کلمه جو
صفحه اصلی

extenuation


معنی : کاستی، کمی، نازکی
معانی دیگر : (به ویژه در مورد جرم و غیره) تخفیف

انگلیسی به فارسی

کاستی، نازکی، کمی


تمدید، نازکی، کاستی، کمی


انگلیسی به انگلیسی

• offering of excuses or reasons to lessen the seriousness of an action

مترادف و متضاد

کاستی (اسم)
defect, deficiency, fault, flaw, shortcoming, extenuation

کمی (اسم)
deficiency, exiguity, piece, peep, rarity, extenuation, paucity, insignificance, insufficiency, insignificancy, infrequency, insufficience, soupcon

نازکی (اسم)
frangibility, extenuation

an excuse


Synonyms: apology, vindication, justification, explanation


reduction


Synonyms: diminution, abatement, mitigation


جملات نمونه

1. he pleaded insanity in extenuation of his crime
او برای کاهش جرم خود ادعای دیوانگی کرد.

2. Counsel pleaded the accused's age in extenuation of his actions.
[ترجمه ترگمان]مشاور، سن متهم را تخفیف داده است
[ترجمه گوگل]مشاور مدافع سابق متهم در تمدید اقداماتش است

3. We will be guilty of criminal negligence, without extenuation, if we permit future famines.
[ترجمه ترگمان]اگر به قحطی آینده اجازه دهیم، به سهل انگاری مجرمانه محکوم خواهیم شد
[ترجمه گوگل]اگر ما اجازه دهی قحطی های آینده را داشته باشیم، بی گناهی جنایتکارانه، بدون محرومیت خواهیم بود

4. It was a comfort to him, this extenuation.
[ترجمه ترگمان]برایش مایه تسلای خاطر بود، این تخفیف را
[ترجمه گوگل]این راحتی برای او بود، این تمدید

5. The lawyer pleaded his client's youth in extenuation of the crime.
[ترجمه ترگمان]وکیل به جوانان موکلش التماس کرد تا این جرم را تخفیف دهند
[ترجمه گوگل]این وکیل جوانان خود را در محکومیت جرم مورد تمسخر قرار داد

6. He pleaded circumstances in extenuation of his guilt.
[ترجمه ترگمان]او شرایط را برای تخفیف گناه خود آماده کرده بود
[ترجمه گوگل]او در محکومیت گناه او شرایطی را مطرح کرد

7. He pleaded poverty in extenuation of ( ie as an excuse for ) the theft.
[ترجمه ترگمان]او از فقر در تخفیف (مثلا به عنوان بهانه ای برای دزدی)درخواست کرد
[ترجمه گوگل]او در فقدان (به عنوان بهانه ای برای) سرقت، از فقر خواسته است

8. Miss Glover could allow no extenuation of her crime.
[ترجمه ترگمان]دوشیزه کرافرد می توانست از این جنایت جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]خانم گلوور می تواند اجازه دهد هیچ جنایت او را تمدید نکند

9. He always said the same thing in extenuation of the circumstance.
[ترجمه ترگمان]همیشه همین حرف را می زد
[ترجمه گوگل]او همیشه همین را در تمدید شرایط می گوید

10. Judge: Do you have anything to say in mitigation or extenuation before I pass sentence?
[ترجمه ترگمان]جناب دیوان بیگی، قبل از اینکه جمله ام را تمام کنم، تخفیف یا تخفیف بدهید؟
[ترجمه گوگل]قاضی: آیا قبل از صدور حکم، چیزی در قبال کاهش یا کاهش وجود دارد؟

He pleaded insanity in extenuation of his crime.

او برای کاهش جرم خود ادعای دیوانگی کرد.



کلمات دیگر: