1. hassan demanded a blackmail from the bribetaking employee
حسن از کارمند رشوه خوار حق السکوت خواست.
2. She had already tried emotional blackmail to stop him leaving.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرده بود که او را از رفتن منصرف کند
[ترجمه گوگل]او قبلا سعی کرده بود که احساسات عاطفی خود را متوقف کند تا او را ترک کند
3. She started off by accusing him of blackmail but he more or less ignored her.
[ترجمه ترگمان]او با متهم کردن به اخاذی شروع به فرار کرد، اما بیشتر یا کم تر او را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او با متهم کردن او به چالش پیش رفت اما او بیشتر یا کمتر او را نادیده گرفت
4. I'm never prepared to surrender to blackmail.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت حاضر نیستم به اخاذی تسلیم بشم
[ترجمه گوگل]من هرگز برای تسلیم تسلیم شدن آماده نیستم
5. That was a terrible case of blackmail in the paper today.
[ترجمه ترگمان]امروز یه پرونده وحشتناک برای اخاذی بود
[ترجمه گوگل]این یک مورد وحشتناک از چنگال در مقاله امروز بود
6. "Do you mean blackmail?" she enquired sweetly.
[ترجمه ترگمان]منظورت اخاذی - ه؟ به شیرینی پرسید
[ترجمه گوگل]آیا منظور شما چنگ زدن است؟ او پرسید شیرین؟
7. The strange man tried to blackmail the clerk into helping him draw the money, but he failed.
[ترجمه ترگمان]مرد غریب سعی کرد از منشی اخاذی کند و به او کمک کند تا پول را بکشد، اما شکست خورد
[ترجمه گوگل]مرد عجیب تلاش کرد تا کارمند را به جرم پول بپردازد اما او شکست خورد
8. I thought he was trying to blackmail me into saying whatever he wanted.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم داره سعی می کنه از من اخاذی کنه تا هر چی میخواد بگه
[ترجمه گوگل]فکر کردم او تلاش می کرد تا من را به چیزی بگوید که می خواست
9. They used the photographs to blackmail her into spying for them.
[ترجمه ترگمان]اونا از عکس ها برای اخاذی ازش استفاده کردن
[ترجمه گوگل]آنها از عکس ها استفاده کردند تا او را به جاسوسی برسانند
10. He broke her by the threat of blackmail.
[ترجمه ترگمان]اون با تهدید اخاذی اون رو به هم زد
[ترجمه گوگل]او او را با تهدید بلاغت شکست
11. The journalist used blackmail to make the lawyer give him the documents.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگار از تهدید برای وادار کردن وکیل به او مدارک استفاده کرد
[ترجمه گوگل]روزنامه نگار از چنگال استفاده می کند تا وکیل را به او اسناد بدهد
12. He denies false imprisonment, assault and blackmail.
[ترجمه ترگمان]او زندان دروغین، هتک حرمت و باج را انکار می کند
[ترجمه گوگل]او از حبس غلط، تجاوز و تهمت زدن رد می شود
13. There is emotional blackmail over custody of the daughter.
[ترجمه ترگمان] اخاذی احساسی نسبت به دخترش وجود داره
[ترجمه گوگل]ازدحام عاطفی در مورد نگهداری از دختر وجود دارد
14. Capshaw was going to try to blackmail him.
[ترجمه ترگمان]Capshaw داشت سعی می کرد از اون اخاذی کنه
[ترجمه گوگل]کاپشو قصد داشت او را بترساند
15. Many elements in its tale of crime, rape, blackmail and luxury beyond dreams are duplicated in the Fujian affair.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از عناصر در داستان جنایت، تجاوز، باج گیری و تجمل فراتر از رویاها در the Fujian تکرار می شوند
[ترجمه گوگل]عناصر بسیاری در داستان جرم، تجاوز، تهمت زدن و لوکس فراتر از رویاها در امور فوجیان تکرار می شوند