کلمه جو
صفحه اصلی

baby tooth

انگلیسی به فارسی

دندان کودک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: baby teeth
• : تعریف: one of the first set of teeth in human babies and other mammals. Baby teeth fall out early in life to be replaced by adult teeth.

جملات نمونه

1. Her baby teeth are starting to fall out.
[ترجمه Z.W] دندان های شیری اش شروع به افتادن کردند
[ترجمه ترگمان] دندان های بچه هاش داره از بین میره
[ترجمه گوگل]دندانهای کودک او شروع به افتادن می کنند

2. I've still got one of my baby teeth.
[ترجمه هنگامه.] من هنوز یکی از دندان های شیری ام را دارم.
[ترجمه ترگمان]هنوز یکی از دندان های بچه ام را دارم
[ترجمه گوگل]من هنوز یکی از دندان های کودکم را داشتم

3. In Slovenia, a mouse replaces the baby tooth under the pillow with a candy during the night.
[ترجمه ترگمان]در اسلوونی، یک موش جایگزین دندان کودک زیر بالش با شکلات در طول شب می شود
[ترجمه گوگل]در اسلوونی، ماوس زیر بالش با یک آب نبات در طول شب جایگزین می کند

4. Like the American version, the child puts his baby tooth under the pillow.
[ترجمه ترگمان]مانند نسخه آمریکایی، کودک دندان بچه خود را زیر بالش می گذارد
[ترجمه گوگل]همانند نسخه آمریکایی، کودک زیر دندان کودک خود را زیر بالش قرار می دهد

5. Like the American version, the child puts his baby tooth under the pillow. The fairy takes it and replaces it with a coin.
[ترجمه ترگمان]مانند نسخه آمریکایی، کودک دندان بچه خود را زیر بالش می گذارد پری آن را می گیرد و با سکه ای آن را عوض می کند
[ترجمه گوگل]همانند نسخه آمریکایی، کودک زیر دندان کودک خود را زیر بالش قرار می دهد  پری آن را می گیرد و با یک سکه جایگزین می کند

6. Most notably, girls who are born with a baby tooth already erupted through the gum and girls who are very ugly or have some facial disfiguration are believed to be possessed by ghosts.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، دخترانی که با یک دندان نوزاد به دنیا آمده اند در حال حاضر از میان the و دخترانی که بسیار زشت هستند و یا دچار اختلال چهره شده اند، دچار توهم شده اند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، دخترانی که با دندان کودک متولد شده اند از طریق لثه فوران می کنند و معتقدند که ارواح از طریق دختران که بسیار زشت هستند یا دچار اختلال چهره می شوند

7. If it is a lower baby tooth, throw it up onto the roof; and if it is an upper tooth, throw it underneath the 'en-no-shita' (the lower portion below the floor of a Japanese house).
[ترجمه ترگمان]اگر دندان بچه پایینی است، آن را بر روی سقف بیندازید؛ و اگر دندان بالایی است آن را زیر آن قرار دهید (قسمت پایینی پایین تر از کف یک خانه ژاپنی)
[ترجمه گوگل]اگر دندان کودک پایین تر است، آن را بر روی سقف بریزید؛ و اگر این یک دندان فوقانی است، آن را زیر "en-no-shita" (بخش پایین تر زیر کف خانه ژاپنی) پرتاب کنید

8. The following picture shows approximately when each baby tooth should erupt.
[ترجمه ترگمان]تصویر زیر تقریبا زمانی نشان می دهد که هر دندان بچه باید فوران کند
[ترجمه گوگل]تصویر زیر نشان می دهد تقریبا زمانی که هر دندان کودک باید فوران شود

9. The day came when the "mean" loose baby tooth finally reached the point where he could pull it out with his little fingers. "Look Mommy.
[ترجمه ترگمان]روزی رسید که دندان بچه شل در نهایت به نقطه ای رسید که می توانست آن را با انگشتان کوچکش بیرون بکشد \" مامان نگاه کن
[ترجمه گوگل]روزی آمد که دندان "معنی" کودک خالی به نهایت به نقطه ای رسید که بتواند با انگشت های کوچکش بیرون بیافتد  نگاه مامانی

10. In Spain, a mouse replaces the baby tooth under the pillow with a coin during the night.
[ترجمه ترگمان]در اسپانیا، یک ماوس جایگزین دندان بچه زیر بالش با سکه ای در طول شب می شود
[ترجمه گوگل]در اسپانیا موس یک دندان کودک را زیر بالش با یک سکه در طول شب جایگزین می کند

11. "That milk molar was like no other hominid baby tooth I'd ever seen, and I'd seen them all, " White told me. "Gen and I just looked at each other.
[ترجمه ترگمان]وایت به من گفت: \" این مولار شیر مانند هیچ دندان مصنوعی دیگری نبود که تا به حال دیده بودم و من همه آن ها را دیده بودم
[ترجمه گوگل]سفید گفت: "این مولر شیر مانند هیچ دندان دیگری از انسان منی بود که من تا به حال دیده ام و من همه آنها را دیده ام " ژنرال و من فقط به یکدیگر نگاه کردیم

12. A child puts the baby tooth under his pillow before going to bed.
[ترجمه ترگمان]یک کودک قبل از رفتن به رختخواب دندان بچه را زیر بالش می گذارد
[ترجمه گوگل]کودک قبل از رفتن به رختخواب دندان کودک را زیر بالش خود قرار می دهد

13. Slovenia In Slovenia, a mouse replaces the baby tooth under the pillow with a candy during the night.
[ترجمه ترگمان]اسلوونی در اسلوونی، در طول شب، جایگزین دندان بچه زیر بالش می شود
[ترجمه گوگل]اسلوونی در اسلوونی، ماوس جای دندان کودک را زیر بالش با یک آب نبات در طول شب جایگزین می کند

14. It's a baby tooth.
[ترجمه ترگمان]یک دندان بچه است
[ترجمه گوگل]این یک دندان کودک است

پیشنهاد کاربران

دندان شیری


کلمات دیگر: