کلمه جو
صفحه اصلی

without rhyme or reason

انگلیسی به انگلیسی

• not making any sense, without any logic

جملات نمونه

1. Suddenly, without rhyme or reason, his mood changed.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، بی هیچ نظم و منطق، خلق و خوی او عوض شد
[ترجمه گوگل]ناگهان، بدون قافیه یا دلیل، خلق و خوی او تغییر کرد

2. He picked people on a whim, without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]او مردم را بی هیچ نظم و منطق انتخاب می کرد
[ترجمه گوگل]او مردم را به هتک می برد، بدون قافیه یا دلیل

3. His wife scolded him endlessly, without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]زنش بی آن که شعری بگوید، بی وقفه او را سرزنش می کرد
[ترجمه گوگل]همسرش او را بی انتها، بدون قافیه یا عقل سرزنش کرد

4. He can't bite anybody's balls off without rhyme or reason, can he?
[ترجمه ترگمان]اون نمیتونه بدون قافیه و عقل کسی رو گاز بگیره، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]او نمی تواند بدون هیچ قافیه یا عقل توپ های کسی را بکشد، آیا می تواند؟

5. Sometime, men are frail, too, and feel turndown without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات مردان ضعیف و ناتوان هستند و بدون هیچ ریتم یا دلیل turndown می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات مردان ضعیف هستند و احساس غرق شدن بدون قافیه یا دلیل دارند

6. Her filing system seems to be without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سیستم بایگانی او بدون دلیل و معلول باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سیستم ثبت آن بدون قافیه یا دلیل باشد

7. Government money was given out to some people and not to others, apparently without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]پول دولت به برخی از مردم داده می شد و نه برای دیگران، ظاهرا بدون نظم و دلیل
[ترجمه گوگل]پول های دولتی به برخی افراد داده شد و نه به دیگران، ظاهرا بدون قافیه یا دلیل

پیشنهاد کاربران

بی دلیل؛ سر هیچ و پوچ؛ بدون دلیل منطقی
وقتی اتفاقی میفته که نمیشه به راحتی و با دلایل منطقی توضیحش داد، از این اصطلاح استفاده میکنیم
مثلا وقتی یه نفر بیخود و بی جهت حالش بهم میریزه یا مثلا عصبانی میشه و شما اصلا نمیفهمید که برا چی اون فرد اینجوری شد، از این اصطلاح میتونید استفاده کنید


کلمات دیگر: