1. revenge is the work of the devil
کینه توزی کار شیطان است.
2. revenge oneself (on somebody)
(از کسی) انتقام گرفتن،دق دل خود را خالی کردن
3. seek revenge
کینه توزی کردن،کینه توزیدن،دنبال انتقام بودن
4. a sweet revenge
انتقام لذتبخش
5. he brooded revenge
او در فکر انتقام بود.
6. thirsting for revenge
در آرزوی انتقام
7. blood always demands revenge
خونریزی همیشه انتقام می طلبد.
8. he is meditating revenge
او در صدد انتقام است.
9. he will take his revenge yet
بالاخره انتقام خود را خواهد گرفت.
10. to breathe threats about revenge
درباره ی انتقام زیر لبی حرف زدن
11. a gory story of crime and revenge
یک داستان پر خونریزی درباره ی جنایت و انتقام
12. parviz was determined to have his revenge
پرویز مصمم بود که انتقام خود را بگیرد.
13. that event satiated his desire for revenge
آن رویداد میل او را برای انتقام گیری اقناع کرد.
14. she was seized by the thought of revenge
فکر انتقام سرتاسر وجودش را فراگرفت.
15. She took/got/exacted revenge on him for leaving her by smashing up his car.
[ترجمه ترگمان]او برای اینکه او را با خرد کردن ماشینش ترک کند، از او انتقام گرفته بود
[ترجمه گوگل]او به خاطر دست زدن به ماشینش، او را گرفت و انتقام گرفت
16. In the poem, Satan vows revenge and immortal hate.
[ترجمه ترگمان]در شعر، شیطان سوگند انتقام و نفرت ابدی
[ترجمه گوگل]در شعر، شیطان انتقام و نفرت جاودانگی را تحمیل می کند
17. He incited his fellow citizens to take their revenge.
[ترجمه ترگمان]او شهروندان خود را برای گرفتن انتقام تحریک کرد
[ترجمه گوگل]او شهروندانش را تحریک کرد تا انتقام خود را بگیرند
18. The desire for revenge can be overpowering.
[ترجمه ترگمان] آرزوی انتقام می تونه غیرقابل تحمل بشه
[ترجمه گوگل]تمایل به انتقام می تواند غلبه کند
19. He vowed to take his revenge on the man who had killed his brother.
[ترجمه ترگمان]او سوگند خورد که انتقام خود را از مردی که برادرش را کشته بود بگیرد
[ترجمه گوگل]او قول داد انتقام خود را بر مردی که برادرش را کشته بود، بپذیرد
20. If thou injurest conscience,it will have its revenge on thee.
[ترجمه ترگمان]اگر وجدان injurest، انتقام خود را از تو خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اگر وجدان را آسیب بریزید، انتقام خود را بر تو خواهد گرفت
21. She took revenge on her ex-boyfriend by smashing up his home.
[ترجمه ترگمان]اون از دوست پسر سابقش با خرد کردن خونه اش انتقام گرفت
[ترجمه گوگل]او با سر و صدا کردن خانه اش انتقام گرفت
22. He took revenge on his employers by setting fire to the factory.
[ترجمه ترگمان]او با آتش زدن به کارخانه، از کارفرمایان خود انتقام گرفت
[ترجمه گوگل]او توسط کارفرمایان انتقام گرفت و آتش را به کارخانه برد