کلمه جو
صفحه اصلی

payload


بار یا محموله ی سودآور، (هواپیما و فضاناو و غیره) بار، ظرفیت باربری (مثلا تعداد مسافران و باروبنه ی آنها در مقابل سوخت و سایر چیزهایی که به مصرف خود هواپیما می رسد)، ظرفیت ترابری، اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل

انگلیسی به فارسی

بار یا محمولهی سودآور


(هواپیما و فضاناو و غیره) بار، ظرفیت باربری (برای مثال تعداد مسافران و باروبنهی آنها در مقابل سوخت و سایر چیزهایی که به مصرف خود هواپیما میرسد)


(موشک) قدرت انفجاری کلاهک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the revenue-producing number or weight of passengers, cargo, or the like that a vehicle can or does carry.

(2) تعریف: the explosive charge of a bomb or warhead.

(3) تعریف: the bombs, warheads, instruments, or passengers carried by a missile, rocket, or airplane.

• paid cargo (on airplane); explosive material in missile head; destructive effect of a virus on computer files
the payload of an aircraft or other form of transport is the amount of things or people that it can carry.
the payload of a missile is the quantity of explosives it contains.
cargo that will earn profit

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] بار قابل حمل وزن کل وسایل و / یا مسافر که به وسیله هواپیما برای انتقال با پرواز معینی حمل می شود . سوخت، تجهیزات ناوبری و تجهیزات کنترلی به عنوان بار قابل حمل حساب نمی شود .
[پلیمر] بار مفید

جملات نمونه

1. The helicopter is designed to carry a payload of 2640 pounds.
[ترجمه ترگمان]این بالگرد برای حمل بار مفید of پوند طراحی شده است
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر برای حمل بار 2640 پوند طراحی شده است

2. The gondola that contains the payload has been spotted from the air and is believed to be undamaged.
[ترجمه ترگمان]کشتی که حاوی بار مفید بوده است از هوا دیده شده است و گفته می شود که آسیب ندیده است
[ترجمه گوگل]گوندولا که حاوی محموله است از هوا پنهان شده و معتقد است که آسیب دیده است

3. This gives access to the huge payload bay.
[ترجمه ترگمان]این به خلیج عظیم محموله دسترسی داره
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا به خلیج بزرگ بارگیری بزرگ دسترسی پیدا کنید

4. The payload is 000 pounds, and that is close competition for full-size trucks.
[ترجمه ترگمان]بار مفید payload پوند است و رقابت نزدیک برای کامیون های با اندازه کامل است
[ترجمه گوگل]هزینه حمل و نقل 000 پوند است و رقابت نزدیک برای کامیون های بزرگ است

5. The shuttle's main payload will be a 3300-pound satellite.
[ترجمه ترگمان]بار مفید این شاتل یک ماهواره ۳۳۰۰ پوندی خواهد بود
[ترجمه گوگل]بار اصلی اصلی شاتل یک ماهواره 3300 پوند خواهد بود

6. This is important because the balloon and payload could be damaged if the wind speed is above 10 knots.
[ترجمه ترگمان]این مساله حایز اهمیت است زیرا در صورتی که سرعت باد بیش از ۱۰ گره باشد، بار و بار کشتی می تواند آسیب ببیند
[ترجمه گوگل]این مهم است، زیرا اگر باد باالی 10 گره باشد، بالون و بارگیری می توانند آسیب ببینند

7. Future versions will leverage the ship's reconfigurable payload capacity for a wide range of missions, including anti-piracy.
[ترجمه ترگمان]نسخه های آینده، ظرفیت بار مفید و موثر کشتی را برای طیف وسیعی از ماموریت ها، از جمله ضد دزدان دریایی، اهرم خواهند کرد
[ترجمه گوگل]نسخه های آینده ظرفیت بارگیری مجدد کشتی را برای طیف گسترده ای از ماموریت ها، از جمله ضد دزدی دریایی، اهرم می کنند

8. In this paper the design of surplus payload of aerostat is presented, based on calculation analysis of helium gas service engineering.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، طراحی بار مفید of ارائه شده است که براساس آنالیز محاسباتی مهندسی خدمات گاز هلیم تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، طراحی بار اضافی هواپیما با استفاده از تحلیل محاسبات مهندسی خدمات گاز هلیوم ارائه شده است

