کلمه جو
صفحه اصلی

megabyte


(کامپیوتر)، یکان گنجایی برابر با 1048576 بایت

انگلیسی به فارسی

(کامپیوتر) یکان گنجایی برابر با 1048576 بایت


(کامپیوتر) یک میلیون بایت


مگابایت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of electronic memory capacity equal to 1,048,576 bytes, or approximately one million bytes.

• (computers) one million bytes; unit of computer data storage capacity equal to 1,048,576 bytes (also mega byte)
(computers) one million bytes (also megabyte)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] مگابایت ؛ میلیون بایت
[برق و الکترونیک] مگا بایت 1024 کیلو بایت یا 1048576 بایت یا 8388608 بیت .
[زمین شناسی] یک میلیون بایت. همچنین نگاه کنید به byte و kilobyte
[کامپیوتر] مگابایت، میلون بایت مقداری از حافظه ی کامپیوتر، و برابر با : کیلو بایت 1024= بایت 10به توان 20 مساوی با 1048576 یک میگابایت می تواند بیش ار یک میلوین بایت ذخیره کند . معمولاض حفظه ی داخلی ( ram ) ریز کامپیوتر به چندین مگابایت اندازه گیری می شود . مانند . BMB, 4MB یا بیشتر، نگاه کنید به memory . گنجایش دیسکخ سخت نیز به نگابایت اندازه گیری می شود . اندازه های 100 تا 500 مگابایت اندازه های معمولی هستند . در اندازه گیری گنجایش دیسک، گاهی مگابایت همان تعریف ارائه شده است .

جملات نمونه

1. The 40 megabyte hard disk has an average access time of 2 9 milliseconds.
[ترجمه ترگمان]دیسک سخت ۴۰ megabyte دارای زمان دسترسی متوسط ۲ ۹ میلی ثانیه است
[ترجمه گوگل]هارد دیسک 40 مگابایتی به طور متوسط ​​زمان دسترسی 9/2 میلی ثانیه است

2. It comes with only one megabyte of video RAM.
[ترجمه ترگمان]تنها یک megabyte RAM ویدئویی وجود دارد
[ترجمه گوگل]این تنها یک مگابایت RAM است

3. The card is equipped with 1 megabyte of VideoRAM which allows up to 3000 colours to be displayed.
[ترجمه ترگمان]این کارت با ۱ megabyte of مجهز شده است که به ۳۰۰۰ رنگ اجازه نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]این کارت با 1 مگابایت VideoRAM مجهز است که اجازه می دهد تا تا 3000 رنگ نمایش داده شود

4. There are 04576 bytes in a megabyte, so 490 text messages are transmitted in each one.
[ترجمه ترگمان]در یک megabyte ۰۴۵۷۶ بایت وجود دارد، بنابراین ۴۹۰ پیام متنی در هر یک از آن ها ارسال می شود
[ترجمه گوگل]در یک مگابایت 04576 بایت وجود دارد، بنابراین 490 پیام متنی در هر یک از آنها ارسال می شود

5. What the heck is a megabyte, and how in the world am I going to be able to tell how much data I need to pay for month to month?
[ترجمه ترگمان]اینکه من چطور می توانم بگویم چقدر اطلاعات لازم است تا ماه به ماه بپردازم؟
[ترجمه گوگل]هک یک مگابایت است و چگونه در جهان می توانم به شما بگویم که چه مقدار اطلاعاتی را باید برای ماه تا ماه پرداخت کنم؟

6. By default, every thread has one megabyte of stack space.
[ترجمه ترگمان]به طور پیش فرض هر رشته ای دارای یک megabyte فضای انباشت است
[ترجمه گوگل]به طور پیش فرض، هر موضوع دارای یک مگابایت فضای پشته است

7. Optical disc has a 600 megabyte capacity and are well suited for the computer applications needing the vast storage.
[ترجمه ترگمان]دیسک نوری دارای ۶۰۰ megabyte است و برای کاربردهای رایانه ای که به ذخیره سازی گسترده نیاز دارند مناسب هستند
[ترجمه گوگل]دیسک نوری دارای ظرفیت 600 مگابایت است و برای برنامه های کاربردی کامپیوتر که نیاز به ذخیره سازی وسیع دارند مناسب است

8. Soon the same will be true for a megabyte, and then soon after that a terabyte. And the internet touches nearly as much of our economy as electricity did when Lewis Strauss issued his prediction.
[ترجمه ترگمان]به زودی همین مساله برای یک megabyte درست خواهد بود، و بعد از آن یک terabyte و اینترنت تقریبا به همان اندازه که الکتریسیته در زمانی که لوئیس استراوس پیش بینی خود را صادر کرد، به اندازه کافی از اقتصاد ما دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]به زودی همین یک مورد برای یک مگابایت درست خواهد شد و پس از آن یک ترابایتی خواهد بود و اینترنت تقریبا همان قدرتی از اقتصاد ما را به خود مشغول می کند، وقتی که لوئیس اشتراوس پیش بینی کرد، برق را انجام داد

9. But it also makes downloading of multi - megabyte security patches and software updates almost impossible.
[ترجمه ترگمان]اما همچنین دانلود قطعات امنیتی چند وجهی و به روز رسانی های نرم افزار تقریبا غیر ممکن می شود
[ترجمه گوگل]اما همچنین باعث می شود که تکه های امنیتی چند مگابایت و به روز رسانی نرم افزار تقریبا غیر ممکن شود

10. Each stream being watched will require a megabyte a second of bandwidth and a latency of less than 60ms if it is to deliver crisp, pin-sharp video and pristine sound.
[ترجمه ترگمان]هر جریان که تحت مراقبت قرار می گیرد نیاز به a ثانیه پهنای باند و تاخیر کم تر از ۶۰ ms خواهد داشت اگر قرار باشد ویدئو، ویدئو - تیز و اصوات دست نخورده تحویل دهد
[ترجمه گوگل]هر جریان که مشاهده می شود، نیاز به یک مگابایت پهنای باند دوم و زمان کمتر از 60 مگابایت در صورتی است که بتوان آن را به صورت واضح و دقیق و صدای بی نظیر ارائه کرد

11. It has a floppy disk drive to load programmes, and a megabyte of memory to store them.
[ترجمه ترگمان]دیسک نرم دیسک نرم برای بار کردن برنامه ها و a حافظه برای ذخیره آن ها دارد
[ترجمه گوگل]این یک درایو فلاپی برای بارگذاری برنامه ها و یک مگابایت حافظه برای ذخیره آنها است

12. In computer lingo, a million bytes is commonly referred to as one megabyte.
[ترجمه ترگمان]در زبان رایانه، معمولا یک میلیون بایت نامیده می شود
[ترجمه گوگل]در زبان رایانه ای، یک میلیون بایت معمولا به عنوان یک مگابایت شناخته می شود

13. The Lisa designers also learned this the hard way, and their computer shipped with 1024K, or a megabyte of memory.
[ترجمه ترگمان]طراحان لیزا نیز این روش سخت را یاد گرفتند و کامپیوتر آن ها با ۱۰۲۴ K و یا a حافظه ارسال شد
[ترجمه گوگل]طراحان لیزا نیز این روش سخت را آموختند و کامپیوترشان با 1024 کیلو وات یا یک مگابایت حافظه حمل می شد

14. Uses can also use the catalogue program to select their put together their own disks for £ 95 per compressed megabyte.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان از برنامه کاتالوگ برای انتخاب دیسک خود برای انتخاب دیسک خود برای ۹۵ پوند در هر megabyte فشرده استفاده کرد
[ترجمه گوگل]استفاده می شود همچنین می توانید از برنامه کاتالوگ استفاده کنید تا دیسک های خود را برای 95 پوند برای هر مگابایت فشرده انتخاب کنید


کلمات دیگر: