کلمه جو
صفحه اصلی

privity


معنی : موضوع محرمانه، امر خصوصی، امر سری
معانی دیگر : اطلاعات محرمانه، آگهدادهای نهان

انگلیسی به فارسی

موضوع محرمانه، امر خصوصی، امر سری


حقوق خصوصی، موضوع محرمانه، امر خصوصی، امر سری


انگلیسی به انگلیسی

• secret, confidential information; knowledge of confidential information; complex relations between individuals involved in a legal transaction (law); privacy

دیکشنری تخصصی

[حقوق] نسبیت رابطه حقوقی، رابطه متقابل یا جانشینی از نظر حق مالکیت یا مسئولیت، رابطه متعاهدین، حق مشترک، اطلاع خصوصی، اطلاع و رضایت ضمنی

مترادف و متضاد

موضوع محرمانه (اسم)
privity

امر خصوصی (اسم)
privity

امر سری (اسم)
privity

جملات نمونه

1. If the cargo owner was not in privity of contract, the shipowner might need protection against claims in tort.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که مالک کالا در قرارداد قرارداد نباشد، ممکن است مالک به حمایت در برابر ادعاهای خسارت وارد شود
[ترجمه گوگل]اگر صاحب محموله در اختیار قرارداد نباشد، صاحب کشتی ممکن است نیاز به حمایت از ادعاهای نقض کند

2. It is the incidentally-third-party-protecting contract beyond the privity of contract.
[ترجمه ترگمان]این دومین قرارداد حفاظت از طرف ثالث خارج از قرارداد است
[ترجمه گوگل]این قرارداد به طور تصادفی - شخص ثالث - فراتر از قرارداد است

3. Privity of contract resulted from the parties of contract at the beginning of contract.
[ترجمه ترگمان]قرارداد بستن قرارداد از طرفین قرارداد در آغاز قرارداد حاصل شد
[ترجمه گوگل]خصوصی قرارداد ناشی از طرفین قرارداد در آغاز قرارداد بود

4. "Doctrine of privity of contract" has been the unshakable credendum of the classical contract law and has been treated as the corner stone of contract rule and system.
[ترجمه ترگمان]\"دکترین of قرارداد\" تابع یکنواخت قانون قرارداد کلاسیک بوده است و به عنوان سنگ گوشه قانون و نظام قراردادی رفتار شده است
[ترجمه گوگل]'دکترین مزیت قرارداد' اعتبار غیرقابل قبول قانون قرارداد کلاسیک بوده و به عنوان قسمتی از قانون و سیستم قرارداد محسوب شده است

5. In jurisdictions not rejecting the privity requirement as to obviate its effect to a great extent.
[ترجمه ترگمان]در حوزه قضایی، الزام privity برای برطرف کردن تاثیر آن تا حد زیادی را رد نمی کند
[ترجمه گوگل]در حوزه های قضایی، رعایت الزامات حراست به منظور جلوگیری از تاثیر آن به حد زیادی

6. The history educes that the privity of contract and the contract for the benefit of third party are apparently different, virtually consistent.
[ترجمه ترگمان]تاریخ تضمین می کند که قرارداد و قرارداد برای منافع طرف سوم ظاهرا با هم متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]تاریخ حاکی از آن است که صلاحیت قرارداد و قرارداد به نفع شخص ثالث ظاهرا متفاوت و تقریبا سازگار است

7. The doctrine of privity of contract is deemed to be one of the bases of classical contract theory.
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد به عنوان یکی از مبانی تیوری قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه گوگل]دکترین مزیت قرارداد یکی از پایه های نظریه قرارداد کلاسیک است

8. The absence of privity of contract between plaintiff and defendant may be fatal.
[ترجمه ترگمان]نبود فسخ قرارداد بین شاکی و متهم ممکن است مرگبار باشد
[ترجمه گوگل]فقدان صلاحیت قرارداد بین شاکی و متهم ممکن است مرگبار باشد

9. The principle of privity of contract will, inevitably cause the parochialism of contract law.
[ترجمه ترگمان]اصل فسخ قرارداد به ناچار منجر به لغو قانون قراردادی خواهد شد
[ترجمه گوگل]اصل حراست از قرارداد، ناگزیر به ناحیه بلوغ قانون قرارداد تبدیل خواهد شد

10. The doctrine of privity of contract provides that only the parties to a contract receive rights and obligations pursuant to the contract.
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد مقرر می دارد که تنها طرفین قرارداد حقوق و تعهدات مطابق با قرارداد را دریافت کنند
[ترجمه گوگل]دکترین حراست از قرارداد حاکی از آن است که فقط طرفین قرارداد حقوق و تعهدات مربوط به قرارداد را دریافت می کنند

11. The doctrine of the privity of contract, as an important principle of classical contract law, ensured the development of economy and progress of social civilization.
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد، به عنوان اصل مهم قانون قرارداد کلاسیک، توسعه اقتصاد و پیشرفت تمدن اجتماعی را تضمین کرد
[ترجمه گوگل]دکترین مزیت قرارداد، به عنوان یک اصل مهم قانون قرارداد کلاسیک، توسعه اقتصاد و پیشرفت تمدن اجتماعی را تضمین کرد

12. The doctrine of privity of contract is deemed to be of of classical contract theory.
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد از نظریه قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه گوگل]دکترین مزیت قرارداد از نظریه قرارداد کلاسیک محسوب می شود

13. I believe that this is our luck and privity!
[ترجمه ترگمان]به عقیده من این کار بخت و اقبال ما است!
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که این شانس و مزیت ماست!

14. The major difficulty with this contract-based approach is the doctrine of privity of contract.
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی در این رویکرد مبتنی بر قرارداد، دکترین of قرارداد است
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی این رویکرد مبتنی بر قرارداد، آموزهی مالکیت قرارداد است

15. In such case the defendant may, irrespective of the actual fault or privity of the owner, avail himself of the limits of liability prescribed in Article V, paragraph
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی ممکن است متهم، صرف نظر از خطای واقعی یا privity مالک، خود را از محدودیت هایی که در بند ۵، بند یا پاراگراف، تجویز می کند، به کار ببرد
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی متهم ممکن است صرفنظر از خطای واقعی یا صلاحیت مالک، از محدودیت مسئولیت مندرج در بند V

پیشنهاد کاربران

رابطه قانونا سازمان یافته - ارتباط سازمان یافته طبق قانون یا در چاچوب قرارداد

رابطه حقوق، قراردادی و محرمانه بین طرفین قرارداد

قاعده نسبی بودن قرارداد

قاعده نسبی بودن قرارد اد ها
اصل نسبی بودن قراردادها


کلمات دیگر: