کلمه جو
صفحه اصلی

escheat


معنی : مصادره کردن
معانی دیگر : (حقوق) تصرف اراضی بلاوارث، ملک بی وارث، ضبط کردن ملک بلا وارث، حق حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارک یابی وصیت مرده باشد

انگلیسی به فارسی

(حق) حق تصرف دارایی متوفی از طرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی‌وارث یا بی‌وصیت مرده باشد، مصادره کردن


فرهاد، مصادره کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in law, the reversion of property to the state when there are no heirs.

(2) تعریف: such property.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: escheats, escheating, escheated
• : تعریف: to revert by escheat.
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: escheatable (adj.)
• : تعریف: to seize by escheat; confiscate.

• forfeiture of assets, requisition of property

دیکشنری تخصصی

[حقوق] ضبط (مال بلاوارثی) که مآلأ دولت آن را تصاحب می کند

مترادف و متضاد

مصادره کردن (فعل)
requisition, confiscate, seize, escheat, sequester, expropriate

جملات نمونه

1. Her property and land should be escheated to the nation.
[ترجمه ترگمان]دارایی و زمین او باید به ملت داده شود
[ترجمه گوگل]اموال و زمین او باید به ملت متکی باشد

2. The abolition of escheat has meant the abolition of the last of the practical consequences of free tenure.
[ترجمه ترگمان]لغو of به معنای لغو آخرین عواقب عملی تصدی آزاد است
[ترجمه گوگل]لغو حاکمیت، به معنای لغو آخرین عواقب عملی حاکمیت آزاد است

3. The lord lost his claims to escheat.
[ترجمه ترگمان]خداوند claims را از دست داده است
[ترجمه گوگل]پروردگار ادعای خود را برای فرار از دست داد

4. Escheat:Reversion of land held under feudal tenure to the manOR in the absence of legal heirs OR claimants.
[ترجمه ترگمان]Escheat: Reversion زمین تحت تصدی فئودالیسم در غیاب وراث قانونی و یا مطالبه کنندگان قانونی
[ترجمه گوگل]Escheat: بازگشت زمین تحت فرماندهی فئودالی به منور در غیاب وارث قانونی و یا متهمان

5. The dormant account reverted to the state under escheat laws.
[ترجمه ترگمان]حساب راکد به دولت تحت قوانین escheat بازگردانده شد
[ترجمه گوگل]حساب خاموش به قوانین حاکم بر دولت منتقل شد


کلمات دیگر: