کلمه جو
صفحه اصلی

downstage


معنی : درجلو پرده تاتر و نمایش
معانی دیگر : (تئاتر و غیره) در جلو صحنه

انگلیسی به فارسی

در جلو پرده‌ی تئاتر و نمایش


انگلیسی به انگلیسی

• toward the front of the stage

دیکشنری تخصصی

[سینما] به طرف دوربین - جلو صحنه

مترادف و متضاد

درجلو پرده تاتر و نمایش (قید)
downstage

جملات نمونه

1. Krishna stands downstage in the open area.
[ترجمه ترگمان]کریشنا مورتی در فضای باز می ایستد
[ترجمه گوگل]کریشنا ایستاده در منطقه آزاد است

2. I walk downstage and I notice all the people in the audience.
[ترجمه ترگمان]من downstage راه می روم و همه مردم را در میان جمعیت می بینم
[ترجمه گوگل]من راه می روم و همه مردم در مخاطبان را متوجه می شوم

3. She hurried downstage and scampered down the makeshift gangway to the auditorium floor.
[ترجمه ترگمان]با عجله از راهرو به طرف سالن سالن به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او به مرحله نزاع رفت و به طرف چاه کناری نشست

4. Neoadjuvant therapies are widely used to downstage hepatocellular tumors and slow the progression of tumors so that fewer patients die while waiting for transplants.
[ترجمه ترگمان]hepatocellular Neoadjuvant به طور گسترده برای downstage tumors بکار می روند و روند پیشرفت تومور را کاهش می دهند به طوری که بیماران کمتری در هنگام انتظار برای پیوند می میرند
[ترجمه گوگل]درمان های Neoadjuvant به طور گسترده ای برای تخریب تومورهای هپاتوسلولار استفاده می شود و پیشرفت تومورها را آهسته می کند تا بیماران کمتر در حالی که منتظر پیوند هستند می میرند

5. Downstage personnel has not answered the reporter's query.
[ترجمه ترگمان]پرسنل Downstage به پرس و جوی خبرنگار پاسخ نداده اند
[ترجمه گوگل]پرسنل downstage به پرس و جو خبرنگار پاسخ نداده اند

6. Conventionally, the light is placed downstage center, illuminating the space when it is not in use, to keep ghosts with enough light so that they can see, which keeps them at bay.
[ترجمه ترگمان]نور، نور در مرکز downstage قرار داده می شود و فضا را وقتی در حال استفاده نیست روشن می کند تا ارواح را با نور کافی دور نگه دارد تا آن ها ببینند، که آن ها را در خلیج نگه می دارد
[ترجمه گوگل]به طور متعارف نور، مرکز نورپردازی قرار می گیرد، زمانی که فضای مورد استفاده در آن فضا را روشن می کند، برای حفظ ارواح با نور کافی، به طوری که آنها می توانند ببینند، که آنها را در حالت خاموش نگه می دارد

7. The human affairs of the company and downstage, simpatico to the person.
[ترجمه ترگمان]امور انسانی شرکت و downstage، simpatico به فرد
[ترجمه گوگل]مسائل انسانی شرکت و ضرب و شتم، شبیه به شخص است

8. He enters upstage, makes a small arc and leaves by the same side, a few feet downstage.
[ترجمه ترگمان]او وارد upstage می شود، یک قوس و برگ کوچک در یک طرف ایجاد می کند، چند متر جلوتر
[ترجمه گوگل]او وارد کارخانه می شود، یک قوس کوچک و یک طرفه را می کشد، یک قدم کوچک

9. The system exploiture mission mainly included the design of downstage and the database management design of backstages.
[ترجمه ترگمان]ماموریت exploiture عمدتا شامل طراحی of و طراحی مدیریت پایگاه داده of بود
[ترجمه گوگل]مأموریت استثمار سیستم عمدتا شامل طرح ریزه کاری و طراحی پایگاه داده های مدیریتی است

10. Can anybody tell me what the difference between upstage and downstage is?
[ترجمه ترگمان]کسی میتونه بهم بگه بین \"upstage\" و \"downstage\" چه فرقی داره؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند به من بگوید که تفاوت بین فراز و نشیب چیست؟

11. Undoubted, this develops until to be moved toward from the behind the curtain to the growth of network the will of the people downstage, rose to urge action actively.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این امر تا زمانی که از پشت پرده به سمت رشد شبکه به سمت رشد شبکه به سمت بالا حرکت کند، توسعه می یابد تا به طور فعال به عمل ترغیب شود
[ترجمه گوگل]بدون تردید، این توسعه تا زمانی که از پشت پرده به رشد شبکه منتهی شود، اراده مردم را از بین می برد، و به شدت از فعالیت مستمر به وجود آمده است

12. Want to build reasonable clear website structure, make tourist and search spider OK read your website smoothly all and downstage page.
[ترجمه ترگمان]می خواهید ساختار وب سایت روشن و مشخص ایجاد کنید، یک عنکبوت جستجو و جستجوگر بسازید و وب سایت تان را به آرامی بخوانید و صفحه downstage را بخوانید
[ترجمه گوگل]می خواهید ساختن ساختار وبسایت واضح و صحیح را ایجاد کنید، گردشگری را جستجو کنید و عنکبوت را جستجو کنید

13. Concern chief introduction according to highest courtyard, inform against central website cent to be inform against, inquiry is mixed downstage tiring-room running a letter.
[ترجمه ترگمان]مقدمه نگرانی عمده در مورد مقدمه مربوط به این حیاط، اطلاع رسانی در برابر وب سایت مرکزی در برابر اطلاع رسانی، پرس و جو با استفاده از یک اتاق خسته کننده و خسته کننده که یک نامه را اجرا می کند، پیچیده است
[ترجمه گوگل]سوال مطرح شده در مطبوعات با توجه به بالاترین حیاط، اطلاع رسانی در برابر مرکز سنت مرکزی برای اطلاع رسانی، پرس و جو است مخلوط کردن یک اتاق خسته کننده در حال اجرا نامه ای

14. Inform against a person for cogent protection, this net is informed against, inquiry executes physical segregation with tiring-room running a letter downstage, install rigid operating rules.
[ترجمه ترگمان]این شبکه به یک فرد برای محافظت متقاعد کننده اطلاع می دهد، این شبکه به آن اطلاع داده می شود، پرس و جویی جسمی را با اجرای یک اتاق خسته کننده و اجرای قوانین سخت اجرایی اجرا می کند
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی درمورد یک فرد برای حفاظت محتاطانه، این خالص علیه وی اطلاع داده شده است، تحقیق، جداسازی فیزیکی را با خسته شدن اتاق انجام می دهد و دستور العمل های سخت گیرانه را اجرا می کند

پیشنهاد کاربران

downstage ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: پیش‏صحنه
تعریف: قسمت پیشین صحنۀ نمایش


کلمات دیگر: