1. the pain will ease when the abscess bursts
وقتی که سر دمل باز شود درد فروکش خواهد کرد.
2. He has a bad abscess under that tooth.
[ترجمه ترگمان] اون یه آبسه بد زیر دندون داره
[ترجمه گوگل]او زیر دندان آبسه بدی دارد
3. I developed an abscess on my neck.
[ترجمه ترگمان]من یه آبسه ایجاد کردم
[ترجمه گوگل]من یک آبسه در گردنم گذاشتم
4. Once an abscess has burst it should be bathed with antiseptic liquid.
[ترجمه ترگمان]وقتی دمل چرکی شده باید با مایع ضدعفونی شسته بشه
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک آبسه از بین رفته است، باید آن را با مایع ضد عفونی شستشو داده شود
5. I got an abscess so he took the tooth out.
[ترجمه ترگمان]من یه آبسه پیدا کردم و دندون رو برد بیرون
[ترجمه گوگل]من آبسه گرفتم، بنابراین دندان را خارج کرد
6. She had an abscess on her gum.
[ترجمه ترگمان] یه آبسه تو لثه داره
[ترجمه گوگل]او آبسه ای در آدامس داشت
7. A foot abscess had cast doubts on the colt's participation in the Epsom Classic on Wednesday week.
[ترجمه ترگمان]یک آبسه پایش به شرکت کره اسب در نمک اپسوم در هفته چهارشنبه، شک کرده بود
[ترجمه گوگل]آبسه پا بر روی مشارکت کولت در Epsom Classic در روز چهارشنبه تردید کرده است
8. Rare occurrences of intracranial hematoma or abscess have also been reported.
[ترجمه ترگمان]موارد نادری از intracranial hematoma یا آبسه گزارش شده است
[ترجمه گوگل]گزارش های حاد ناحیه هماتوم داخل جمجمه یا آبسه نیز گزارش شده است
9. Methods: Surgical incision and drainage of retropharyngeal abscess were done through an intraoral approach with the straight laryngoscope.
[ترجمه ترگمان]روش ها: شکاف جراحی و تخلیه دمل retropharyngeal از طریق روش intraoral با laryngoscope مستقیم انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: برش جراحی و زهکشی آبسه رتروگرگنال با استفاده از یک رویکرد داخل وریدی با لارنگوسکوپ راست انجام شد
10. CT-guided drainage was performed for a presumed perigastric abscess.
[ترجمه ترگمان]شبکه زه کشی CT برای یک آبسه فرضی به کار برده شد
[ترجمه گوگل]تخلیه هدایت شده توسط CT برای یک آبسه احتمالی پروژیستری انجام شد
11. Inflammatory splenic disease:Abscess, tuberculosis and hydatidosis are commonly seen.
[ترجمه ترگمان]بیماری التهابی التهابی: abscess، سل و hydatidosis عموما دیده می شوند
[ترجمه گوگل]بیماری التهابی التهابی بیماری آبسه، سل و هیداتیدوز معمولا دیده می شود
12. Complications may include abscess, nephritis, and rheumatic fever. Tonsils that become chronically inflamed and enlarged require surgical removal (tonsillectomy).
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود ممکن است شامل دمل، nephritis و تب روماتیسمی باشد Tonsils که به صورت مزمن ملتهب و بزرگ می شوند نیاز به برداشتن جراحی دارند (tonsillectomy)
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است شامل آبسه، نفریت و تب روماتیسمی باشد تونسیل هایی که به طور فزاینده و ملایم رشد می کنند نیاز به جراحی (تنزیلکتومی) دارند
13. We present a 13-year-old patient with pituitary abscess, who suffered from vertigo, headache and left temporal hemianopsia. Intrasellar or suprasellar lesion was suspected clinically.
[ترجمه ترگمان]ما یک بیمار ۱۳ ساله مبتلا به غده هیپوفیز را که از سرگیجه، سردرد و سردرد موقت رنج می برد، معرفی می کنیم Intrasellar یا suprasellar suprasellar از لحاظ بالینی مشکوک بود
[ترجمه گوگل]ما یک بیمار 13 ساله ای با آبسه ی هیپوفیز ارائه می دهیم که از سرگیجه، سردرد و همیونوپسی همجنس گرا رنج می برد ضایعه داخل وریدی و یا سوپراسلول مشکوک به بالینی است
14. Results:All the 66 cases weren't showed abdominal residual abscess, infection of portal vein and pyemia.
[ترجمه ترگمان]نتایج: همه ۶۶ مورد، آبسه باقی مانده به شکم، عفونت ورید پورتال و pyemia را نشان ندادند
[ترجمه گوگل]نتایج: در 66 مورد، آبسه های باقی مانده شکم، عفونت ورید های پورتال و سندرم مزمن مشاهده نشد
15. John Evans, 4 was told a pain he had been suffering was caused by a dangerous abscess.
[ترجمه ترگمان]جان اوانز ۴ ساله به دردی که دچار درد شده بود گفته شد
[ترجمه گوگل]جان ایوانز 4 ساله گفته بود درد که رنج می کشید توسط یک آبسه خطرناک ایجاد شد