پیشنهاد متقابل، بازرگانى : پیشنهاد متقابل
counteroffer
پیشنهاد متقابل، بازرگانى : پیشنهاد متقابل
انگلیسی به فارسی
counteroffer
انگلیسی به انگلیسی
• offer made in response to a previous offer
دیکشنری تخصصی
[حقوق] پیشنهاد متقابل
جملات نمونه
1. The first company made a very attractive counter-offer and won the order.
[ترجمه ترگمان]اولین شرکت پیشنهادی بسیار جذاب کرد و سفارش را برد
[ترجمه گوگل]اولین شرکت یک پیشنهاد متناقض بسیار جذاب ارائه داد و برنده شد
[ترجمه گوگل]اولین شرکت یک پیشنهاد متناقض بسیار جذاب ارائه داد و برنده شد
2. Were all the sendings of messengers, offers and counter-offers, a propaganda exercise, a charade?
[ترجمه ترگمان]همه the of، پیشنهادها و counter، یک ورزش تبلیغاتی، یک معما بود؟
[ترجمه گوگل]آیا همه پیام های رسولان، پیشنهادات و مقابله با پیشنهادات، یک برنامه تبلیغاتی، یک نشانه؟
[ترجمه گوگل]آیا همه پیام های رسولان، پیشنهادات و مقابله با پیشنهادات، یک برنامه تبلیغاتی، یک نشانه؟
3. Expect a counteroffer that will detail the other side's most favorable position.
[ترجمه ترگمان]انتظار a را داشته باشید که بخش دیگری از این وضعیت را به تفصیل شرح دهد
[ترجمه گوگل]منتظر یک کنفراوس باشید که موقعیت مطلوب طرف دیگر را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]منتظر یک کنفراوس باشید که موقعیت مطلوب طرف دیگر را مشخص می کند
4. It's impossible for us to entertain your counteroffer.
[ترجمه ترگمان]برای ما غیر ممکنه که باه اش معامله کنی
[ترجمه گوگل]ما برای مقابله با مخالفت خودمان غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]ما برای مقابله با مخالفت خودمان غیر ممکن است
5. Your counteroffer is not at all in keeping with the current rate.
[ترجمه ترگمان]counteroffer شما با نرخ فعلی هماهنگ نیست
[ترجمه گوگل]مخالفت شما کاملا با نرخ فعلی مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]مخالفت شما کاملا با نرخ فعلی مطابقت ندارد
6. Your counteroffer does not come in line with the current rate.
[ترجمه ترگمان]counteroffer شما با نرخ فعلی همخوانی ندارد
[ترجمه گوگل]مقابله شما با نرخ فعلی مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]مقابله شما با نرخ فعلی مطابقت ندارد
7. Your counteroffer is not up to the present market level.
[ترجمه ترگمان]counteroffer شما تا به حال به سطح فعلی بازار نرسیده است
[ترجمه گوگل]مقابله شما تا سطح فعلی بازار نیست
[ترجمه گوگل]مقابله شما تا سطح فعلی بازار نیست
8. I appreciate your counteroffer but find it too low to accept.
[ترجمه ترگمان]ممنونم که باه اش معامله کردی ولی برای قبول کردنش خیلی دیر کردی
[ترجمه گوگل]من از شما دعوت میکنم، اما برای پذیرفتن آن بسیار کم است
[ترجمه گوگل]من از شما دعوت میکنم، اما برای پذیرفتن آن بسیار کم است
9. Ruhinstein set up a bargain model counteroffer.
[ترجمه ترگمان]Ruhinstein یک مدل خرید و فروش را راه اندازی کردند
[ترجمه گوگل]روهینشتاین یک پیشنهادی برای مدل معقول ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]روهینشتاین یک پیشنهادی برای مدل معقول ایجاد کرد
10. Please make us your best possible counteroffer.
[ترجمه ترگمان]لطفا برای ما بهترین راه ممکن را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]لطفا بهترین پیشنهاد ممکن را به ما بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا بهترین پیشنهاد ممکن را به ما بدهید
11. Our counteroffer is as follows.
[ترجمه ترگمان]counteroffer ما به شرح زیر است
[ترجمه گوگل]پیشنهاد ما به شرح زیر است
[ترجمه گوگل]پیشنهاد ما به شرح زیر است
12. Our counteroffer is well founded.
[ترجمه ترگمان]counteroffer ما به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]کنفراکت ما به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]کنفراکت ما به خوبی تاسیس شده است
13. We can a counteroffer.
[ترجمه ترگمان]باه اش معامله می کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم یک کنفدراسیون کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم یک کنفدراسیون کنیم
14. Chairman John Snow, whose railroads agreed to merge and who have been fighting a Norfolk Southern counteroffer.
[ترجمه ترگمان]رئیس، جان اسنو، که خطوط راه آهن او با ادغام و مبارزه با یک counteroffer جنوبی در حال مبارزه بوده است
[ترجمه گوگل]رئیس جان برف، که راه آهن آنها موافقت کرده است که ادغام شوند و کسانی که با مبارزه با نورفولک جنوبی مبارزه کرده اند
[ترجمه گوگل]رئیس جان برف، که راه آهن آنها موافقت کرده است که ادغام شوند و کسانی که با مبارزه با نورفولک جنوبی مبارزه کرده اند
پیشنهاد کاربران
ضد ایجاب
ایجاب وقبول
إیجاب متقابل
قیمت یا پیشنهاد بالاتر
متن لانگمن:
an offer that is higher than a previous one, for example when more than one company is trying to take control of another company
متن لانگمن:
an offer that is higher than a previous one, for example when more than one company is trying to take control of another company
ایجاب متقابل
پیشنهاد متقابا
پیشنهاد متقابل
کلمات دیگر: