کلمه جو
صفحه اصلی

ultrasound


(امواج فرا صوتی که در درمان و جراحی به کار می روند) فراوا درمانی، فراوانمایی، اولتراسوند

انگلیسی به فارسی

(امواج فرا صوتی که در درمان و جراحی به کار میروند) فراوا درمانی، فراوانمایی، اولتراسوند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: ultrasonic waves as used in medical diagnosis, therapy, and the like.

• sound waves with frequencies higher than 20000 megahertz (above the range of human hearing); use of ultrasonic waves for medical imaging and treatment
ultrasound refers to sound waves that are at such high frequencies that human beings cannot hear them.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] مافوق صوت-ماوراءصوت
[پلیمر] فراصوت

جملات نمونه

1. Most women will be offered an ultrasound scan during pregnancy, although it's not obligatory.
[ترجمه ترگمان]اغلب زنان در دوران بارداری یک اسکن فراصوت ارائه می کنند، اگرچه این کار اجباری نیست
[ترجمه گوگل]اکثر زنان در طی بارداری اسکن سونوگرافی ارائه می دهند، اگرچه واجب نیست

2. I had an ultrasound scan to see how the pregnancy was progressing.
[ترجمه ترگمان]من یه اسکن فراصوت داشتم که ببینم حاملگی داره پیشرفت می کنه
[ترجمه گوگل]من یک اسکن سونوگرافی داشتم تا بارداری را پیش ببرم

3. Ultrasound showed she was expecting twins.
[ترجمه ترگمان]سونوگرافی نشون داد که اون منتظر دو قلو بوده
[ترجمه گوگل]سونوگرافی نشان داد او دوقلوها را انتظار داشت

4. An ultrasound scan revealed that the baby was a boy.
[ترجمه ترگمان]یه اسکن فراصوت نشون داد که بچه پسره بوده
[ترجمه گوگل]اسکن اولتراسوند نشان داد که کودک یک پسر بود

5. They'll use ultrasound to monitor her ovaries to see if they're responding to the treatment.
[ترجمه ترگمان]ان ها از سونوگرافی برای کنترل ovaries استفاده می کنند تا ببینند که آیا به درمان جواب می دهند یا نه
[ترجمه گوگل]آنها از اولتراسوند برای نظارت بر تخمدان خود استفاده می کنند تا ببینند که آیا به درمان پاسخ می دهند

6. An ultrasound scan revealed non-dilated ducts and suggested acute cholecystitis.
[ترجمه ترگمان]یک اسکن فراصوت، کانال ها non را آشکار کرد و cholecystitis حاد را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]یک اسکن سونوگرافی نشان داد کانال های غیر انسدادی و کولسیستیت حاد را پیشنهاد کرد

7. Ultrasound was used for localisation of the stones, constant monitoring of fragmentation and refocusing of the larger fragments during lithotripsy.
[ترجمه ترگمان]فراصوت برای تعیین محل سنگ ها، نظارت دایم از خردایش و refocusing قطعات بزرگتری در طول lithotripsy استفاده شد
[ترجمه گوگل]سونوگرافی برای موضع گیری از سنگها، نظارت دائمی بر روی تقسیم بندی و تمرکز بیشتر قطعات در طول لیتوتریپسی استفاده شد

8. Ultrasound did not show dilated intrahepatic bile ducts.
[ترجمه ترگمان]سونوگرافی ducts مجرای صفرا رو نشون نداد
[ترجمه گوگل]سونوگرافی نشان داد که مجاری صفراوی داخل شکمی وجود دارد

9. Remarkably, previous abdominal ultrasound showed non-dilated intrahepatic bile ducts despite the presence of major bile duct injury in four patients.
[ترجمه ترگمان]به طور قابل توجهی، سونوگرافی شکمی قبلی، علی رغم وجود آسیب شدید لوله صفرا در چهار بیمار، ducts dilated intrahepatic را نشان داد
[ترجمه گوگل]به طور قابل ملاحظه، سونوگرافی شکم قبل از آن، مجاری صفراوی بدون گوسفند را با وجود وجود آسیب مجرای صفراوی عمده در چهار بیمار نشان داد

10. A second plugged liver biopsy was performed with ultrasound guidance to assess necrosis.
[ترجمه ترگمان]یه نمونه دوم از نمونه برداری از کبد برای تشخیص بافت مرده انجام شد
[ترجمه گوگل]دومین بیوپسی متصل به کبد با هدایت سونوگرافی برای ارزیابی نکروز انجام شد

11. Real time ultrasound is a simple method of measuring gastric emptying which has been validated by previous studies.
[ترجمه ترگمان]فراصوت زمانی واقعی یک روش ساده برای اندازه گیری خالی کردن شکم است که توسط مطالعات قبلی تایید شده است
[ترجمه گوگل]سونوگرافی زمان واقعی یک روش ساده برای اندازه گیری تخلیه معده است که توسط مطالعات قبلی مورد تایید قرار گرفته است

12. Barium follow-through, gastroscopy, sigmoidoscopy, barium enema, abdominal ultrasound scan, and chest radiograph were all normal.
[ترجمه ترگمان]Barium، through، sigmoidoscopy باریم، enema باریم برای اسکن فراصوت و عکس سینه، همه چیز عادی بود
[ترجمه گوگل]پیگیری باریوم، گاستروسکوپی، سیگموئیدوسکوپی، انیمه باریوم، اسکن اولتراسوند شکم و رادیوگرافی قفسه سینه طبیعی بود

13. John Bracken scanned the ewes with ultrasound and, by March, he was detecting pregnancies.
[ترجمه ترگمان]جان برکن با سونوگرافی و سونوگرافی ewes را اسکن کرده بود و در ماه مارس او pregnancies را کشف می کرد
[ترجمه گوگل]جان برکین، با استفاده از سونوگرافی، میش ها را اسکن کرد و تا ماه مارس بارداری را تشخیص داد

14. Furthermore, ultrasound scanning detects other physical anomalies, of which some are associated with genetic abnormality.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اسکن فراصوت سایر ناهنجاری های فیزیکی را شناسایی می کند که برخی از آن ها با نا هنجاری ژنتیکی مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اسکن اولتراسوند نیز سایر اختلالات فیزیکی را تشخیص می دهد که بعضی از آنها با اختلالات ژنتیکی همراه است

پیشنهاد کاربران

سونوگرافی

فراصوتی


کلمات دیگر: