1. gray shading off into black
خاکستری که کم کم سیاه می شود
2. Shading her eyes, Anita scanned the horizon.
[ترجمه ترگمان]چشمان خود را باز کرد و افق را ورانداز کرد
[ترجمه گوگل]سایه چشم او، آنیتا افق را اسکن کرد
3. Her eyes flashed a shading glance.
[ترجمه ترگمان]نگاهش به سایه گره خورده بود
[ترجمه گوگل]چشم هایش یک نگاه سایه ای را فریاد زد
4. The leaves now are shading into red and yellow.
[ترجمه ترگمان]برگ ها اکنون به رنگ قرمز و زرد درآمده اند
[ترجمه گوگل]برگ در حال سایه زدن به قرمز و زرد است
5. Slowly the wonder faded, shading into puzzlement.
[ترجمه ترگمان]شگفتی به تدریج محو شد و دست و پایش را میان حیرت فرو برد
[ترجمه گوگل]به آرامی تعجب از بین می رود، سایه زدن به تعجب
6. He tried at first to register indifference shading into disapproval.
[ترجمه ترگمان]ابتدا سعی کرد خونسردی خود را در برابر نارضایتی پنهان کند
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار سعی کرد که سایه بی توجهی را به عدم تایید ثبت کند
7. This will minimise uneven shading in daylight, which is more noticeable on a plain carpet.
[ترجمه ترگمان]این کار سایه غیر یکنواخت را در نور روز به حداقل می رساند که در یک فرش ساده بیشتر قابل توجه است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود سایه ناهموار در نور روز، که بیشتر بر روی فرش ساده قابل توجه است
8. Thus, three trees shading a house can cut air conditioning needs by up to 50 per cent.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سه درخت بر روی یک خانه می توانند شرایط تهویه هوا را تا ۵۰ درصد کاهش دهند
[ترجمه گوگل]بنابراین، سه درخت سایه خانه می تواند نیازهای تهویه مطبوع را تا 50 درصد کاهش دهد
9. Fine lines and shading are not our cultural forte.
[ترجمه ترگمان]خطوط و سایه زیبایی استعداد فرهنگی ما نیستند
[ترجمه گوگل]خطوط زیبا و سایه زنی قلعه فرهنگی ما نیست
10. This is a deep blue fish with red shading on his fins.
[ترجمه ترگمان]این یک ماهی آبی عمیق با سایه قرمز روی fins است
[ترجمه گوگل]این یک ماهی آبی عمیق با سایه قرمز بر روی باله خود است
11. She would watch the ball, shading her eyes, and blow a pink bubble.
[ترجمه ترگمان]او توپ را نگاه می کرد، چشمانش را سایبان چشم می کرد و حباب صورتی رنگی را منفجر می کرد
[ترجمه گوگل]او توپ را تماشا می کند، سایه چشمش را می گیرد و یک حباب صورتی را ضربه می زند
12. National xenophobia shading into racism is almost universal.
[ترجمه ترگمان]بیگانه هراسی ملی نسبت به نژادپرستی تقریبا جهانی است
[ترجمه گوگل]زناشویی ملی که به نژادپرستی تبدیل شده است تقریبا جهانی است
13. It must be the way the trees are shading out the sun.
[ترجمه ترگمان]باید راهی باشه که درخت ها دارن خورشید رو سایه می کنن
[ترجمه گوگل]باید درختان را از آفتاب سایه بیاندازند
14. Shading denotes where the ozone column is under 240DU.
[ترجمه ترگمان]سایه ها نشان می دهد که در کدام ستون ازن زیر ۲۴۰ عضو است
[ترجمه گوگل]سایه حاوی ستون ازون است که زیر 240DU است
15. Counties with low population density have sparse shading while counties with high population density have dark shading.
[ترجمه ترگمان]شهرها با تراکم جمعیتی کم، سایه کم دارند در حالی که شهرهایی با چگالی بالای جمعیت دارای سایه تیره هستند
[ترجمه گوگل]مناطق با تراکم جمعیت کم دارای سایه انداخته اند در حالی که مناطق با تراکم جمعیت زیاد دارای سایه تیره هستند