کلمه جو
صفحه اصلی

sheepfold


معنی : اغل گوسفند
معانی دیگر : آغل گوسفند، اغل گوسفند

انگلیسی به فارسی

( sheepcote ) اغل گوسفند


گوسفند، اغل گوسفند


انگلیسی به انگلیسی

• enclosed area in which sheep are kept

مترادف و متضاد

اغل گوسفند (اسم)
coop, fold, sheepfold, sheepcote

جملات نمونه

1. Here there is a sheepfold with a stream disappearing into a fissure alongside its northern end.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک sheepfold با جریان ناپدید شده در شکاف در امتداد شمالی آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا یک گوسفند با یک جریان ناپدید شده به یک شکاف در کنار انتهای شمالی خود وجود دارد

2. The litter in the sheepfold bedded down.
[ترجمه ترگمان]در آغل گوسفند جای گرفته بود
[ترجمه گوگل]بستر در گوسفند پهن شده است

3. By evening we return to the sheepfold.
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب به آغل گوسفندان بازمی گردیم
[ترجمه گوگل]با عصر ما به گوسفند باز می گردیم

4. He sees his sheepfold abandoned, his shepherd's staff disappears, his sacred cup falls off its peg.
[ترجمه ترگمان]He را رها می کند، چوب shepherd ناپدید می شود، جام مقدس او ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]او می گوید که گوسفند خود را رها کرده است، کارکنان شبان خود را ناپدید می شود، فنجان مقدس خود را از بین می برد

5. He even calls himself the gate of the sheepfold. But it's the shepherd's love for his sheep that stands out in this passage.
[ترجمه ترگمان]حتی خود را دروازه آغل گوسفند صدا می کند اما این عشق چوپان است که در این راهرو می ایستد
[ترجمه گوگل]او حتی دروازه گوسفند را نیز می خواند اما این عشق چوپان برای گوسفندانش است که در این بخش از آن بی خبر است

6. A good saying is "it's very late to mend the sheepfold after a sheep is lost". It's very important for an intelligent sport organization to know a good preparation.
[ترجمه ترگمان]یک ضرب المثل خوب این است: \"تعمیر the بعد از گم شده بودن یک گوسفند بسیار دیر است\" برای یک سازمان ورزشی هوشمند بسیار مهم است که آمادگی خوبی داشته باشید
[ترجمه گوگل]یک سخن خوب می گوید: 'خیلی دیر شده است که گوسفند را پس از از بین بردن گوسفند از بین ببریم ' برای یک سازمان ورزشی هوشمند بسیار مهم است که آمادگی خوبی داشته باشید

7. I go immediately to find it and bring it back to the sheepfold.
[ترجمه ترگمان]فوری می روم تا آن را پیدا کنم و به آغل گوسفندان برگردانم
[ترجمه گوگل]من بلافاصله برای پیدا کردن آن و بازگرداندن آن به گوسفند

8. She found an old milking stool that had been discarded, and she placed the stool in the sheepfold next to Wilbur's pen.
[ترجمه ترگمان]یک چهارپایه بزرگ شیر دار پیدا کرد که کنار گذاشته شده بود، و او چهارپایه را کنار خودکار (ویلبر)کنار خودکار (ویلبر)قرار داد
[ترجمه گوگل]او یک مدفوع شیری قدیمی یافت که از بین رفته بود و مدفوعش را درون گوسفند کنار قلم ویلبر گذاشت

9. Verily, verily, I say unto you, He that entereth not by the door into the sheepfold, but climbeth up some other way, the same is a thief and a robber.
[ترجمه ترگمان]بر استی بر استی من به شما می گویم که او در آغل گوسفند نه در آغل گوسفند است بلکه به طور دیگری هم دزد است و هم دزد است
[ترجمه گوگل]بطور قطع، من به شما می گویم، که از طریق درب به گوسفند وارد نمی شود، اما برخیزد و راه دیگری پیدا کند، همان دزد و دزد است

10. He mentioned this to the goose, who was sitting quietly in a corner of the sheepfold.
[ترجمه ترگمان]او این موضوع را به غاز که در گوشه ای از آغل گوسفندان نشسته بود، گفت
[ترجمه گوگل]او این را به غازها اشاره کرد که بی سر و صدا در گوشه ای از گوسفند نشسته بود

11. Would you please help me get the sheep within the sheepfold?
[ترجمه ترگمان]لطفا به من کمک کنید که در آغل گوسفند بروم؟
[ترجمه گوگل]آیا به من کمک کنید گوسفند را درون گوسفند بگیرم؟

12. Once upon a time, there was a shepherd who kept some sheep. He herded them outside in daytime; at night, he drived them in the sheepfold which was inclosed by hays and pegs etc.
[ترجمه ترگمان]روزگاری چوپان بود که مقداری گوسفند را نگه می داشت شب ها آن ها را بیرون می برد و شب ها در آغل گوسفندان دراز کشیده بود،
[ترجمه گوگل]یک بار یک بار یک چوپان وجود داشت که بعضی از گوسفندان را نگه داشت او در روز در خارج از خانه آنها را کشت؛ در شب، او را در موش گوسفندی که به وسیله ی هیز و شمع و غیره بسته بود رانده بود

13. Don't trust a goat with the kitchen garden, or a wolf with sheepfold.
[ترجمه ترگمان]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ در آغل گوسفند اعتماد نکن
[ترجمه گوگل]به یک بز با باغ آشپزخانه یا یک گرگ با گوسفند اعتماد نکنید

14. Only think of a man in this new world, in his log cabin, in the midst of a corn and potato patch, with a sheepfold on one side, talking about money being hard!
[ترجمه ترگمان]فقط فکرش را بکنید که در این دنیای تازه، در کلبه چوبی، در میان یک تکه ذرت و سیب زمینی، در یک طرف یک آغل گوسفند، در یک طرف، درباره پول حرف می زنند
[ترجمه گوگل]فقط به یک مرد در این دنیای جدید فکر کنید، در کابین ورودی خود، در میان یک ذرت و سیب زمینی پچ، با یک گوسفند در یک طرف، صحبت کردن در مورد پول سخت است!


کلمات دیگر: