کلمه جو
صفحه اصلی

frequence


معنی : تناوب، تکرار، فرکانس، بسامد
معانی دیگر : بسامد، تکرار، فرکانس، تناوب

انگلیسی به فارسی

بسامد، تکرار، فرکانس، تناوب


مکرر، فرکانس، بسامد، تکرار، تناوب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the state of being frequent.

• state of being frequent; frequency, number of occurrences within a given period of time, oftenness

مترادف و متضاد

تناوب (اسم)
shift, alternation, frequency, periodicity, intermittence, frequence, frequentation

تکرار (اسم)
practice, rehearsal, replication, reiteration, frequency, frequence, renewal, repeat, duplication, repetition, iteration, frequentation, iterance, tautology, recapitulation, reduplication, reuse

فرکانس (اسم)
frequency, frequence, modulation

بسامد (اسم)
frequency, frequence

جملات نمونه

1. Test results show that the frequence converter has good dynamic and static performance.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون نشان می دهد که مبدل frequence دارای عملکرد استاتیک و استاتیک خوبی می باشد
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان می دهد که مبدل فرکانس دارای عملکرد پویا و استاتیک خوبی است

2. Method: We recorded the free movement frequence and sleeping time after mouse had been injected pentobarbital sodium.
[ترجمه ترگمان]روش: ما حرکت آزاد frequence و زمان خواب بعد از تزریق سدیم به سدیم pentobarbital را ثبت کردیم
[ترجمه گوگل]روش: ما حرکات آزاد و زمان خواب پس از تزریق سم پنتوباربیتال ماوس را ثبت کردیم

3. The design of high - frequence oscillate circuit can improve the reliability ofcharacter ofoperation and easy maintenance.
[ترجمه ترگمان]طراحی مدار نوسان فرکانس بالا می تواند قابلیت اطمینان و نگهداری آسان را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]طراحی مدار مدارهای با فرکانس بالا می تواند قابلیت اطمینان از عملکرد و تعمیر و نگهداری آسان را بهبود بخشد

4. The frequence response or the load spectrum of a machine can be extracted from the output signal by homomorphic signal processing.
[ترجمه ترگمان]پاسخ frequence یا طیف بار یک ماشین را می توان از سیگنال خروجی با پردازش سیگنال homomorphic استخراج کرد
[ترجمه گوگل]پاسخ فرکانسی و یا طیف بار یک دستگاه می تواند از طریق سیگنال خروجی توسط پردازش سیگنال homomorphic استخراج شود

5. The - frequence oscillator used in TIG welding a serious interference source to the nearby electronic circuits.
[ترجمه ترگمان]نوسان ساز - در جوشکاری TIG یک منبع تداخل جدی برای مدارهای الکترونیکی مجاور بکار می برد
[ترجمه گوگل]- نوسانگر مکرر در جوشکاری TIG یک منبع تداخل جدی برای مدارهای الکترونیک مجاور استفاده می کند

6. Wavelet analyze is a time - frequence signal analyze method.
[ترجمه ترگمان]آنالیز موجک یک روش آنالیز سیگنال زمان - frequence است
[ترجمه گوگل]تحلیل موجک یک روش تجزیه و تحلیل سیگنال زمان است

7. Dimehypo and cartap can increase swing and frequence of the spontaneous active potential of central nerve of dictyoptera strongly.
[ترجمه ترگمان]Dimehypo و cartap می توانند نوسان و قابلیت تحرک بالقوه بالقوه فعال تحریک مرکزی of را به شدت افزایش دهند
[ترجمه گوگل]Dimehypo و Cartap می تواند شدت نوسان و فرکانس پتانسیل فعال خودبخودی عصب مرکزی دیکتیوپتر را افزایش دهد

8. The frequence of all the ten fingers that have the WL is 91 % ( Man ), 5 % ( Han ).
[ترجمه ترگمان]frequence تمام این ده انگشت که the دارند ۹۱ % (مرد)، ۵ % (هان)است
[ترجمه گوگل]فراوانی همه ده انگشت که دارای WL است 91٪ (مرد)، 5٪ (هان)

9. Then, the Adaptive Equalizer on frequence domain and the improved architecture of equalizer is given.
[ترجمه ترگمان]سپس، the انطباقی در دامنه frequence و معماری بهبود یافته برابر با دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]سپس، اکولایزر Adaptive در دامنه فرکانس و معماری بهبود اکولایزر داده شده است

10. A new distributed power supply system which has the form of high- frequence bus was proposed, based on the magnetic amplifier(magamp).
[ترجمه ترگمان]یک سیستم تامین انرژی توزیع شده جدید که فرم باس high را دارد، براساس تقویت کننده magnetic پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم منبع تغذیه توزیع شده جدید که به شکل اتوبوس با فرکانس بالا طراحی شده است، بر اساس تقویت کننده مغناطیسی (magamp) است

11. Artificial neural networks model is established to forecast low frequence electric load in favor of import weather -, date type that relationship with low frequence electric load.
[ترجمه ترگمان]مدل شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی بار الکتریکی کم frequence به نفع واردات آب و هوا -، نوع تاریخ که با بار الکتریکی کم frequence رابطه دارد، ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]مدل شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی میزان بار الکتریکی کم بر حسب واردات هوا، نوع تاریخ، رابطه با بار الکتریکی کم بسامد ایجاد شده است

12. In this paper, the relations between the earths absorption wane and the communication distance of seismic wave, frequence, time and medium velocity are discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، روابط بین جذب زمین به سرعت کاهش یافته و فاصله ارتباطی موج لرزه ای، frequence، زمان و سرعت متوسط مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله روابط بین جذب های زمین کاهش یافته و فاصله ارتباطی موج موج لرزشی، فرکانس، زمان و سرعت متوسط ​​مورد بحث قرار گرفته است

13. Diopside rock is a functional raw material for high frequence porcelain.
[ترجمه ترگمان]سنگ Diopside یک ماده خام کاربردی برای ظروف چینی frequence است
[ترجمه گوگل]سنگ دیوپس یک ماده خام کاربردی برای پرسلن با فرکانس بالا است

14. The irrationality focuses mainly the indication, the doses, therapeutic course and the frequence of drug change.
[ترجمه ترگمان]این نامعقول عمدتا نشانه، دوز، دوره درمانی و کاهش مصرف مواد مخدر است
[ترجمه گوگل]ابهام بودن به طور عمده نشانگر، دوزها، دوره درمانی و بسامد تغییرات دارو است

پیشنهاد کاربران

فراوانی


کلمات دیگر: