1. A cascade of golden hair fell down his back.
[ترجمه ترگمان]آبشاری از موهای طلایی از پشت سرش پایین افتاد
[ترجمه گوگل]یک آبشار از موی طلایی افتاد
2. Her hair fell over her shoulders in a cascade of curls.
[ترجمه ترگمان]موهایش روی شانه هایش روی شانه هایش ریخته بود
[ترجمه گوگل]موهایش در یک کاسه فر از روی شانه هایش افتاد
3. A fresh cascade of splintered glass tinkled to the floor.
[ترجمه ترگمان]موجی از خرده شیشه بر کف اتاق به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]آبشار تازه از شیشه تقسیم شده به کف زمین
4. The cascade falls over a tall cliff.
[ترجمه ترگمان]آبشار از بالای صخره ای بلند سقوط می کند
[ترجمه گوگل]آبشار بیش از یک صخره بلند است
5. Her hair was styled into a cascade of spiral curls.
[ترجمه ترگمان]موهایش به شکل آبشاری از حلقه های مارپیچ حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]موهایش به یک آبشار از فرفره مارپیچ متصل شد
6. He crashed to the ground in a cascade of oil cans.
[ترجمه ترگمان]با آبشاری از قوطی های روغن به زمین برخورد کرد
[ترجمه گوگل]او در یک کاسه قوطی های نفت به زمین افتاد
7. She watched the magnificent waterfall cascade down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]آبشار با شکوه آبشار را تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]او آبشار شگفتانگیز را در کوهستان تماشا کرد
8. Her hair tumbled in a dark brown cascade down her back.
[ترجمه ترگمان]موهایش با آبشاری به رنگ قهوه ای تیره از پشتش سرازیر شده بود
[ترجمه گوگل]موهای او در یک آبشار قهوه ای تیره به پشت او فرو ریخت
9. Something had made her uneasy; perhaps the recent cascade of letters from Maxime du Camp.
[ترجمه ترگمان]شاید چیزی بود که او را ناراحت کرده بود، شاید آخرین cascade نامه هایی که از سوی خآنم ماکسیم آمده بود
[ترجمه گوگل]چیزی باعث ناراحتی او شد شاید آبشار اخیر نامه های Maxime du Camp
10. He continued to bathe in a small cascade that lay in the narrows between Goat and its diminutive neighbor, Moss Island.
[ترجمه ترگمان]او به آب تنی در آبشاری کوچک ادامه داد که در تنگه میان بز و همسایه کوچکش ماس قرار داشت
[ترجمه گوگل]وی ادامه داد: در یک آبشار کوچک که در کوچه های بین بز و همسایه ی کوچک آن، جزیره مون قرار دارد، حمام می کند
11. The shimmering cascade became a mere backdrop for a circus act.
[ترجمه ترگمان]آبشار لرزان به یک افت صرف برای یک عمل سیرک تبدیل شد
[ترجمه گوگل]آبشار شفاف فقط یک پس زمینه برای یک عمل سیرک بود
12. The entire period-doubling cascade can be given a similar interpretation.
[ترجمه ترگمان]کل آبشار دو برابر می تواند تفسیر مشابهی داشته باشد
[ترجمه گوگل]تمام آبشار دوبرابر دوره را می توان تفسیر مشابهی به دست آورد
13. When it rained the water would cascade down the banks and wash great lumps of soil into the road.
[ترجمه ترگمان]وقتی باران می بارید، آب سرازیر می شد و تکه های بزرگ خاک را در جاده می شست
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب باران می آید، آب به آبشارها می افتد و دانه های بزرگی از خاک را به جاده می کشد
14. There is a final item in the cascade of causes and consequences, a retribution for pollution that seems almost biblically apt.
[ترجمه ترگمان]یک مورد نهایی در آبشاری از علل و عواقب وجود دارد، مجازات آلودگی که به نظر می رسد بسیار مناسب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]یک ماده نهایی در حوادث علل و پیامدها وجود دارد، مجازات برای آلودگی که به نظر می رسد تقریبا biblically مناسب است
15. Rainbows glanced off the cascade of the waterfall.
[ترجمه ترگمان]رنگین کمون از آبشار آبشار به بیرون خیره شد
[ترجمه گوگل]Rainbows از آبشار آبشار نگاه کرد