9. The application data section contains all actual message data (payload) and any additional headers, such as the transmission header or the IMS information header.
[ترجمه ترگمان]بخش داده برنامه حاوی تمام داده های واقعی پیام (بار مفید)و هر headers اضافی، مانند سرصفحه ارسال یا سرآمد اطلاعات IMS است
[ترجمه گوگل]بخش داده برنامه حاوی تمام اطلاعات مربوط به پیام واقعی (payload) و هر سرصفحه اضافی، مانند هدر انتقال یا سرصفحه اطلاعات IMS است

10. The payload capacity of the Long March 6 rockets is not revealed. Neither are specific space programs the rockets are to be involved in.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت بار مفید این موشک در ۶ مارس آشکار نشده است هیچ کدام از برنامه های فضایی خاصی نیستند که موشک ها در آن دخیل باشند
[ترجمه گوگل]ظرفیت بارگیری موشک Long March 6 مشخص نشده است برنامه های فضایی خاصی وجود ندارد که موشک ها درگیر آن هستند

11. Payload capacity for coupled trailers up to more than 15000 t.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت Payload برای trailers جفت شده به بیش از ۱۵۰۰۰ لیره
[ترجمه گوگل]ظرفیت بارگیری برای تریلرهای همراه تا بیش از 15000 تن

12. Driver is pictured with his unit and the re-sprayed tank which will carry a payload of about 24 tonnes.
[ترجمه ترگمان]راننده با واحد خود و مخزن - که حداکثر ۲۴ تن را حمل خواهد کرد، تصویر شده است
[ترجمه گوگل]راننده با واحد خود و مخزن دوباره اسپری شده است که بار مصرفی حدود 24 تن را نشان می دهد

13. The second approach is to use lymphocytes that home in on tumours as vehicles for delivering a biological payload to the tumour.
[ترجمه ترگمان]روش دوم استفاده از lymphocytes است که در داخل تومورهای سرطانی به عنوان وسایل نقلیه برای حمل بار مفید بیولوژیکی به تومور وجود دارد
[ترجمه گوگل]رویکرد دوم استفاده از لنفوسیت هایی است که در تومورها به عنوان وسایل نقلیه برای حمل بار زیستی به تومور استفاده می شود

14. These included shooting it into space on board a rocket so that its deadly payload would disappear into infinity.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل عکاسی از آن به فضا بر روی عرشه یک راکت هستند به طوری که بار مفید آن در بی نهایت ناپدید خواهد شد
[ترجمه گوگل]این شامل تیراندازی آن به فضا در هیئت مدیره موشک است تا بارگیری کشنده آن به بی نهایت ناپدید شود

15. For most of the mission the orbiter will circle the Earth with the payload bay open and facing down towards the ground.
[ترجمه ترگمان]برای بیشتر این ماموریت، مدارگرد با باز کردن بار مفید و رو به پایین و رو به پایین به سمت زمین، زمین را دایره خواهد زد
[ترجمه گوگل]برای بیشتر مأموریت، مدار آنرا به زمین متصل می کند تا بار خنک کننده باز شود و به طرف زمین فرود آید

پیشنهاد کاربران

کامپیوتر:
به نوع بسته های اطلاعاتی ( داده ) در لایه ی هفتم و ششم و پنجم مدل OSI گفته میشود ( یا به صورت کلی بسته ی اطلاعاتی در لایه ی application )

در امنیت سایبری، پی لود، یک بسته از داده هاست که توسط یک بدافزار و از طریق وسایل یا شبکه های آسیب دیده، منتقل می شود.
یا دیتا پکت

حمل بار
( میزان حمل بار )

کامپیوتر و مخابرات:
بخش از پیام انتقال داده شده را گویند که داده های اصلی مورد نظر در آن نهفته است به طوری که بقیه ساختار پیام تنها به منظور قابل انتقال شدن آن داده، به پیام افزوده شده اند.
پیام اصلی یک پیغام قابل انتقال.

ظرفیت ترابری

payload ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: پایه بار
تعریف: داده های کاربر که در مدار یا شبکه حمل می شود و از اطلاعات نشانک دهی/ سیگنال دهی و واپایش و سرایند جداست


کلمات دیگر: