کلمه جو
صفحه اصلی

extralegal


معنی : غیر قانونی، ماورای قانون
معانی دیگر : خارج از محدوده ی قانون، خارج از دسترس قانون (با: غیر قانونی illegal فرق دارد)، پیش بینی نشده در قانون، غیرقانونی

انگلیسی به فارسی

extralegal، غیر قانونی، ماورای قانون


غیرقانونی، ماورای قانون


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: extralegally (adv.)
• : تعریف: not regulated or permitted by law; outside of legal authority.

- Extralegal factors, such as race and gender, do appear to influence the sentences criminals receive.
[ترجمه ترگمان] عوامل extralegal مانند نژاد و جنسیت، به نظر می رسد که بر محکومیت مجرمین تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد عوامل فرعی مانند نژاد و جنس، مجازات هایی را که مجرمان دریافت می کنند، تحت تاثیر قرار می دهند

• not under legal jurisdiction, outside of the authority of the law

مترادف و متضاد

غیر قانونی (صفت)
wrongful, extralegal, illegal, unlawful

ماورای قانون (صفت)
extralegal

جملات نمونه

1. The Chinese government has repeatedly denied that such extralegal detention centers exist.
[ترجمه ترگمان]دولت چین مکررا اعلام کرده است که چنین بازداشتگاه extralegal وجود دارد
[ترجمه گوگل]دولت چین بارها و بارها انکار کرده است که چنین مراکز بازداشتی غیرقانونی وجود دارد

2. It's the left that has suddenly embraced extralegal obstructionism.
[ترجمه ترگمان]It که ناگهان غیرقانونی را در آغوش گرفته بود
[ترجمه گوگل]این چپ است که به طور ناگهانی obstructionism extralegal را پذیرفته است

3. Such a system of extralegal detention, sometimes called black jails, "damages the legitimate rights of petitioners and seriously damages the government's image, " the article said.
[ترجمه ترگمان]این مقاله می گوید که چنین سیستمی از بازداشت extralegal که گاهی به نام زندان های سیاه نامیده می شود، \" به حقوق قانونی شاکیان آسیب رسانده و به طور جدی به تصویر دولت آسیب رسانده است \"
[ترجمه گوگل]این مقاله در ادامه می نویسد: چنین سیستمی از بازداشت غیرقانونی، که گاهی اوقات به نام 'زندان های سیاه' نامیده می شود، 'حقوق قانونی متقاضیان را آسیب می زند و به طور جدی تصویر دولت را آسیب می رساند'

4. There were only extralegal recourses for their grievances.
[ترجمه ترگمان]فقط غیرقانونی در مورد grievances غیرقانونی وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای نارضایتی های آنها فقط منابع اضافی وجود داشت

5. The trust was simply an extralegal arrangement by which competing manufacturers pooled properties to achieve monopoly.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به سادگی یک روش extralegal بود که سازندگان رقیب برای دستیابی به امتیاز انحصاری با هم ترکیب می شدند
[ترجمه گوگل]اعتماد به سادگی یک قرارداد غیرقانونی بود که توسط تولیدکنندگان رقابتی خواص به دست آورد تا انحصار را کسب کنند

6. Extralegal force and violence threatened, instigated and themselves conducted break - ins, vandalism, ASSAULTS AND BEATINGS against activists.
[ترجمه ترگمان]نیروی extralegal و خشونت تهدید شده، تحریک و تحریک شدند، خرابکاری کردند، خرابکاری کردند و علیه فعالان اقدام به حمله کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای افراط گرایان و خشونت تهدید شده، تحریک شده و خود را به صورت ناگهانی، خرابکاری، نزاع و نگرانی علیه فعالان انجام دادند

7. There is no excuse for the extralegal Methods : That went under the name of Watergate.
[ترجمه ترگمان]هیچ بهانه ای برای روش های extralegal وجود ندارد: که تحت نام واترگیت went
[ترجمه گوگل]روشهای غلط املایی وجود ندارد: روش زیر نام واترگیت بود

8. There is no excuse for the extralegal methods that went under the name of Watergate.
[ترجمه ترگمان]هیچ توجیهی برای روش های extralegal که تحت نام واترگیت went وجود ندارد
[ترجمه گوگل]برای روش های غیرقانونی که تحت نام واترگیت نامگذاری شده است، هیچ بی دلیل وجود ندارد

9. Further evidence of the free market as a friend is suggested by all the legislation and extralegal measures taken to prevent free, peaceable, voluntary exchange between blacks and whites.
[ترجمه ترگمان]شواهد بیشتر در مورد بازار آزاد به عنوان یک دوست با تمام قوانین و اقدامات extralegal اتخاذ شده برای جلوگیری از تبادل آزاد، صلح آمیز و داوطلبانه بین سیاه پوستان و سفیدها پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]شواهد بیشتر بازار آزاد به عنوان یک دوست توسط تمام قوانین و اقدامات غیر قانونی که برای جلوگیری از تبادل آزاد، صلح آمیز و داوطلبانه میان سیاه پوستان و سفید پوستان انجام شده است، پیشنهاد می شود

10. To begin with, the scale of Ms Yingluck's triumph makes it very much harder for the forces of the establishment to deny her victory, through legal or extralegal manoeuvres.
[ترجمه ترگمان]برای شروع، مقیاس موفقیت خانم یینگلاک، آن را برای نیروهای ایجاد شده برای تکذیب پیروزی اش، از طریق مانورهای قانونی یا extralegal، بسیار سخت تر می کند
[ترجمه گوگل]برای شروع، محدوده ی پیروزی خانم یینگلاک، باعث می شود که نیروهای ستیزه جویان از پیروزی او، از طریق مانور های قانونی یا غیر قانونی، بسیار سخت تر شوند

11. In theory, the Communist Party allows citizens to lobby the central government on matters of local corruption, the illegal seizure of land and extralegal detentions.
[ترجمه ترگمان]در تئوری، حزب کمونیست به شهروندان اجازه می دهد تا بر روی مسائل مربوط به فساد محلی، توقیف غیرقانونی زمین و بازداشت های خودسرانه، از دولت مرکزی لابی کنند
[ترجمه گوگل]در تئوری، حزب کمونیست به شهروندان اجازه می دهد که دولت مرکزی را در مورد مسائل مربوط به فساد محلی، تصرف غیرقانونی زمین و دستگیری های غیرقانونی، لابی کنند

12. While that decision was a welcome move to curb the police's powers of arbitrary detention, black jails now serve as extralegal detention centers for "undesirables" in cities.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این تصمیم برای مهار قدرت پلیس از بازداشت خودسرانه به عمل آمد، زندان های سیاه اکنون به عنوان بازداشتگاه extralegal برای \"undesirables\" در شهرها عمل می کنند
[ترجمه گوگل]در حالی که این تصمیم یک حرکت خوشایند برای جلوگیری از اختیارات پلیس بازداشت خودسرانه بود، زندان های سیاه در حال حاضر به عنوان مراکز بازداشت غیرقانونی برای 'نامطلوب' در شهرها عمل می کنند

پیشنهاد کاربران

فراقانونی


کلمات دیگر: