کلمه جو
صفحه اصلی

uncut


معنی : بریده نشده، قطع نشده، از هم جدا نشده
معانی دیگر : (به ویژه کتاب) صفحه بری نشده، حاشیه بری نشده، (جواهر) نتراشیده، تراش داده نشده

انگلیسی به فارسی

قطع نشده، بریده نشده، از هم جدا نشده


بریده نشده، قطع نشده، از هم جدا نشده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not cut or separated, as pages in a newly printed book.
متضاد: cut

(2) تعریف: not condensed or shortened; complete; unabridged.
متضاد: cut
مشابه: unabridged

(3) تعریف: in the original state; not shaped.
متضاد: cut

- an uncut gemstone
[ترجمه ترگمان] یه جواهر بریده نشده
[ترجمه گوگل] یک سنگ قیمتی ناخوشایند

• not cut; not shaped by cutting (diamond etc.), retaining the original form and size; not censored or abridged (film, book, etc.)
if a film, book, or play is uncut, it has not been shortened or censored.
uncut diamonds or other precious stones have not been cut into a regular shape.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نبریده-بریده نشده

مترادف و متضاد

بریده نشده (صفت)
uncut

قطع نشده (صفت)
uninterrupted, uncut

از هم جدا نشده (صفت)
uncut

جملات نمونه

1. he has a great fortune in uncut gems
او ثروت سرشاری به صورت سنگ جواهر در اختیار دارد.

2. Trees were to be left uncut, roads unpaved.
[ترجمه ترگمان]درختان بریده نشده و جاده ها آسفالت نشده بودند
[ترجمه گوگل]درختان باید برداشته شوند، جاده های بدون سرپا نگه داشته شوند

3. Uncut diamonds are worth less than those that have been cut and shaped.
[ترجمه ترگمان]الماس نتراشیده، ارزش کمتری از آن دارد که آن را بریده و شکل داده اند
[ترجمه گوگل]الماس های بریده نشده کمتر از آنهایی هستند که برش داده شده اند

4. The uncut grass came up to her waist.
[ترجمه ترگمان]علف های هرز تا کمر او بالا آمدند
[ترجمه گوگل]چمن بینهایت به کمر او نزدیک شد

5. We saw the uncut version of "Caligula" when we were in Europe.
[ترجمه ترگمان]آخرین قسمت \"کالیگولا\" را هنگامی که در اروپا بودیم، دیدیم
[ترجمه گوگل]ما زمانی که ما در اروپا بودیم نسخه Uncut از 'Caligula' را دیدیم

6. The arches have been inset with pearls and uncut diamonds.
[ترجمه ترگمان]طاق های قوسی از مروارید و الماس های تراشیده به هم وصل شده اند
[ترجمه گوگل]قوس ها با مروارید و الماس های بریده نشده قرار گرفته اند

7. The wire was uncut, the dugouts intact.
[ترجمه ترگمان]سیم به طور قطع نشده بود و چند قایق دست نخورده باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]سیم غیرقابل برش بود، دوغات دست نخورده

8. Evocation of the human experience Have an uncut loaf of bread under a cloth.
[ترجمه ترگمان]evocation از تجربه انسانی یک تکه نان در زیر یک پارچه دارند
[ترجمه گوگل]احیای تجربه انسانی یک نان ناف خامه نان تحت یک پارچه داشته باشید

9. Finally, glue the uncut index card on to the two supporting cards to finish the bridge.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، کارت شاخص uncut را به دو کارت پشتیبانی متصل کنید تا پل را تمام کنید
[ترجمه گوگل]در نهایت، نقشه ناپیوسته بر روی دو کارت پشتیبانی برای به پایان رساندن پل بپیچید

10. When she was a child it was left uncut and grew down well below her waist.
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بود، از نو کنده شد و در زیر کمر او رشد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او کودک بود، آن را به صورت جداگانه ترک کرد و به خوبی در زیر کمر او رشد کرد

11. The grass in the garden was uncut and came up to her calves.
[ترجمه ترگمان]علف ها در باغ خشک شده بود و به ساق پای او می رسید
[ترجمه گوگل]چمن در باغ بی انتها بود و به گوساله هایش آمد

12. The book is uncut.
[ترجمه ترگمان]کتاب درو نشده است
[ترجمه گوگل]این کتاب قطع نشده است

13. A coarse, shaggy woolen cloth with an uncut nap.
[ترجمه ترگمان]یک پارچه پشمی زمخت و پشمی با یک چرت کوتاه
[ترجمه گوگل]یک پارچه پشمی درشت و ضخیم با ناخن بریده نشده است

14. And now It'seems to me the beautiful uncut hair of graves.
[ترجمه ترگمان]و حالا به نظر می رسه که موهای نا تراشیده of
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر موی گوزن زیبا و بی نظیر را به من نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

۱ - کوتاه نشده: مثلا مو یا علف uncut grass
۲ - خلاصه یا فشرده نشده، کامل: مثل کتاب، فیلم، نمایشنامه، ( uncut play ( Unabridged
۳ - تراش نخورده: مانند uncut gem
۴ - برش نخورده: uncut loaf of bread
۵ - ختنه نشده uncircumcised

گیاه یا علف هرس نشده


کلمات دیگر: