کلمه جو
صفحه اصلی

uptrend


زبرروند، تمایل بسوی بالا

انگلیسی به فارسی

زبرروند، تمایل بسوی بالا


انگلیسی به انگلیسی

• upturn, upward tendency (esp. in economic development)

جملات نمونه

1. Racal Electronics shares have been in a strong uptrend.
[ترجمه ترگمان]سهام الکترونیکی Racal در یک uptrend قوی قرار دارند
[ترجمه گوگل]سهام الکترونیک راکال در روند صعودی قوی قرار داشته است

2. Many analysts think the dollar is on an uptrend.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران فکر می کنند که دلار در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران معتقدند دلار در روند صعودی قرار دارد

3. Few players opine that sustaining the uptrend may be difficult as judging from the build up of inventories this week, SM consumption from downstream styrenic resins sector has remained weak.
[ترجمه ترگمان]برخی از بازیگران عقیده دارند که حفظ the ممکن است دشوار باشد زیرا با قضاوت از ایجاد موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش resins styrenic پایین دست نیز ضعیف مانده است
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از بازیکنان معتقدند که حفظ روند صعودی ممکن است دشوار باشد، زیرا قضاوت در مورد ساخت این موجودات در هفته جاری، مصرف SM از قسمت پایین رزین های استایرن مقاوم است

4. Precipitation variable showed an evident uptrend, and aridity and waterlog became more frequent because of the stability of precipitation fall.
[ترجمه ترگمان]متغیر رسوب an آشکاری را نشان داد، و خشکی و waterlog به دلیل پایداری بارش، رایج تر شد
[ترجمه گوگل]متغیر بارش نشان داد روند صعودی مشهود است، و خشکی و اب خیس به دلیل ثبات سقوط بارش بیشتر می شد

5. There has been a general uptrend in the country's exports of edible oils and tallow.
[ترجمه ترگمان]یک uptrend عمومی در صادرات روغن خوراکی و پیه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صادرات روغن های خوراکی و چربی به طور کلی روند صعودی وجود دارد

6. We expect the major uptrend to reassert itself and catch a breakout in its direction.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که uptrend اصلی دوباره برقرار شود و شکست در مسیر خود را جلب کند
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که روند صعودی اصلی خود را دوباره متقاعد کنیم و در مسیر آن شکست بخوریم

7. However the uptrend in gold is moving differently from the movements in the American dollar.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قیمت طلا در طلا به طور متفاوت از جنبش ها در دلار آمریکا حرکت می کند
[ترجمه گوگل]با این حال روند صعودی طلا در مقایسه با حرکتهای دلار آمریکا متفاوت است

8. The uptrend in end-user CPI and export prices have lagged that in wholesale price index (WPI) and import prices.
[ترجمه ترگمان]uptrend در قیمت های مصرف کننده نهایی و قیمت صادرات در شاخص قیمت عمده فروشی (WPI)و قیمت واردات عقب مانده اند
[ترجمه گوگل]روند صعودی در CPI مصرف کننده و قیمت صادرات، شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) و قیمت های واردات را از دست دادند

9. Over the boom period, we've been seeing a gradual uptrend; just as loan to value ratios were only 60% in the 1920s, now they're up to 90% or 100%.
[ترجمه ترگمان]در دوره رونق، ما شاهد کاهش تدریجی بوده ایم؛ فقط به عنوان وام در برابر نسبت های ارزش در دهه ۱۹۲۰ به میزان ۶۰ درصد و در حال حاضر آن ها به ۹۰ درصد یا ۱۰۰ درصد رسیده اند
[ترجمه گوگل]در طول دوره رونق، ما شاهد روند صعودی تدریجی هستیم درست همانطور که نسبت وام به ارزش فقط 60٪ در دهه 1920 بود، در حال حاضر آنها تا 90٪ یا 100٪ است

10. A top reversal is the setting of a new high in an uptrend followed by a lower close than the previous day's closing rate (sometimes the previous two days).
[ترجمه ترگمان]برگشت بالا، تنظیم یک سطح جدید در an است که پس از آن با نزدیک شدن کم تر از نرخ بسته روز قبل (گاهی دو روز قبل)انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک روند صعودی، تنظیم یک سطح جدید در یک روند صعودی است که نزدیک به نرخ روز گذشته (بعضی اوقات دو روز قبل) پایین تر است

11. In this period the market rebounded from the support level and developed a new strong uptrend.
[ترجمه ترگمان]در این دوره بازار از سطح پشتیبانی برگشت و یک uptrend قوی جدید ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]در این دوره، بازار از سطح حمایت عقب نشینی کرد و یک روند صعودی جدید را توسعه داد

12. Short-term technical indicators suggest the stock market is still in an uptrend, and options action in Cisco reversed earlier bearishness as traders moved to rebuild bullish positions.
[ترجمه ترگمان]شاخص های فنی کوتاه مدت پیشنهاد می کنند که بازار سهام هنوز در یک uptrend است، و اقدام گزینه ها در سیسکو در اوایل bearishness معکوس شد چرا که معامله گران به منظور بازسازی موقعیت صعودی حرکت کردند
[ترجمه گوگل]شاخص های کوتاه مدت شاخص های فنی نشان می دهد که بازار سهام همچنان در روند صعودی قرار دارد و اقدامات گزینه ای در سیسکو، روند صعودی زود هنگام را به عقب انداخته است، زیرا معامله گران برای بازسازی موقعیت های صعودی حرکت می کنند

13. The use of the third generation cephalosporin with anhydrase inhibitors also had an uptrend.
[ترجمه ترگمان]استفاده از نسل سوم cephalosporin با بازدارنده های anhydrase نیز an داشت
[ترجمه گوگل]استفاده از نسل سوم سفالوسپورین با مهارکننده های آنهیداز نیز روند صعودی داشت

14. Glycuresis is one kind of common illnesses and frequently occurring disease, serious harm human being is healthy, morbidity assumes the notable uptrend in recent years.
[ترجمه ترگمان]Glycuresis یکی از انواع بیماری های شایع است و اغلب در حال رخ دادن است، آسیب جدی به انسان سالم است و این بیماری در سال های اخیر به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]گلیسوریز یکی از انواع بیماری های شایع و بیماری های غالبا رخ می دهد، آزار جدی انسان برای سلامتی است، در سال های اخیر، روند صعودی قابل توجهی را تجربه می کند

پیشنهاد کاربران

روند صعودی


کلمات دیگر: