تجزیه پذیر، تفسیر پذیر، قابل تفسیر، قابل تجزیه، تفسیر شدنی
construable
تجزیه پذیر، تفسیر پذیر، قابل تفسیر، قابل تجزیه، تفسیر شدنی
انگلیسی به فارسی
قابلتفسیر، قابلتجزیه، تفسیرشدنی
قابل تنظیم
انگلیسی به انگلیسی
• understandable, comprehensible, interpretable
کلمات دیگر: