کلمه جو
صفحه اصلی

exaction


معنی : مطالبه، تحمیل، اخاذی، مطالبه بزور
معانی دیگر : به زورگیری (مثلا پول یا وقت و غیره)، زورگویی، پذیرانش، سربارسازی، باج، پول زور، سخت گیری

انگلیسی به فارسی

مطالبه به‌زور، تحمیل، سخت‌گیری، اخاذی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of demanding or requiring time, money, or the like.

(2) تعریف: that which is exacted.

• extortion, act of demanding or requiring more than is reasonable

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اخاذی، مطالبه به زور، پولی که به زور گرفته شود، تحمیل

مترادف و متضاد

مطالبه (اسم)
claim, charge, demand, exaction

تحمیل (اسم)
tax, levy, force, imposition, exaction, infliction, protrusion

اخاذی (اسم)
exaction, extortion

مطالبه بزور (اسم)
exaction

جملات نمونه

1. Yet there were two main barriers to the exaction and enforcement of such concessions.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دو مانع اصلی برای سختگیری و اجرای چنین امتیازاتی وجود داشت
[ترجمه گوگل]با این وجود، دو موانع عمده برای تحمیل و اجرای چنین امتیازاتی وجود دارد

2. But his exaction of land rent from the peasants is his principal form of exploitation.
[ترجمه ترگمان]اما سختگیری او از اجاره زمین از روستاییان، نوع اصلی استثمار و استثمار است
[ترجمه گوگل]اما تحریم اجاره زمین از دهقانان، شکل اصلی بهره برداری است

3. The quantitative modeling of root water exaction is difficult in research on soil-root hydraulic dynamics.
[ترجمه ترگمان]مدل سازی کمی از آب ریشه در تحقیق بر روی دینامیک هیدرولیکی خاک - ریشه مشکل است
[ترجمه گوگل]مدلسازی کمی از تخلیه ریشه در تحقیق در مورد دینامیک هیدرولیکی خاک دشوار است

4. In chapter we proposed a message exaction method which basing on the system reconstruction and one-step predictions to exact the message from simulative chaotic secure communication systems.
[ترجمه ترگمان]در فصل ما یک روش message را پیشنهاد کردیم که بر مبنای بازسازی سیستم و پیش بینی یک مرحله ای برای دقیق کردن پیام از سیستم های ارتباطی امن آشفته و آشفته بود
[ترجمه گوگل]در فصل ما پیشنهاد یک روش اجباری پیام دادیم که براساس بازسازی سیستم و پیش بینی های یک مرحله ای به منظور ارسال پیام از سیستم های ارتباطی امن هرج و مرج شبیه سازی شده است

5. The aged leader was exhausted by the exaction of a pitiless system.
[ترجمه ترگمان]رهبر سالخورده نیز از سختگیری یک نظام بی رحم خسته شده بود
[ترجمه گوگل]رهبر سالخورده با اجتناب از یک سیستم بی رحم خسته شد

6. The exaction was revived by Richard I.
[ترجمه ترگمان]اخاذی توسط ریچارد من بهبود یافته بود
[ترجمه گوگل]تحمیل توسط ریچارد اول احیا شد

7. The advance of flavonoids in structure characteristics, methods of separation and exaction in recent years were summarized in this paper, and the future study trends was discussed and developed.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت of در خصوصیات ساختاری، روش های جداسازی و exaction در سال های اخیر در این مقاله خلاصه شده است و روند پژوهش در آینده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پیشرفت فلاونوئیدها در ویژگی های ساختاری، روش های جداسازی و اجتناب در سال های اخیر در این مقاله خلاصه شده و روند مطالعه های آینده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است

8. The thesis introduces power amplifier theory, PHEMT model and model parameter exaction method, at last determined scheme of three-stage MMIC power amplifier.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به معرفی نظریه تقویت کننده نیرو، مدل PHEMT و روش parameter model به عنوان آخرین طرح تقویت کننده توان سه مرحله ای می پردازد
[ترجمه گوگل]در پایان نامه، تئوری تقویت کننده قدرت، مدل PHEMT و روش اجرایی پارامتر مدل، در آخرین طرح تعیین شده تقویت کننده قدرت چند مرحله ای MMIC معرفی شده است

9. Present models were constructed under certain ideal conditions and based on poor understandings of the mechanisms of root water exaction and thus their applications were rather limited.
[ترجمه ترگمان]مدل های موجود تحت شرایط ایده آل خاصی ساخته شدند و براساس درک ضعیف مکانیزم های تثبیت آب ریشه ای ساخته شدند و در نتیجه کاربرد آن ها نسبتا محدود بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مدل های تحت شرایط ایده آل ایده آل ساخته شده و بر اساس درک نادرست مکانیسم های تخلیه آب ریشه بوده و بنابراین کاربرد آنها محدود است

10. During the period of building the data warehouse, we mainly researches the method of the exaction, transform and load of the data in different kind of data resources.
[ترجمه ترگمان]در طول دوره ساخت انبار داده ها، ما عمدتا از روش of، تبدیل و بار داده ها در انواع مختلف منابع داده تحقیق می کنیم
[ترجمه گوگل]در طی دوره ساخت انبار داده، ما عمدتا روش اتخاذ، تبدیل و بارگذاری داده ها را در انواع مختلف منابع داده بررسی می کنیم

11. In fact, compared with classic ones, the system with high reliability and exaction are more cheap when earlier finding fire in the badly working condition.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، در مقایسه با نمونه های کلاسیک، سیستم با قابلیت اطمینان بالا و سختگیری نسبت به شرایط کاری بد، بسیار ارزان هستند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، در مقایسه با سیستم های کلاسیک، سیستم با قابلیت اطمینان و اعتبار بالا ارزان تر می شود زمانی که قبلا آتش در شرایط بد کار را پیدا کرد

12. Diligence and high self-esteem are meant to be virtues, but it will become exaction to demand every thing be perfect. it will neither help to cultivate one's mind, nor will it make one happy.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس بالا و اعتماد به نفس بالا به معنای تقوا است، اما این به حدی می رسد که تقاضا برای همه چیز کامل باشد این کار نه کمک می کند ذهن یک انسان را پرورش دهد، و نه می تواند آن را خوشحال کند
[ترجمه گوگل]عزت نفس و اعتماد به نفس بالا به معنای فضیلت است، اما این تقاضا برای تقاضای هر چیز کامل خواهد بود این نه به رشد ذهن خود کمک نمیکند و نه خوشحال خواهد شد

13. All was, alas, worse than vanity - injustice, punishment, exaction, death.
[ترجمه ترگمان]همه این ها، افسوس، بدتر از بی انصافی، مجازات، تجاوز، تجاوز و تجاوز بود
[ترجمه گوگل]همه، افسوس، بدتر از غرور - بی عدالتی، مجازات، اجباری، مرگ

14. The 3D digital simulation of the stresses of Xiaowan arch dam under different self-weight exaction ways and initial impoundment process has been done.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی دیجیتال سه بعدی تنش های موجود بر روی سد طاق قوسی به روش self متفاوت و فرآیند impoundment اولیه انجام شده است
[ترجمه گوگل]شبیه سازی دیجیتال دیجیتالی تنش های سدهای قوس شیائووان تحت روش های مختلف اتخاذ خود و فرآیند ذخیره سازی اولیه انجام شده است


کلمات دیگر: