کلمه جو
صفحه اصلی

gutty


معنی : شکمو، توپ کائوچوئی، نقطه دار، قطره قطره
معانی دیگر : (عامیانه) رجوع شود به: gutsy، در بازی گلف توپ کائوچویی

انگلیسی به فارسی

(در بازی گلف) توپ کائوچویی، نقطه دار، قطره قطره، شکمو


گوته، شکمو، توپ كائوچوئي، نقطه دار، قطره قطره


انگلیسی به انگلیسی

• brave, spirited

مترادف و متضاد

شکمو (اسم)
gutty

توپ کائوچوئی (اسم)
gutty

نقطه دار (صفت)
punctual, gutty

قطره قطره (صفت)
gutty

جملات نمونه

1. You've evolved from a "feathery" (stuffed with feathers) to a "gutty" made from latex of the Palaquium genus to today's standard 62 ounces, 68' diameter ball of rubber or synthetic material.
[ترجمه ترگمان]شما از یک \"پر پر\" (پر شده با پره ای)به یک \"gutty\" که از جنس فلز Palaquium تا استاندارد امروزی ۶۲ اونس، ۶۸ کیلو متر قطر یا مواد مصنوعی ساخته شده است، تکامل یافته اید
[ترجمه گوگل]شما از پرتوهای (پر از پرها) به 'gutty' ساخته شده از لاتکس از جنس Palaquium تا استاندارد 62 اونس، 68 قطر توپ از لاستیک یا مواد مصنوعی ساخته شده است

2. Worst place depends on gutty and weak feeling, do not know whether the other side is valued, admire you, do not know after the event he still can respect you.
[ترجمه ترگمان]بدترین مکان بستگی به احساسات ضعیف و ضعیف دارد و نمی داند طرف دیگر ارزش دارد یا شما را تحسین می کند، بعد از رویدادی که هنوز می تواند به شما احترام بگذارد، نمی داند که آیا طرف دیگر ارزش دارد یا نه
[ترجمه گوگل]بدترین حالت به احساس گوته و ضعف بستگی دارد، نمی دانید آیا طرف دیگر ارزش دارد، شما را تحسین می کند، نمی دانید پس از این رویداد او هنوز هم می تواند به شما احترام بگذارد

3. Wang Wei is gutty " not anxious " temperamental, speak to come language fast moderate and grave, those who a kind of sunshine falls is lackadaisical.
[ترجمه ترگمان]\"وانگ وی وی\" (Wang وی)\"anxious\" نیست، صحبت کردن با این زبان به سرعت متوسط و جدی است، کسانی که نوعی تابش خورشید را تحمل می کنند
[ترجمه گوگل]وانگ وای 'عصبانی' نیست، صحبت کردن با زبان های سریع و مدرن و قبر است، کسانی که نوعی از آفتاب سقوط می کنند، بی نظیر است

4. Anyhow, gutty premonition, they are in put-up what, the individual guesses just.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، gutty اخطار می دهد، آن ها دقیقا چه چیزی را حدس می زنند، یعنی حدس های فردی
[ترجمه گوگل]به هر حال، پیشگویی گیتی، آنها در مورد چگونگی قرار دادن، فرد به خوبی حدس می زنند

5. Without it, the gutty friendship, but got the message, wish Dragon Boat Festival is happy!
[ترجمه ترگمان]بدون آن، دوستی gutty، اما پیام را دریافت می کند و آرزو دارد که فستیوال قایقرانی اژدها خوشحال باشد!
[ترجمه گوگل]بدون آن، دوستی گیتی، اما پیام دریافت کرد، آرزو می کنم جشن قایق اژدها خوشحال است!

6. Now and then make me gutty and illusive, we are the children that orphanage treats person adopt, want with destiny make a stand against but so faint however.
[ترجمه ترگمان]حالا و بعد مرا گیج و سردرگم می کند، ما بچه هایی هستیم که یتیم خانه را می پذیرند، می خواهند با تقدیر بایستند، اما با این حال بسیار ضعیف
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و پس از آن من را gutty و خیالی، ما کودکان است که یتیم خانه رفتار می کند شخص اتخاذ، می خواهید با سرنوشت ایستادگی در برابر اما تا ضعیف با این حال

7. On the market gutty and OK nail note in board go up leave a message board very good with.
[ترجمه ترگمان]در بازار gutty و یادداشت میخ بر روی عرشه یک صفحه پیام ها را بسیار خوب ترک کنید
[ترجمه گوگل]در بازار gutty و OK توجه داشته باشید ناخن در هیئت مدیره بالا بروید یک هیئت مدیره پیام بسیار خوب است

8. It is in subsidise period, the man is gutty do not answer period expression, namely the penis does not arise to any stimulation erect reaction.
[ترجمه ترگمان]در این دوره، این مرد قادر به پاسخ دادن به عبارت دوره نیست، یعنی آلت تناسلی برای تحریک عکس العمل برانگیخته نمی شود
[ترجمه گوگل]این در دوره یارانه ای است، مرد گوته به بیان دوره پاسخ نمی دهد، یعنی آلت تناسلی به هیچ واکنشی استقرایی تحریک نمی شود

9. Is the person gutty what ill medicine is bad?
[ترجمه ترگمان]این همون gutty که توش دارو هست، بده؟
[ترجمه گوگل]آیا شخص چیزی است که بیماری بد است؟

10. "It was a gutty win, " Nuggets head coach George Karl said.
[ترجمه ترگمان]جورج کارل، سرمربی Nuggets، گفت: \" این یک پیروزی بزرگ بود \"
[ترجمه گوگل]جورج کارل، سرمربی Nuggets، گفت: 'این یک پیروزی جادویی بود '

11. Beautiful underwear makes a person gutty and romantic feel absolutely, have the sincere feeling of good sweetness to the life.
[ترجمه ترگمان]لباس زیر زیبا باعث می شود که یک فرد احساس نشاط و احساسی داشته باشد، احساس خلوص نیت به زندگی داشته باشد
[ترجمه گوگل]لباس های زیبا باعث می شود فرد احساس گوته و عاشقانه کاملا احساس، احساس صادقانه از شیرینی خوب برای زندگی است

12. And gutty 1580 yuan of bullion roses, become this year one of burgeoning commodity of Valentine's Day market.
[ترجمه ترگمان]و در حدود ۱۵۸۰ یوان به عنوان گل رز، امسال یکی از بازارهای رو به رشد بازار روز ولنتاین است
[ترجمه گوگل]و 1580 یوان گل رز سبز، در سال جاری یکی از کالاهای روز بازار والنتاین است

13. Casual groan gutty and incomplete mood.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مدت ناله و ناله دور و برم را شنیدم
[ترجمه گوگل]گاه به گاه خنده دار و خلق و خوی ناقص است

14. Or did the Magic really turn this thing into a competitive series with its gutty 108-104 victory at Amway Arena?
[ترجمه ترگمان]یا آیا جادو واقعا این چیز را به یک سری رقابتی با gutty ۱۰۸ - ۱۰۴ برای پیروزی در آرنا turn تبدیل کرد؟
[ترجمه گوگل]و یا آیا سحر و جادو واقعا این چیزی را به یک سری رقابتی با پیروزی 108-104 گوتوی خود در Amway Arena تبدیل می کند؟

15. Husband ask me the feeling everywhere how, see he is gutty and excited and complacent look, I cannot bear stroke his meaning, palter ground says to still make do with.
[ترجمه ترگمان]شوهر از من این احساس را در همه جا می کند، ببین چه طور، ببین چه احساسی دارد، هیجان زده و ازخودراضی، من نمی توانم معنای او را تشخیص بدهم، اما زمین می گوید که هنوز هم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]شوهر از همه جا به من احساس می کند که چگونه همه چیز را ببیند و ببیند که او چشمان گوته و هیجان زده و خوشحال است، من نمی توانم معده خود را تحمل کنم، زمین لخت می گوید هنوز هم با آن کار می کند


کلمات دیگر: