1. tear into something (or somebody)
مورد حمله ی شدید قرار دادن،از هم دریدن،در هم کوبیدن
2. tear one's hair
(از شدت غم و غیره) موی خود را کندن
3. tear oneself away from something
با بی میلی کاری یا چیزی را رها کردن
4. tear something apart (or to shreds)
چیزی را پاره پاره کردن،از هم گسستن
5. tear something down
خراب کردن،فرو کوبیدن
6. tear something limb from limb
چیزی را بند بند از هم جدا کردن،تکه پاره کردن
7. tear something up
پاره پاره کردن،از هم دریدن
8. a tear duct
مجرای اشکی
9. to tear a plant up by its roots
گیاهی را ریشه کن کردن (از ریشه در آوردن)
10. to tear some pages out of a book
چند صفحه از کتاب را کندن
11. unwept tear
اشک ریخته نشده
12. wear and tear
فرسودگی (در اثر استعمال)
13. a drop of tear
یک قطره اشک
14. i sewed the tear in his trousers
پارگی شلوارش را دوختم.
15. there is a tear in the crotch of his pants
نیفه ی شلوارش پاره است.
16. be in a tear
شتافتن،عجله داشتن،در شتاب بودن
17. the police zapped them with tear gas
پلیس با گاز اشک آور حسابی خدمت آنها رسید.
18. in order to save wear and tear on your tires
برای جلوگیری از فرسودگی تایرهای (اتومبیل) شما
19. the train went by at a tear
ترن با سرعت تمام عبور کرد.
20. if you jam one more thing into this bag it will tear
اگر چیز دیگری را در این کیسه بچپانی پاره خواهد شد.
21. If I cried a tear of painful sorrow,If I lost all hope for a new tomorrow,Would you dry my tear and ease my pain,Would you make me smile once again?
[ترجمه ترگمان]اگر من یک قطره اشک دردناک را از دست دادم، اگر تمام امید را برای یک فردا جدید از دست بدهم، تو اشک های من را خشک می کنی و درد مرا تسکین می دهی؟ آیا می شود یک بار دیگر لبخند بزنم؟
[ترجمه گوگل]اگر گریه پریشکی دردناکی داشته باشم، اگر من امیدم را برای فردا تازه ای از دست دادم، آیا اشک را خشک می کنید و درد من را تسکین می دهید، آیا بار دیگر من را لبخند می زنید؟
22. Police used tear gas to disperse the crowd.
[ترجمه ترگمان]پلیس برای متفرق کردن جمعیت از گاز اشک آور استفاده کرد
[ترجمه گوگل]پلیس با استفاده از گاز اشک آور برای پراکنده شدن جمعیت
23. They propagated political doctrines which promised to tear apart the fabric of British society.
[ترجمه ترگمان]آن ها اصول سیاسی را گسترش دادند که قول داد تاروپود جامعه انگلستان را پاره کنند
[ترجمه گوگل]آنها آموزه های سیاسی را فروختند و قول دادند که پارچه ی جامعه ی بریتانیا را از هم جدا کنند
24. Police used tear gas to disperse the crowds.
[ترجمه ترگمان]پلیس برای متفرق کردن جمعیت از گاز اشک آور استفاده کرد
[ترجمه گوگل]پلیس با استفاده از گاز اشک آور برای پراکنده کردن جمعیت
25. Nothing dries sooner than a tear.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز زودتر از یک قطره اشک خشک نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ چیز خشکتر از یک اشک نیست
26. . She could tear a character to pieces in three minutes with her sharp tongue.
[ترجمه ترگمان]تا سه دقیقه دیگر می توانست با زبان تندش یک شخصیت را تکه تکه کند
[ترجمه گوگل] او می تواند یک شخصیت را به سه دقیقه با زبان تیزش بخشد
27. He could not tear himself from that spot.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست خود را از آن نقطه دور کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند از این نقطه پاره شود
28. Riot police used water cannon and tear gas to disperse the crowd.
[ترجمه ترگمان]پلیس ضد شورش از توپ آب و گاز اشک آور برای متفرق کردن جمعیت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]پلیس ضد شورش با استفاده از توپ آب و گاز اشک آور برای پراکنده کردن جمعیت
29. A tear rolled down his cheek.
[ترجمه ترگمان]اشک از گونه هایش سرازیر شد
[ترجمه گوگل]یک اشک ریختن شکمش
30. Sometimes, only a tear, we completely clear sight.
[ترجمه ترگمان]گاهی، فقط یک قطره اشک، کام لا آشکار می شویم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، فقط یک پارگی، ما به طور کامل بینایی را می بینیم