کلمه جو
صفحه اصلی

a case in point


شنوندگان اجباری (مثلا دانشجویان سرکلاس)، موضوع مورد نظر، به ویژه، مثال خوب

جملات نمونه

1. Williams' career is a case in point .
[ترجمه ترگمان]شغل ویلیامز یک مورد است
[ترجمه گوگل]کار ویلیامز یک مورد در مورد است

2. The news about calcium and kidney stones is a case in point.
[ترجمه ترگمان]خبر مربوط به سنگ و سنگ کلیه در واقع یک مورد است
[ترجمه گوگل]اخبار مربوط به سنگ های کلسیم و کلیه یک مورد است

3. The key settlement policies are a case in point.
[ترجمه ترگمان]سیاست های حل و فصل کلیدی یک مورد در این مورد هستند
[ترجمه گوگل]سیاست های حل و فصل کلیدی یک مورد است

4. Modern cardiology is a case in point.
[ترجمه ترگمان]کاردیولوژی امروزی یک مورد در این مورد است
[ترجمه گوگل]مدرن قلب و عروق یک مورد در مورد است

5. Clinton's plan to provide free meals is a case in point.
[ترجمه ترگمان]برنامه کلینتون برای ارائه وعده های غذایی رایگان یک مورد است
[ترجمه گوگل]طرح کلینتون برای تهیه غذا رایگان است

6. The mass production enterprise is a case in point.
[ترجمه ترگمان]شرکت تولید انبوه یک مورد در این زمینه است
[ترجمه گوگل]شرکت تولید انبوه یک مورد است

7. This is a case in point.
[ترجمه ترگمان]این یک مورد است
[ترجمه گوگل]این یک مورد در مورد است

8. Exit 43 South on I-93 is a case in point.
[ترجمه ترگمان]خروج ۴۳ از جنوب در ۹۳ - ۹۳ یک مورد است
[ترجمه گوگل]خروج از 43 جنوب در I-93 یک مورد است

9. Taking the old age pension act as a case in point, this paper probes the non- economic factors influencing English welfare system from the aspects of politics, society and culture.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن حقوق بازنشستگی سالخوردگی، این مقاله به بررسی عوامل غیر اقتصادی تاثیرگذار بر سیستم رفاهی انگلستان از جنبه های سیاسی، جامعه و فرهنگ می پردازد
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه بازنشستگی سالمندان به عنوان موردی است، این مقاله عوامل غیر اقتصادی را که بر نظام رفاه انگلیسی از جنبه های سیاست، جامعه و فرهنگ تأثیر می گذارد، بررسی می کند

10. The recent US housing boom is a case in point.
[ترجمه ترگمان]جهش اقتصادی اخیر در ایالات متحده یک مورد است
[ترجمه گوگل]رونق مسکن اخیر در ایالات متحده یک مورد است

11. A case in point – the recent discovery of the Danton.
[ترجمه ترگمان]یک مورد به موقع - کشف اخیر دان تون
[ترجمه گوگل]یک مورد در مورد - اخیر کشف دانتون

12. The Japanese retail chain Uniqlo is a case in point.
[ترجمه ترگمان]The زنجیره ای خرده فروشی ژاپنی در واقع یک مورد است
[ترجمه گوگل]Uniqlo زنجیره خرده فروشی ژاپن موردی است

13. The lycopene discovery is a case in point.
[ترجمه ترگمان]کشف lycopene یک مورد در نقطه است
[ترجمه گوگل]کشف لیکوپن یک مورد است

14. A case in point would be, Carly Fiorina, CEO of HP.
[ترجمه ترگمان]یک مورد در نقطه مورد نظر، کارلی Fiorina، مدیر عامل HP است
[ترجمه گوگل]کارل فیورینا، مدیر عامل شرکت HP، یک مورد در مورد آن خواهد بود

15. Anabaena, a freshwater bacteria, is a case in point.
[ترجمه ترگمان]Anabaena، یک باکتری آب شیرین، در واقع یک مورد است
[ترجمه گوگل]Anabaena، یک باکتری آب شیرین، موردی است

پیشنهاد کاربران

مثال بارزی از مورد مذکور

نمونه عینی، a good example of
an example of the situation or behaviour that you are talking about
Shoppers tend to think that high prices mean high quality. Electrical goods are a case in point.

مثال با ارزش


کلمات دیگر: