1. a sallow complexion
رنگ و روی زرد و بیمارگونه
2. He was a small man with a thin sallow face.
[ترجمه ترگمان]مرد ریز اندامی بود با چهره ای رنگ پریده
[ترجمه گوگل]او یک مرد کوچک با چهره ای نازک بود
3. She had lank hair and sallow skin.
[ترجمه ترگمان]موهای صاف و چروک داشت و پوستی زرد داشت
[ترجمه گوگل]او موهای خود را از دست داده بود و پوستش را برداشت
4. Her sallow skin was drawn tightly across the bones of her face.
[ترجمه ترگمان]پوست زردش روی استخوان های صورتش کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]پوست ساندویچش به شدت در سراسر استخوان های صورتش چسبیده بود
5. The woman was slightly fat, with loose sallow skin and a slow and uneven gait.
[ترجمه ترگمان]زن اندکی فربه بود و پوست زردی داشت و قدم های آهسته و نامنظم داشت
[ترجمه گوگل]زن کمی چرب بود، با پوست سدر و سفت و گام آهسته و ناهموار بود
6. I stared up into the kind-eyed, sallow face of Catherine of Aragon.
[ترجمه ترگمان]به صورت رنگ پریده و رنگ پریده کاترین آراگون خیره شدم
[ترجمه گوگل]من به چهره ای به رنگ چهره کاترین آراگون نگاه کردم
7. His face was sallow, his lips curled down in a perpetual sulk.
[ترجمه ترگمان]صورتش زرد شده بود، لب هایش با اخم مدام خم شده بود
[ترجمه گوگل]چهره اش چلفتی بود، لب هایش به صورت دائمی فرو می ریخت
8. Simon's fresh, clear complexion was sallow.
[ترجمه ترگمان]چهره تازه و شفاف سیمون، زرد بود
[ترجمه گوگل]صورت تازه و واضح سیمون کاملا رنگ بود
9. Lily was holding forth, her pinched face sallow with indignation.
[ترجمه ترگمان]لی لی جلو آمد، چهره pinched از خشم زرد شده بود
[ترجمه گوگل]لیلی برگردانده شد، صورتش را با خشم وحشت زده کرد
10. He was trembling, his sallow face flushed an ugly dark red.
[ترجمه ترگمان]او می لرزید و چهره رنگ پریده و زرد رنگش سرخ شده بود
[ترجمه گوگل]او لرزان بود، صورت خود را به رنگ قرمز زشت تیره ریخت
11. There was a dark oily gleam in his sallow face.
[ترجمه ترگمان]برق روغنی تیره در چهره زردش دیده می شد
[ترجمه گوگل]در چهره ی ساندویچ سبز تیره ی تیره وجود داشت
12. His face was sallow and shiny with sweat.
[ترجمه ترگمان]چهره اش زرد و درخشان بود
[ترجمه گوگل]چهره او عرق و عرق براق بود
13. Dr Vidal was a sallow young man with metal - rimmed glasses.
[ترجمه ترگمان] دکتر \"Vidal\" یه مرد جوان زرد با عینک قاب فلزی بود
[ترجمه گوگل]دکتر ویدال یک مرد جوانی با عینک های فلزی بود
14. The fifth was a factory hand, a thin, sallow lad of eighteen, in a dressing-gown.
[ترجمه ترگمان]پنجم یک کارگر کارخانه بود، لاغر و زرد هیجده ساله که در لباس پوشیدن لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]پنجم یک دستبند کارخانه، یک نازک، زنبق وحشی از هجده ساله، در لباس خواب