کلمه جو
صفحه اصلی

without permission

انگلیسی به انگلیسی

• lacking consent, without consent, without asking in advance, without a permit

جملات نمونه

1. It is illegal to reproduce these worksheets without permission from the publisher.
[ترجمه ترگمان]تکثیر این worksheets بدون اجازه ناشر غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]غیر مجاز است که این نسخهها را بدون مجوز ناشر مجددا تولید کند

2. What do you mean by opening my letters without permission?
[ترجمه ترگمان]منظورت از باز کردن نامه های من بدون اجازه چیست؟
[ترجمه گوگل]منظور از باز کردن نامه های من بدون اجازه چیست؟

3. The jet entered Chinese airspace without permission.
[ترجمه ترگمان]جت بدون اجازه وارد حریم هوایی چین شد
[ترجمه گوگل]جت بدون اجازه اجازه ورود به فضای هوایی چین را صادر کرد

4. She took the car without permission.
[ترجمه ترگمان]او بدون اجازه اتومبیل را گرفت
[ترجمه گوگل]او ماشین بدون اجازه را گرفت

5. They cannot leave the country without permission.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند بدون اجازه از کشور خارج شوند
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند کشور را بدون اجازه ترک کنند

6. You were wrong to take the car without permission.
[ترجمه ترگمان] تو اشتباه می کردی که ماشین رو بدون اجازه بگیری
[ترجمه گوگل]شما اشتباه کردید بدون مجوز گرفتن ماشین

7. They entered the area without permission.
[ترجمه ترگمان]بدون اجازه وارد منطقه شدند
[ترجمه گوگل]آنها بدون اجازه وارد منطقه شدند

8. You are not to leave your station without permission.
[ترجمه ترگمان]تو بدون اجازه، station رو ترک نمی کنی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ایستگاه خود را بدون اجازه

9. People are not permitted in without permission.
[ترجمه ترگمان]مردم بدون اجازه اجازه ورود به اینجا را ندارند
[ترجمه گوگل]مردم بدون اجازه مجاز نیستند

10. They used copyrighted music without permission.
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون اجازه از موسیقی copyrighted استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]آنها بدون اجازه از موسیقی کپی رایت استفاده کردند

11. No development was to take place without permission from the local planning authority.
[ترجمه ترگمان]هیچ توسعه ای بدون اجازه از قدرت برنامه ریزی محلی صورت نگرفت
[ترجمه گوگل]بدون توسعه بدون اجازه از مقامات برنامه ریزی محلی، هیچ توسعه ای صورت نگرفت

12. They may not be reproduced or retransmitted without permission.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است بدون اجازه تکثیر یا تکثیر شوند
[ترجمه گوگل]ممکن است آنها بدون مجوز پخش یا پخش نشوند

13. Moviemakers maintain the right to feature brands without permission.
[ترجمه ترگمان]moviemakers حق استفاده از برندها بدون اجازه را دارند
[ترجمه گوگل]Movemakers حق داشتن مارک های بدون اجازه را دارند

14. Without permission, I opened the door and saw him sitting on a chair, guarded by a partisan.
[ترجمه ترگمان]بدون اجازه، در را باز کردم و او را دیدم که روی یک صندلی نشسته بود و با یک partisan محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]بدون اجازه من درب را باز کردم و دیدم او روی صندلی نشسته است و توسط یک حزب محافظت می شود

پیشنهاد کاربران

بدون اجازه


کلمات دیگر: