کلمه جو
صفحه اصلی

carabiner


سرباز مسلح به تفنگ، تفنگدار، سوار مجهز به تفنگ، (کوهنوردی) حلقه ی بیضی شکلی که برای وصل کردن طناب به میخ به کار می رود

انگلیسی به فارسی

(کوهنوردی) حلقه‌ی بیضی شکلی که برای وصل کردن طناب به میخ به‌کار می‌رود


کارابین


انگلیسی به انگلیسی

• karabiner, oblong metal ring used in mountain and rock climbing

دیکشنری تخصصی

[نساجی] گیره اتصال ریسمان پایین به قیطان بالا در ماشین ژاکارد
[] کارابین (قلاب برای وصل طناب به محل اتکا)

جملات نمونه

1. And then pass some rope through the carabiner, and I take a coil.
[ترجمه ترگمان]و بعد طنابی را از میان the عبور می دهد و من یک سیم پیچ می گیرم
[ترجمه گوگل]و سپس چند طناب را از طریق کارائیب منتقل می کنید و یک کویل را می گیرم

2. You can rent a harness, carabiner and belaying device in most of the gyms but in the long run it pays off to buy your own.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک دستگاه harness، carabiner و belaying را در بیشتر باشگاه های ورزشی اجاره کنید، اما در طولانی مدت پول خود را خریداری کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در بسیاری از ورزشگاه ها، یک سیستم مهار، کارابین و بیلیون را اجاره کنید اما در بلندمدت آن را پرداخت می کنید تا خودتان را خریداری کنید

3. Don't ever use any other type of carabiner for belaying.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت از نوع دیگه ای برای belaying استفاده نکن
[ترجمه گوگل]هرگز از نوع دیگری از کارائیبن استفاده نکنید

4. When climbing diagonally, the gate of the carabiner must always be away from the direction taken by the climber.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طور مورب بالا می رفتیم، دروازه of باید همیشه از مسیری که by گرفته بود دور باشد
[ترجمه گوگل]هنگام صعود مورب، دروازه کارائیب باید همیشه از مسیری که کوهنورد گرفته است دور باشد

5. The carabiner must not be obstructed, any pressure from the rock reduces its strength.
[ترجمه ترگمان]The نباید مسدود شوند، هر گونه فشار ناشی از سنگ استحکام آن را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]Carabiner نباید مانع شود، هر گونه فشار از سنگ، قدرت خود را کاهش می دهد

6. Commentary: The carabiner in question was never intended to be permanently hung on a popular route and expected to withstand numerous leader falls.
[ترجمه ترگمان]تفسیر: سوال مطرح شده در این باره هرگز در نظر گرفته نشد که برای همیشه بر روی یک مسیر مشهور آویزان شود و انتظار می رود که در مقابل سقوط رهبران متعدد مقاومت کند
[ترجمه گوگل]تفسیر این کارابین در نظر گرفته شده بود هرگز در نظر گرفته شده به طور دائم در یک مسیر محبوب متوقف شد و انتظار می رود که مقاومت در برابر بسیاری از سقوط رهبر

7. Don't forget to screw your carabiner shut!
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن که carabiner را به هم بزنی!
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که کارابین خود را بسته بگذارید

8. A very worrying phenomenon can occur between the carabiner and the rope: unclipping.
[ترجمه ترگمان]یک پدیده بسیار نگران کننده می تواند بین the و طناب ایجاد شود: unclipping
[ترجمه گوگل]یک پدیده بسیار نگران کننده می تواند بین کارابین و ناخالصی طناب رخ دهد

9. The responsible dealer will have information on carabiner strength.
[ترجمه ترگمان]دیلر مسئول اطلاعاتی در مورد قدرت carabiner دارد
[ترجمه گوگل]فروشنده مسئول اطلاعاتی در مورد قدرت کارابین داشته باشد

10. A sling, locking carabiner, and petzl string (keeper) were used for the point of attachment to the top anchors.
[ترجمه ترگمان]یک sling، قفل کردن carabiner و رشته petzl (نگهدارنده)برای نقطه اتصال به لنگرهای فوقانی به کار برده شدند
[ترجمه گوگل]یک رینگ، قفل کاری و رشته پتزل (دروازه بان) برای نقطه اتصال به لنگرهای بالا استفاده شد

11. By doing this, it takes the carabiner completely out of the system, leaving the load on the keeper.
[ترجمه ترگمان]با انجام این کار، دستگاه به طور کامل از سیستم خارج می شود و بار را بر روی نگهدارنده قرار می دهد
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، کارائیب به طور کامل از سیستم خارج می شود و بار را روی دروازه نگه می دارد

12. Bolt (n. ) metal secured into a drilled hole in the rock as means of protection. Often accompanied by a hanger, an eyelet to which a carabiner can attach.
[ترجمه ترگمان](n )فلز در یک حفره حفر شده در سنگ به عنوان وسیله حفاظت ایجاد شد غالبا با یک شمشیر، eyelet که a می تواند به آن ضمیمه شود
[ترجمه گوگل]فلت (n ) فلزی به عنوان وسیله حفاظتی به سوراخ حفر شده در سنگ متصل شده است اغلب همراه با یک آویز، یک آچار است که می توان آن را به یک کاربینی وصل کرد

13. This angle causes more force to be exerted against the carabiner as every climber is lowered, and this force causes the rope biner on the first draw to wear faster than other draws.
[ترجمه ترگمان]این زاویه باعث می شود که نیروی بیشتری در برابر the اعمال شود چون هر کوهنورد به پایین کشیده می شود و این نیرو باعث می شود که طناب در ابتدا سریع تر از دیگر کشیده شود
[ترجمه گوگل]این زاویه باعث می شود نیروی بیشتری نسبت به کارابین اعمال شود، زیرا هر صعود کننده پایین می آید، و این نیرو باعث می شود تا طناب بیرون در اولین قرعه کشی سریع تر از تساوی دیگر باشد

14. At the core of the Flux system is the lightweight aluminum carabiner chassis which allows tools to be quickly selected, attached, and clipped on clothing and gear.
[ترجمه ترگمان]در هسته سیستم شار، یک شاسی carabiner aluminum است که به ابزارهایی نیاز دارد که به سرعت انتخاب شده و به لباس ها و لوازم وصل شوند
[ترجمه گوگل]در هسته سیستم Flux، شاسی کارائیب آلومینیومی سبک وزن است که به ابزارها اجازه می دهد تا به سرعت انتخاب شوند، متصل شوند، و بر روی لباس و دنده متصل شوند

15. Unfortunately, when he fell, his rope was completely severed by the lower carabiner on the quickdraw attached to the first bolt, and he did deck.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، وقتی افتاد، طناب کاملا جدا شده بود و به اولین آذرخش چسبیده بود و او هم به عرشه آمد
[ترجمه گوگل]متأسفانه زمانی که او سقوط کرد، طناب خود را به طور کامل توسط کارائیبین پایین در quickdraw متصل به اولین پیچ، و او عرشه را قطع کرد


کلمات دیگر: