1. That gave one sense of lightness.
[ترجمه ترگمان]این احساس سبکی داشت
[ترجمه گوگل]این یک حس سبکی بود
2. Such lightness of conduct is not to be permitted in church.
[ترجمه ترگمان]چنین سبکی در کلیسا مجاز نیست
[ترجمه گوگل]چنین سبکی از رفتار در کلیسا مجاز نیست
3. The lightness of the sky showed that the rain was really over.
[ترجمه ترگمان]روشنایی آسمان نشان می داد که باران واقعا تمام شده است
[ترجمه گوگل]نور آسمان نشان داد که باران واقعا بیش از حد بود
4. She danced with a grace and lightness that were breathtaking.
[ترجمه ترگمان]با ظرافت و ظرافتی که نفس نفس می زد می رقصید
[ترجمه گوگل]او رقصید با فضیلت و سبک، که نفس گیر بود
5. The toughness, lightness, strength, and elasticity of whalebone gave it a wide variety of uses.
[ترجمه ترگمان]چقرمگی، سبک، قدرت و الاستیسیته استخوان وال به طور وسیعی از آن استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]سختی، سبک، قدرت و انعطاف پذیری چوب خردل به طیف گسترده ای از کاربردهای آن منجر شد
6. I admire her lightness/sureness of touch as a cook.
[ترجمه ترگمان]من سبک او را تحسین می کنم که به اندازه یک آشپز به من دست بزند
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک آشپز به سبک / لمس لمس خودم تحسین میکنم
7. This is country style with a grace and lightness that makes a welcome change from the usual heavy stripped pine.
[ترجمه ترگمان]این سبک روستایی با لطف و سبکی است که باعث می شود یک تغییر خوشایند از چوب کاج خشک معمولی انجام شود
[ترجمه گوگل]این سبک کشور با فضیلت و سبک است که تغییرات خوش آمدید را از چوب کاج معمولی سنگین معمولی می سازد
8. A lightness enters the story at this point, as a woman comes to cheer the old nurse.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زنی برای تشویق پرستار پیر می آید، سبکی در داستان وارد می شود
[ترجمه گوگل]این نکته به این نکته بستگی دارد که یک زن به پرستار قدیمی احترام می گذارد
9. There was a lightness to his gestures, a ready smile on his lips.
[ترجمه ترگمان]حرکاتش سبک بود و لبخند گرمی بر لبانش نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]لبخندش را روی لب های او گذاشت
10. Still, even there lightness would occasionally break through.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، حتی سبکی نیز می توانست در آن نفوذ کند
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی گاهی اوقات می توانستند از بروز خفیفی عبور کنند
11. They also found the filigree lightness necessary for the Octet scherzo.
[ترجمه ترگمان]هم چنین ظرافتی که برای قاعده هشتایی ضروری است، پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین قابلیت نورپردازی فلیتر را برای Okte Scherzo لازم دانستند
12. The lightness and wit of Brooke-Rose's novels do, however, invite comparison with those of Muriel Spark.
[ترجمه ترگمان]با این حال، روشنی و لطافت رمان های بروک - رز از مقایسه با آن هایی که موریل Spark را در بر می گیرد، دعوت می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، سبک و آرزوهای رمانهای بروک رز، مقایسهای با موریل اسپار را پیشنهاد می کنند
13. Edward Carrington had a heavy certainty that the lightness was more genuine on her part than on his.
[ترجمه ترگمان]رز ماری مطمئن بود که این سبکی بیش از او است که به او تعلق دارد
[ترجمه گوگل]ادوارد کارینگتون اطمینان سنگینی داشت که سبکی نسبت به او بیشتر واقعی بود
14. The third, Lightness plays an important role in visual perception.
[ترجمه ترگمان]سوم، Lightness نقش مهمی در ادراک بصری بازی می کند
[ترجمه گوگل]سوم، Lightness نقش مهمی در ادراک بصری ایفا می کند