کلمه جو
صفحه اصلی

ablative


معنی : مفعول به، مفعول عنه، مفعول منه، کاهنده، رافع، اازا، صیغه الت، مربوط به مفعول به یا مفعول عنه
معانی دیگر : سایا، ساییده، فرسایشی، سایشی، فرسایش پذیر، (دستور زبان) مفعول به، ازی

انگلیسی به فارسی

آزی، کاهنده، (دستور زبان) مفعول‌به، مفعول‌عنه، مفعول‌منه،صیغه الت، رافع، مربوط به مفعول‌به یا مفعول‌عنه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: denoting a grammatical case in some inflected languages that indicates direction or place, time, manner, or agency.
اسم ( noun )
(1) تعریف: the ablative case.

(2) تعریف: a word or phrase in the ablative case.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having the capacity for or susceptibility to ablation.

• (grammar) of or pertaining to the ablative case (used to indicate direction, location, or agency)
grammatical case that indicates direction or location or agency (grammar)

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] فداشونده، فرساینده

مترادف و متضاد

مفعول به (اسم)
ablative

مفعول عنه (اسم)
ablative

مفعول منه (اسم)
ablative

کاهنده (صفت)
subtractive, ablative, decreasing, regressive, decrescent, depreciatory, flagging

رافع (صفت)
ablative

ازا (صفت)
ablative

صیغه الت (صفت)
ablative

مربوط به مفعول به یا مفعول عنه (صفت)
ablative

جملات نمونه

1. ablative material on the rocket nose cone
ماده ی فرسایش پذیر در دماغه ی موشک

2. By progressively melting and falling off, an ablative heat shield can form a very effective protective barrier.
[ترجمه ترگمان]با ذوب شدن و پایین افتادن، یک سپر حرارتی ablative می تواند یک مانع محافظ بسیار موثر ایجاد کند
[ترجمه گوگل]سپر حرارتی بادی به طور مداوم ذوب و سقوط می تواند یک مانع حمایتی بسیار موثر باشد

3. The thermodegradation of GS-40ablative silicone resin was studied with TG, DTA and IR.
[ترجمه ترگمان]The of - ۴۰ ablative سیلیکون با with، DTA و IR مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ترموستات تجزیه کننده رزین سیلیکون لغزنده GS-40با TG، DTA و IR مورد مطالعه قرار گرفت

4. The elements which affected the ablative properties of silicone rubber heat shields were discussed.
[ترجمه ترگمان]عناصری که بر خواص ablative سپر حرارتی silicone سیلیکون تاثیر می گذارند مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]عناصری که تحت تاثیر قرار دادن خواص شستشوی سپرهای حرارت لاستیکی سیلیکون مورد بحث قرار گرفت

5. An end of the ablative device (50) includes an opening (5 that receives a stationary contact (2.
[ترجمه ترگمان]انتهای دستگاه ablative (۵۰)شامل یک دهانه (۵)است که یک تماس ثابت را دریافت می کند (۲)
[ترجمه گوگل]یک دستگاه انتهایی (50) شامل یک سوراخ (5 که یک تماس ثابت (2

6. The paper analyses ablative mechanism of firebrick lining in imperial smelting furnace, presents the improvement measures in Shaoguan Smelter and results thus achieved.
[ترجمه ترگمان]این مقاله مکانیسم ablative آستر firebrick در کوره smelting سلطنتی را تجزیه و تحلیل می کند و اقدامات بهبود را در Shaoguan smelter و نتایج حاصل از آن انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله مکانیسم آلیاژسازی پوششهای آتشفشان را در کوره ذوب الجزایر را تحلیل می کند، اقدامات بهبودی در شغالگا شگال را ارائه می دهد و نتایج حاصل از آن به دست می آید

7. The normally matte-black ablative coating on her dorsal surfaces flickered with patterns of cirrostratus and lapis ocean and glowing orange sunset.
[ترجمه ترگمان]معمولا روکش ablative سیاه مات در سطوح پشتی با الگوهای of و لاجورد و غروب نارنجی درخشان چشمک می زد
[ترجمه گوگل]پوشش الفبایی به طور معمول مات و سیاه روی سطوح پشتی آن با الگوهای cirrostratus و ocean lapis و غروب آفتاب پرتقال درخشان بود

8. The effects of filler fiber and flame retardant on ablative performance of EPDM insulation are studied.
[ترجمه ترگمان]اثرات فیبر پرکننده و مقاوم بودن شعله بر عملکرد ablative از عایق بندی EPDM مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات فیبر پرکننده و بازدارنده شعله بر عملکرد عایقی عایق EPDM مورد بررسی قرار گرفته است

9. The results show that direction of the material has great influence on its ablative performance.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که جهت مواد تاثیر زیادی بر عملکرد ablative دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جهت ماده تاثیر زیادی در عملکرد القایی آن دارد

10. The chemical non equilibrium viscous shock layer flows over a teflon ablative wall are calculated numerically.
[ترجمه ترگمان]لایه شوک non شیمیایی equilibrium بر روی یک دیواره teflon teflon به صورت عددی محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]لایه شوک چسبناک غیرمترکیلی شیمیایی که روی یک دیواره تخلیه تفلون جریان دارد، به صورت عددی محاسبه می شود

11. Our numerical simulation reproduced the experimental result of laser ablative Rayleigh - Taylor instability in Osaka University.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی عددی ما نتیجه آزمایشی of laser - تیلور را در دانشگاه اوساکا تولید کرد
[ترجمه گوگل]شبیه سازی عددی ما نتایج تجربی از بی ثباتی لیلی بلبل رلیه تیلور در دانشگاه اوزاکا را بازتولید کرد

12. Case: The category of case is prominent in the grammar of Latin, with six distinctions of nominative, vocative, accusative, genitive, dative and ablative.
[ترجمه ترگمان]مورد: مقوله مورد در دستور زبان لاتین، با شش تمایز nominative، vocative، accusative، genitive، dative و ablative برجسته است
[ترجمه گوگل]مورد دسته مورد در دستور زبان لاتین، با شش تمایز از نامزدی، آواز، متجدد، جنبی، دافع و لغزنده برجسته است

13. I can still remember that a few decades on, just as I can recall all the Latin prepositions that take the ablative case, courtesy of a rhyme.
[ترجمه ترگمان]هنوز می توانم به یاد بیاورم که چند دهه بعد، همان طور که می توانم همه the لاتین را به یاد بیاورم که مورد ablative، تواضع یک شعر است
[ترجمه گوگل]هنوز می توانم چندین دهه به یاد بیاورم، درست همانطور که می توانم تمام پیشنهادهای لاتین را که در مورد لغزنده به کار رفته اند، احترام بگذارم

14. Finally, lets look at the Dative of agent today. Instead of the ablative of agent, with periphrastic constructions, the dative of agent is used.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اجازه دهید به the of امروز نگاه کنیم به جای of عامل، با ساخت های اطناب آمیز، the عامل استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، اجازه می دهد تا امروز نگاهی به Dative of agent داشته باشیم به جای ablative از عامل، با سازه های periphrastic، داوطل عامل استفاده می شود

ablative material on the rocket nose cone

ماده‌‌ی فرسایش‌پذیر در دماغه‌ی موشک


پیشنهاد کاربران

انعطاف پذیر


کلمات دیگر: