1. a three-man deputation representing swiss bankers
هیئت نمایندگی سه نفره از جانب بانکداران سویسی
2. They sent a deputation to Parliament.
[ترجمه ترگمان]نمایندگانی به پارلمنت می فرستادند
[ترجمه گوگل]آنها یک نماینده به پارلمان فرستادند
3. A deputation of 40 strikers was organized.
[ترجمه ترگمان]یک هیات متشکل از ۴۰ اعتصاب کنندگان سازمان دهی شدند
[ترجمه گوگل]تقسیم 40 ستیزه جوی سازمان یافته بود
4. The managing director agreed to receive a deputation from the factory.
[ترجمه ترگمان]مدیر عامل موافقت کرد که یک هیات نمایندگی از کارخانه دریافت کند
[ترجمه گوگل]مدیر اجرایی موافقت کرد که یک نماینده از کارخانه دریافت کند
5. They sent a deputation to the ministry to complain.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیاتی را به این وزارتخانه فرستادند تا شکایت کند
[ترجمه گوگل]آنها تقاضای شکایت را به وزارتخانه فرستادند
6. The deputation from the EU arrives/arrive tomorrow.
[ترجمه ترگمان]هیات نمایندگانی از اتحادیه اروپا فردا وارد خواهند شد
[ترجمه گوگل]نمایندگی از اتحادیه اروپا فردا می آید / می رسد
7. She was sent on a deputation to see the Pope.
[ترجمه ترگمان]او را به یک هیات نمایندگی فرستادند تا پاپ را ملاقات کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان معاون فرستاده شد تا پاپ را ببیند
8. A deputation of elders from the village arrived headed by its chief.
[ترجمه ترگمان]A از اهالی ده به طرف روسای قبیله به راه افتادند
[ترجمه گوگل]احضاریه از بزرگان روستا به ریاست رئیسش رسید
9. Gone are the days of deputation.
[ترجمه ترگمان]روزها هیات نمایندگی از میان رفته اند
[ترجمه گوگل]روزهای ریاست محکوم شده اند
10. A deputation of Confederates had come to demand that he and his men evacuate the fort without further delay.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان کنفدراسیون به این نتیجه رسیده بودند که او و افرادش بدون تاخیر، دژ را تخلیه می کنند
[ترجمه گوگل]تقسیم اداری کنفدراسیون ها خواستار آن بود که او و همسرش بدون تاخیر بیشتر از این قلعه بیرون بیایند
11. Then, with one short hostile look at the deputation, Lee resumed his chair.
[ترجمه ترگمان]بعد، با یک نگاه خصمانه به هیات، لی صندلیش را باز کرد
[ترجمه گوگل]سپس، با یک نگاه خصمانه به هیئت نمایندگی، لای صندلی خود را از سر گرفت
12. It is said that a deputation of quarrymen came to see him with a view to getting a trade union recognised.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که هیات نمایندگانی از quarrymen به دیدن او می آیند تا اتحادیه تجاری را به رسمیت بشناسند
[ترجمه گوگل]گفته شده است که یک معاون وزیر معادن به دیدن وی برای دستیابی به یک اتحادیه کارگری افتخار می کند
13. This was followed up by a deputation to the governors on 10 June 1840, led by Thomas Turner.
[ترجمه ترگمان]این هیات توسط هیات نمایندگان در ۱۰ ژوئن ۱۸۴۰ به ریاست توماس ترنر به رهبری هیات نمایندگان منصوب شد
[ترجمه گوگل]این در 10 ژوئن 1840 توسط توماس ترنر رهبری به فرمانداران پیوست
14. A deputation of church leaders has met with the government to discuss the teaching of religion in schools.
[ترجمه ترگمان]هیئتی از رهبران کلیسا با دولت دیدار کرده اند تا در مورد آموزش دین در مدارس بحث و تبادل نظر کنند
[ترجمه گوگل]تقسیم رهبران کلیسا با دولت برای گفتگو درباره آموزش دین در مدارس ملاقات کرده است