1. her credentials as an attorney are unmatched
صلاحیت او به عنوان وکیل دادگستری بی نظیر است.
2. His attorney argued that Cope could not distinguish between right and wrong.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع او معتقد بود که کوپ نمی تواند بین درست و غلط تمایز قایل شود
[ترجمه گوگل]وکیل او استدلال کرد که مقابله نمی تواند بین حق و اشتباه تشخیص دهد
3. He wants to be an attorney.
[ترجمه ترگمان]میخواد یه وکیل باشه
[ترجمه گوگل]او می خواهد یک وکیل باشد
4. The Attorney General was aware of the political implications of his decision to prosecute.
[ترجمه ترگمان]دادستان کل از پیامدهای سیاسی تصمیم خود برای پی گرد قانونی آگاه بود
[ترجمه گوگل]دادستان کل از پیامدهای سیاسی تصمیم خود برای پیگرد قانونی آگاه بود
5. The committee presented its report to the Attorney General.
[ترجمه ترگمان]کمیته گزارش خود را به دادستان کل ارائه کرد
[ترجمه گوگل]این کمیته گزارش خود را به دادستان کل گزارش داد
6. The defence attorney requested an adjournment.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع خواستار پایان جلسه شد
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع تقاضا کرد
7. An attorney is your employee, in a manner of speaking.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع، کارمند شما، در طرز صحبت کردن است
[ترجمه گوگل]یک وکیل کارمند شما است، به نحوی صحبت کردن
8. The attorney for the defense challenged the evidence as hearsay.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع متهم شواهد را به عنوان hearsay به چالش کشید
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع این شواهد را به خوبی شنید
9. He acted as attorney for me.
[ترجمه ترگمان] اون به عنوان وکیل برای من عمل کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان وکیل من عمل کرد
10. The attorney demonstrated that the witness was lying.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع اعلام کرد که شاهد دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]وکیل نشان داد که شاهد دروغگو است
11. The defense attorney argued that the judge should declare a mistrial .
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع مدعی شد که قاضی باید محاکمه نادرست را اعلام کند
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع ادعا کرد که قاضی باید مدعی باشد
12. Luckily, Nancy's father and her attorney were one and the same person.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، پدر نانسی و وکیلش هم یکی بودند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، پدر نانسی و وکلای او یک نفر بودند
13. The district attorney said if McVeigh is given the death penalty and his conviction is upheld on appeal, the state prosecution would become moot.
[ترجمه ترگمان]دادستان منطقه گفت که اگر مک وی مجازات اعدام را صادر کند و محکومیت وی به درخواست استیناف تایید شود، دادستان ایالتی می تواند مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه گوگل]وکیل منطقه گفت که اگر مک وی به مجازات اعدام محکوم شود و محکومیت وی در دادگاه تجدید نظر شود، دادستان کشور محاکمه خواهد شد
14. The attorney for the union accused the Mayor of playing politics.
[ترجمه ترگمان]وکیل این اتحادیه شهردار را به انجام سیاست متهم کرد
[ترجمه گوگل]وکیل اتحادیه شهردار را به بازی سیاسی متهم کرد