1. There was a brass plaque outside the surgery listing the various dentists' names and qualifications.
[ترجمه ترگمان]یک پلاک برنجی در بیرون اتاق عمل بود که نام dentists مختلف و واجد شرایط بود
[ترجمه گوگل]پلاک نارنجی در خارج از جراحی لیستی از اسامی و مدارک مختلف دندانپزشکان وجود دارد
2. We asked for an itemized bill, listing all our phone calls and how long they were.
[ترجمه ترگمان]ما خواستار لیست این لیست شده بودیم و تمام تماس های تلفنی مان و این که چقدر هستند را لیست کردیم
[ترجمه گوگل]ما خواستار یک لایحه خاص شدیم، لیست تماس های تلفنی ما و مدت زمانی که آنها بودند
3. Indeed, if many investors abjure the listing, those who hold their noses and take the plunge might make even more money.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت اگر بسیاری از سرمایه گذاران از لیست خود دست بکشند، کسانی که بینی خود را نگه می دارند و سقوط می کنند ممکن است پول بیشتری به دست آورند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، اگر بسیاری از سرمایه گذاران فهرست را رد کنند، آنهایی که بینی خود را می گیرند و می میرند می توانند پول بیشتری به دست آورند
4. The company is seeking a stock exchange listing .
[ترجمه ترگمان]شرکت به دنبال فهرست بورس اوراق بهادار است
[ترجمه گوگل]این شرکت به دنبال لیستی از بورس اوراق بهادار است
5. The tanker is listing badly and liable to sink at any moment.
[ترجمه ترگمان]تانکر در حال تهیه لیست بد است و ممکن است در هر لحظه غرق شود
[ترجمه گوگل]تانکر فهرستی است که در هر لحظه ناپدید می شود
6. The ship was listing badly but still kept afloat.
[ترجمه ترگمان]کشتی هنوز به طور بد در لیست قرار گرفته بود، اما هنوز شناور بود
[ترجمه گوگل]کشتی به شدت لیست بود، اما همچنان شناور بود
7. The damaged vessel was listing badly.
[ترجمه ترگمان]این کشتی آسیب دیده در فهرست بدی قرار داشت
[ترجمه گوگل]کشتی های آسیب دیده لیست بدی داشتند
8. A full listing of the companies will be published quarterly.
[ترجمه ترگمان]فهرست کامل این شرکت ها بصورت فصلی منتشر خواهد شد
[ترجمه گوگل]لیست کامل این شرکت ها به صورت سه ماهه منتشر می شود
9. Lack of space forbids listing the names of all those who contributed.
[ترجمه ترگمان]عدم فضا لیستی از اسامی تمام کسانی که کمک کرده اند را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]فقدان فضایی ممنوع است که فهرستی از اسامی همه کسانی که به آنها کمک کرده است را فهرست می کند
10. To obtain listing forms, call 1-800-273-732
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن فهرستی از فرم ها، فراخوانی ۱ - ۸۰۰ - ۲۷۳ - ۷۳۲
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن فرم لیست، 1-800-273-732 تماس بگیرید
11. See index on page 43 for full listing.
[ترجمه ترگمان]برای تهیه فهرست کامل به شاخص صفحه ۴۳ مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]برای فهرست کامل در صفحه 43 را ببینید
12. Meanwhile, an event log shows a listing of events and breakpoint messages.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، یک ثبت وقایع، فهرستی از رویدادها و پیغام های breakpoint را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در ضمن یک ورودی رویداد لیستی از رویدادها و پیام های نقطه توقف را نشان می دهد
13. It is intended to update this listing on a regular basis.
[ترجمه ترگمان]این فهرست به منظور به روز رسانی این فهرست به صورت منظم در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]این در نظر گرفته شده است به طور منظم به روز رسانی این فهرست
14. The paper has a listing of the day's happenings.
[ترجمه ترگمان]یادداشت ها یک لیست از اتفاقات آن روز است
[ترجمه گوگل]این مقاله فهرستی از وقایع روز است
15. With listing, you jot down a few words, saving the real writing for later.
[ترجمه ترگمان]با فهرست کردن، چند کلمه را یادداشت کنید، و نوشته های واقعی را بعدا ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]با لیست، شما چند کلمه را می نویسید، نوشتن واقعی را برای بعد ذخیره کنید