کلمه جو
صفحه اصلی

granite


معنی : استحکام، گرانیت، سنگ خارا، خارا
معانی دیگر : سختی

انگلیسی به فارسی

سنگ خارا، گرانیت، سختی، استحکام


سنگ گرانیت، گرانیت، سنگ خارا، خارا، استحکام


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: granitic (adj.)
(1) تعریف: a coarse-grained igneous rock usu. composed of silica-rich minerals such as quartz, feldspar, and small amounts of mica or amphibole, commonly used for building, sculpture, and the like.

- The statue was sculpted out of granite.
[ترجمه ترگمان] مجسمه از جنس گرانیت ساخته شده بود
[ترجمه گوگل] مجسمه از گرانیت ساخته شده است
- Granite was used for the building's columns.
[ترجمه ترگمان] گرانیت برای ستون های ساختمان مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل] گرانیت برای ستون های ساختمان مورد استفاده قرار گرفت

(2) تعریف: exceptional hardness or toughness, as of will or purpose.

• hard course-grained rock
granite is a very hard rock used in building.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سنگ خارا - گرانیت
[زمین شناسی] گرانیت - سنگ معادل درونی ریولیت که فلدسپات آلکالن و پلاژیوکلاز در ان وجود دارد. ساخت دانه ای ریز بلور (گرانیت ساکاروئید) یا درشت بلور و اکثرا پرفیروئید و گاهی ساخت راپاکیوی دارند. شامل: - گرانیت ساب آلکالن: فلدسپات آلکالن بیشتر از پلاژیوکلاز - گرانیت مونزونیتی : فلدسپات آلکالن بیشتر از پلاژیوکلاز - گرانودیوریت : فلدسپات آلکالن کمتر از پلاژیوکلاز.
[] سنگ خارا، گرانیت
[نفت] خارا

مترادف و متضاد

استحکام (اسم)
resistance, strength, substance, backbone, rigidity, stability, fortification, solidity, stableness, consistency, solidification, consistence, formidability, grit, granite, staying power

گرانیت (اسم)
granite

سنگ خارا (اسم)
granite

خارا (اسم)
granite

جملات نمونه

1. graphic granite
سنگ خارا دارای نقش دست نوشته مانند

2. homogeneous granite
سنگ گرانیت یکدست

3. gneiss is called bastard granite
گنیس را سنگ خارای نامرغوب می نامند.

4. the well flows from a granite rock
چشمه از یک سنگ خارا بیرون می جوشد.

5. His grave is made of granite.
[ترجمه ترگمان]قبر او از سنگ خارا ساخته شده است
[ترجمه گوگل]قبر او از گرانیت ساخته شده است

6. The valley ended in a perpendicular rim of granite.
[ترجمه ترگمان]این دره در حاشیه عمودی گرانیت به پایان رسید
[ترجمه گوگل]دره به پایان می رسد در یک لبه عمود بر گرانیت

7. The old man's grave is made of granite.
[ترجمه ترگمان]قبر پیرمرد از گرانیت ساخته شده
[ترجمه گوگل]قبر پیری از گرانیت ساخته شده است

8. They squared a block of granite.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بلوک گرانیت را صاف کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک بلوک از گرانیت مربع کردند

9. In fact garden centre granite would do, and is very cheap.
[ترجمه ترگمان]در واقع گرانیت مرکزی این کار را انجام می دهد و بسیار ارزان است
[ترجمه گوگل]در حقیقت گرانیت مرکز باغ ها انجام می شود و بسیار ارزان است

10. The granite tors of the Mountains of Mourne and the open moorland wildscape of the Sperrin Mountains also attract tourists.
[ترجمه ترگمان]تپه های سنگی گرانیت کوه های of و the در خلنگ زار باز هم گردشگر را جذب می کنند
[ترجمه گوگل]تورهای گرانیتی کوههای مورن و مزارع باز مورلاند از کوههای اسپرین نیز جلب توجه می کنند

11. The most commonly used rocks are granite, quartz, or other similarly stable materials.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین صخره ها مورد استفاده، گرانیت، کوارتز و سایر مواد با ثبات مشابه هستند
[ترجمه گوگل]سنگهای مورد استفاده بیشتر گرانیت، کوارتز یا سایر مواد مشابه با ثبات هستند

12. The site is now marked by a Mull granite memorial stone, erected through the efforts of the Eric Liddell Foundation.
[ترجمه ترگمان]این مکان اکنون به وسیله سنگ بنای یادبود \"مول\" بنا شده است که از طریق بنیاد اریک Liddell ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این سایت اکنون توسط یک سنگ بنای گرانیت مول ساخته شده است که از طریق تلاش های بنیاد اریک لیدل ساخته شده است

13. Mostly granite and metamorphic rock, it has been heated, stirred and compressed for millions and sometimes billions of years.
[ترجمه ترگمان]بیشتر سنگ های گرانیت و metamorphic، گرم شده و برای میلیونها و گاهی میلیاردها سال فشرده شده اند
[ترجمه گوگل]سنگهای گرانیتی و دگرگونی، برای میلیونها و گاهی میلیاردها سال، گرم، همگن و فشرده شده است

14. The centrepiece is a granite boulder from Solovki, a group of islands in the White Sea.
[ترجمه ترگمان]مرکز این مرکز یک تخته سنگ گرانیت از Solovki، گروهی از جزایر دریای سفید است
[ترجمه گوگل]مرکزی یک تخته سنگ گرانیت از Solovki، گروهی از جزایر در دریای سفید است


کلمات دیگر: