حرکت به سوی بالا، (بازرگانی) رونق، ترقی، به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن، ترقی به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن رونق گرفتن، ترقی کردن
upswing
حرکت به سوی بالا، (بازرگانی) رونق، ترقی، به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن، ترقی به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن رونق گرفتن، ترقی کردن
انگلیسی به فارسی
حرکت به سوی بالا، (بازرگانی) رونق، ترقی
به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن
رونق گرفتن، ترقی کردن
بالا رفتن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an upward part of a movement, as of a pendulum or cycle.
• (2) تعریف: a noticeable or sudden rise, increase, or improvement.
• مشابه: improvement
• مشابه: improvement
- an upswing in construction
[ترجمه ترگمان] افزایش در ساخت
[ترجمه گوگل] افزایش در ساخت و ساز
[ترجمه گوگل] افزایش در ساخت و ساز
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: upswings, upswinging, upswung
حالات: upswings, upswinging, upswung
• : تعریف: to move in or undergo an upswing; rise.
• improvement, positive movement; rise, increase; upward motion
an upswing is a sudden increase or improvement in something that had previously been declining or had not been very good.
an upswing is a sudden increase or improvement in something that had previously been declining or had not been very good.
جملات نمونه
1. Shocking crimes are now on the upswing.
[ترجمه zahra] امروزه جنایات تکان دهنده ای در حال افزایش است.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر چه جنایات عجیبی در حال upswing[ترجمه گوگل]جنایات تکان دهنده در حال افزایش است
2. Violent crime is on the upswing.
[ترجمه ترگمان]جنایت خشونت در حال upswing
[ترجمه گوگل]جنایت خشونت آمیز در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]جنایت خشونت آمیز در حال افزایش است
3. Many analysts are predicting an upswing in the economy.
[ترجمه zahra] تعدادی از تحلیلگران پیش بینی کرده اند که اقتصاد رو به ترقی است.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران پیشرفت در اقتصاد را پیش بینی می کنند[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیل گران پیش بینی می کنند که در اقتصاد افزایش یابد
4. The economy is in the upswing which makes high tech services in more demand too.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در حال افزایش است که خدمات فن آوری بالا را نیز افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]اقتصاد در حال افزایش است که خدمات فن آوری های پیشرفته را در تقاضای بیشتر نیز افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]اقتصاد در حال افزایش است که خدمات فن آوری های پیشرفته را در تقاضای بیشتر نیز افزایش می دهد
5. This policy led to an upswing in the party's popularity.
[ترجمه ترگمان]این سیاست باعث افزایش محبوبیت حزب شد
[ترجمه گوگل]این سیاست منجر به افزایش محبوبیت حزب شد
[ترجمه گوگل]این سیاست منجر به افزایش محبوبیت حزب شد
6. And his writing took a dramatic upswing.
[ترجمه ترگمان]و نوشتن او یک پیشرفت چشمگیر و چشمگیر را به همراه داشت
[ترجمه گوگل]و نوشتنش باعث افزایش چشمگیر شد
[ترجمه گوگل]و نوشتنش باعث افزایش چشمگیر شد
7. Alcoholism and drug use are on the upswing.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]مصرف الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]مصرف الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
8. The upswing in precipitation, and the crypto-science that explained it, were exactly what was needed.
[ترجمه ترگمان]افزایش بارش و علم crypto که آن را توضیح می داد دقیقا همان چیزی بود که مورد نیاز بود
[ترجمه گوگل]بالا رفتن بارندگی و علم رمزنگاری که آن را توضیح داد دقیقا همان چیزی بود که مورد نیاز بود
[ترجمه گوگل]بالا رفتن بارندگی و علم رمزنگاری که آن را توضیح داد دقیقا همان چیزی بود که مورد نیاز بود
9. Morale is reportedly on the upswing at El Pueblo, and we hope it continues.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که Morale در حال افزایش در El Pueblo است و ما امیدواریم که ادامه یابد
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که روحیه در حال رشد در ال پوبلو است و ما امیدواریم که این روند ادامه یابد
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که روحیه در حال رشد در ال پوبلو است و ما امیدواریم که این روند ادامه یابد
10. It was the last upswing before the onset of slump, stagnation and mass unemployment.
[ترجمه ترگمان]این آخرین افزایش پیش از شروع رکود، رکود و بیکاری جمعی بود
[ترجمه گوگل]این آخرین روند صعودی پیش از شروع رکود، رکود و بیکاری جمعی بود
[ترجمه گوگل]این آخرین روند صعودی پیش از شروع رکود، رکود و بیکاری جمعی بود
11. A modest economic upswing may relieve the worries of the corporations.
[ترجمه ترگمان]شکوفایی اقتصادی متوسط ممکن است نگرانی های شرکت ها را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]افزایش اقتصادی متوسط، ممکن است موجب نگرانی شرکت ها شود
[ترجمه گوگل]افزایش اقتصادی متوسط، ممکن است موجب نگرانی شرکت ها شود
12. When a woman on the upswing she can be fulfilled with what she has.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنی به نام upswing می تواند با آنچه که دارد تحقق یابد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک زن در حال افزایش است، او می تواند با آنچه که دارد انجام شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک زن در حال افزایش است، او می تواند با آنچه که دارد انجام شود
13. Many analysts considered the upswing in trading a technical rally.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران این افزایش را در یک تظاهرات فنی در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که در معامله فنی یک تظاهرات فنی قرار دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که در معامله فنی یک تظاهرات فنی قرار دارد
14. "Consumer confidence seems to be on the upswing and business angst is dropping, " he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" به نظر می رسد اعتماد مصرف کنندگان در حال افزایش است و نگرانی تجاری در حال کاهش است \"
[ترجمه گوگل]او گفت: �اطمینان مصرف کنندگان به نظر می رسد در حال افزایش است و نگرانی های تجاری کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]او گفت: �اطمینان مصرف کنندگان به نظر می رسد در حال افزایش است و نگرانی های تجاری کاهش می یابد
پیشنهاد کاربران
اوج ( در مقابل حضیض )
حرکت به سوی بالا، به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن
کلمات دیگر: