کلمه جو
صفحه اصلی

transmogrify


معنی : تغییر شکل دادن، نسخ کردن
معانی دیگر : (کاملا) دگرگون کردن، عجیب و غریب کردن، نس  کردن

انگلیسی به فارسی

تغییرشکل دادن، نسخ کردن


ترك كردن، تغییر شکل دادن، نسخ کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: transmogrifies, transmogrifying, transmogrified
مشتقات: transmogrification (n.)
• : تعریف: to change, transform, or mutate, esp. in a grotesque or strange way.

• change entirely, transform drastically

مترادف و متضاد

تغییر شکل دادن (فعل)
transform, metamorphose, misshape, transfigure, reshape, transmogrify, transshape

نسخ کردن (فعل)
transform, transmogrify

جملات نمونه

1. Almost overnight, that sweet little child had transmogrified into an anti-social monster.
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک شبه، آن بچه کوچک شیرین به یک هیولای anti تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]تقریبا یک شبه، آن کودک کوچک شیرین به یک هیولای ضد اجتماعی تبدیل شد

2. Love had transmogrified him into a romantic idiot.
[ترجمه ترگمان]عشق او را تبدیل به یک ابله رمانتیک کرده بود
[ترجمه گوگل]عشق او را به عجیب و غریب عاشقانه تبدیل کرده بود

3. But with a torch, suddenly the Buddhas transmogrify en masse, a magical entity dazzling out of the darkness.
[ترجمه ترگمان]اما با یک مشعل، ناگهان the Buddhas، یک نهاد جادویی از تاریکی بیرون زد
[ترجمه گوگل]اما با یک مشعل، به طور ناگهانی بوداها به طور گسترده، یک جادو جادویی خیره کننده از تاریکی

4. The "operators" defined in the Scala class transmogrify into method calls in the best tradition of Java programming, though they do seem to be based on funny names.
[ترجمه ترگمان]\"عملگرهای\" که در کلاس Scala تعریف شده اند به روش فراخوانی در بهترین سنت برنامه های جاوا هستند، اگرچه به نظر می رسد که آن ها براساس نام های خنده دار ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]اپراتورهای تعریف شده در کلاس Scala، تبدیل به فراخوانی متدها در بهترین سنت برنامه نویسی جاوا می شوند، هرچند به نظر می رسد که بر اساس نام های خنده دار قرار گرفته اند

5. Don't fight it, embrace it. Allow the Darkfall to absorb you, allow it to transmogrify you.
[ترجمه ترگمان]با آن مبارزه نکن، آن را در آغوش بگیر اجازه بدهید Darkfall را جذب کنم و به شما اجازه بدهم که به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]با آن مبارزه نکنید، آن را بپذیرید به Darkfall اجازه دهید که شما را جذب کند، اجازه دهید آن را به شما تبدیل کند

6. The Resources section contains a link to the complete code, or follow the modification instructions below as we transmogrify Part 1 into the completed Part 2 program.
[ترجمه ترگمان]بخش منابع شامل یک پیوند با کد کامل است، یا دستورالعمل های اصلاح را در پایین دنبال می کند همانطور که ما بخش ۱ را به برنامه دوم بخش ۲ تبدیل می کنیم
[ترجمه گوگل]بخش منابع شامل یک پیوند به کد کامل و یا دستورالعمل های اصلاح شده زیر را دنبال می کند، همانطور که ما قسمت 1 را به قسمت 2 تکمیل شده تبدیل می کنیم

7. However, unlike Republicans or Democrats, Independents preferred the ability to transmogrify over any of Harry Potter's other magical powers at 24%.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف جمهوری خواهان یا دموکرات ها، مستقل ها این توانایی را بر ضد هر کدام از قدرت های جادویی دیگر هری پاتر در ۲۴ درصد ترجیح دادند
[ترجمه گوگل]با این حال، بر خلاف جمهوریخواهان یا دموکرات ها، مستقل ها توانایی انتقال قدرت بیش از هر نوع قدرت جادویی هری پاتر را در 24٪ ترجیح دادند


کلمات دیگر: