کلمه جو
صفحه اصلی

molt


معنی : پوست انداختن، موی ریختن، تولک رفتن
معانی دیگر : (جانورانی مانند مار) پوست انداختن، (پرندگان) تولک رفتن، پر ریختن، (جانوران شاخ دار) شاخ انداختن، مو ریختن، شاخ یا پر یا پوست انداخته شده، پوست اندازی، تولک، پرریزی، موریزی، شاخ ریزی، کریچ

انگلیسی به فارسی

(جانورانی مانند مار) پوست انداختن، (پرندگان) تولک رفتن، پر ریختن، (جانوران شاخدار) شاخ انداختن، مو ریختن


پوست اندازی، تولک، پرریزی، موریزی، شاخ ریزی، کریچ


شاخ یا پر یا پوست انداخته شده


ریختن، پوست انداختن، تولک رفتن، موی ریختن


انگلیسی به انگلیسی

• periodical shedding (of horns, skins, feathers, etc.) to make way for new growth
shed periodically (horn, skin, feathers, etc.) to make way for new growth

مترادف و متضاد

پوست انداختن (فعل)
shell, slouch, peel, desquamate, molt, moult, exuviate

موی ریختن (فعل)
molt, moult, mew

تولک رفتن (فعل)
molt, moult

shed


Synonyms: cast off, decorticate, doff, exuviate, peel, pull off, slough, take off


جملات نمونه

1. birds molt once or twice a year
پرندگان سالی یک یا دو بار پر می ریزند.

2. i found a snake molt
من یک پوست مار پیدا کردم.

3. Like all crustaceans, krill must molt in order to grow.
[ترجمه ترگمان]مثل همه صدف ها، krill باید برای رشد کردن آماده باشن
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کریل، مانند همه انواع مواد غذایی، به منظور رشد رشد کند

4. They molt carapaces, I molt old body.
[ترجمه ترگمان] اونا \"carapaces\" هستن من یه جسد پیر دارم
[ترجمه گوگل]آنها از بین می روند، من بدنم را می کشم

5. Molt - inhibiting hormone ( MIH ) is a member of CHH ( crustacean hyperglycemic hormone ) family.
[ترجمه ترگمان]هورمون مهار Molt (MIH)عضو خانواده CHH (هورمون hyperglycemic hyperglycemic)است
[ترجمه گوگل]Molt - مهارکننده هورمون (MIH) یکی از اعضای خانواده هورمون هورمون Hyperglycemic (CHH) است

6. Finches start to molt at around twelve weeks of age.
[ترجمه ترگمان]finches در حدود دوازده هفته به molt شروع می کنند
[ترجمه گوگل]فینچ در حدود دوازده سالگی آغاز می شود

7. Their hair was in raggedy patches, for they were molting their thick winter coats.
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده و ژولیده بود، زیرا به لک winter winter رفته بودند
[ترجمه گوگل]موهای آنها در تکه های گردن قرار داشتند، زیرا آنها کتهای زمستانه ضخیم خود را به هم ریختند

8. The lesions will "bleach out" and become clean wounds that will heal after a molt.
[ترجمه ترگمان]این ضایعه \"سفید کننده\" است و زخم هایی تمیز پیدا می کند که بعد از یک molt التیام پیدا می کند
[ترجمه گوگل]ضایعات 'سفید کننده' خواهد شد و زخم های پاک کننده ای خواهد شد که بعد از یک قرص بهبود می یابند

9. Inner Mongolia Tong Liao City anywhere can make the compound color up molt? ? ? ? ? ? ?
[ترجمه ترگمان]مغولستان، Tong سیتی \"، هر جایی می تونه رنگ\" molt \"رو رنگ کنه؟\" ؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟
[ترجمه گوگل]مغولستان داخلی Tong Liao شهر در هر نقطه می تواند ترکیب رنگ تا molt؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟

10. This veterinary product is very effective in preventing animal molt.
[ترجمه ترگمان]این محصول دامپزشکی در پیش گیری از molt حیوان بسیار موثر است
[ترجمه گوگل]این محصول دامپزشکی در جلوگیری از حملات حیوانات بسیار موثر است

Birds molt once or twice a year.

پرندگان سالی یک یا دو بار پر می‌ریزند.


I found a snake molt.

من یک پوست مار پیدا کردم.



کلمات دیگر: