کلمه جو
صفحه اصلی

accomodation


قدرت تطابق چشم، تدارک جا، تطبیق طرز زندگى با محیط، همراهى، وسایل اسایش و استراحت جا و مکان علوم نظامى : اثاثیه تطابق

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] تطابق

پیشنهاد کاربران

تطابق

اقامتگاه

سازگاری، انطباق

مکان
a place to live

محل اقامت

محل اسکان
سکونت گاه
محل اقامت
محل زندگی

ظرفیت

abode
destination
aim
goal
مقصد
هدف

اتاق ، آسایشگاه ، استراحتگاه

[در کشتی]

سَرای اقامتی ، ساختمان اقامتی ، سِپری گاه


کلمات دیگر: