1. that high ridge tends to exclude the breeze
آن تپه ی بلند جلو نسیم را می گیرد.
2. We can exclude the possibility of total loss from our calculations.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم احتمال از دست دادن کل محاسبات خود را رد کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم امکان از دست دادن کل را از محاسبات ما حذف کنیم
3. The judges decided to exclude evidence which had been unfairly attained.
[ترجمه ترگمان]قضات تصمیم گرفتند شواهدی را که به طور ناعادلانه به آن دست یافته بودند، رد کنند
[ترجمه گوگل]قضات تصمیم گرفتند شواهدی را که به طور غیرمستقیم به دست آمده بودند را رد کنند
4. She gets very upset if I exclude her from anything.
[ترجمه ترگمان]اگر او را از هر چیزی محروم کنم خیلی ناراحت می شود
[ترجمه گوگل]او را از هر چیز محروم می کند بسیار ناراحت می شود
5. True patriotism doesn't exclude an understanding of the patriotism of others.
[ترجمه ترگمان]وطن پرستی واقعی درکی از میهن پرستی دیگران را حذف نمی کند
[ترجمه گوگل]وطن پرستی واقعی از درک وطن پرستی دیگران محروم می شود
6. We should not exclude the possibility of negotiation.
[ترجمه ترگمان]ما نباید احتمال مذاکره را حذف کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید امکان مذاکره را رد کنیم
7. At this stage we cannot entirely exclude the possibility of staff cuts.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله ما نمی توانیم به طور کامل احتمال قطع کارمندان را حذف کنیم
[ترجمه گوگل]در این مرحله ما نمی توانیم به طور کامل امکان کاهش کارکنان را رد کنیم
8. We can't exclude the possibility that he is dead.
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم احتمال مرگ اون رو نادیده بگیریم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم این احتمال را که او مرده است حذف کنیم
9. I cannot entirely exclude the possibility that some form of pressure was applied to the neck.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم به طور کامل این امکان را رد کنم که نوعی از فشار بر روی گردنش اعمال شده است
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به طور کامل این امکان را نپذیرم که برخی از انواع فشار به گردن اعمال شود
10. We can't exclude the possibility that some warmongers will run the risk of starting a new world war.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم این احتمال را که برخی warmongers خطر شروع جنگ جهانی جدید را اجرا می کنند را رد کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم احتمال این را که بعضی از جنگجویان خطر ابتلا به جنگ جهانی جدید را به خطر می اندازند، محروم نکنیم
11. The university had no right to exclude the student from the examination.
[ترجمه ترگمان]دانشگاه حق نداشت دانشجویان را از امتحانات محروم کند
[ترجمه گوگل]دانشگاه حق ندارد که دانش آموز را از معاینه خارج کند
12. We must not exclude the possibility that the child has run away.
[ترجمه ترگمان]ما نباید این احتمال را رد کنیم که کودک فرار کرده است
[ترجمه گوگل]ما نباید این احتمال را که فرزند فرار کرده را نادیده بگیریم
13. She deliberately tried to exclude David from the conversation and show him how de trop he was.
[ترجمه Farid] او عامدانه سعی کرد که دیوید ر ازا این مکالمات حذف کند و به او نشان دهد که چقدر زیادی و توی دست و پا است.
[ترجمه ترگمان]او عمدا سعی کرد دیوید را از این مکالمه خارج کند و به او نشان دهد که چه قدر دیر است
[ترجمه گوگل]او عمدا سعی کرد دیوید را از مکالمه کنار بگذارد و به او نشان دهد که او چگونه بود
14. The judge can decide whether to admit or exclude evidence.
[ترجمه ترگمان]قاضی می تواند تصمیم بگیرد که آیا شواهد را قبول یا رد می کند یا خیر
[ترجمه گوگل]قاضی می تواند تصمیم بگیرد که آیا مدرکی را قبول یا رد کند یا خیر
15. Britain prefers absolute standards, which would exclude all products that failed to come up to the minimum acceptable level.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا استانداردهای مطلق را ترجیح می دهد، که همه تولیداتی که نتوانستند به حداقل سطح قابل قبول برسند را مستثنی می کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا ترجیح می دهد که استانداردهای مطلق، که تمام محصولات را که به حداقل رسیدن به سطح قابل قبول نرسیده اند را حذف کند