تجویزی بود که استامینوفن را با داروهای قوی تر ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]کمیته کمیته مخصوصا درمورد داروهای تجویزی که استامینوفن را با داروهای قوی تر ترکیب می کند، قرار دارد


کلمات دیگر: