کلمه جو
صفحه اصلی

chimney


معنی : دودکش، بخاری، کوره
معانی دیگر : دود آهنج (بیشتر در مورد دودکش خانه و ساختمان به کار می رود - دودکش کارخانه را به ویژه در امریکا می گویند: smokestack)، دود منار، دود هنج، تنوره، بخارکش، در رو، (در چراغ های نفتی و پیه سوز) حباب، لوله ی لامپا، هر چیز دودکش مانند، (به ویژه) بریدگی یا ترک ژرف در سطح صخره یا کوه، کوه دره، (کوه آتشفشان) کوره، مخرج، هواکش، دهانه، (معدن) رگه ی سنگ معدنی یا زغال سنگ که عمود بر سطح زمین باشد، ستون رگه، (محلی) اجاق، کاشانه، (انگلیس) رجوع شود به: smokestack

انگلیسی به فارسی

دودکش، بخاری، کوره، نک


دودکش، بخاری، کوره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: chimneys
(1) تعریف: a hollow, vertical structure of masonry, which allows smoke and gases to escape from a furnace, fireplace, or stove; flue.
مشابه: stack

(2) تعریف: a glass tube that surrounds the flame of a lamp and serves to ventilate and protect the flame.

• pipe that funnels smoke (away from a fireplace, furnace, etc.); narrow passage
a chimney is a pipe above a fireplace or furnace through which smoke can go up into the air.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دودکش - بخاری دیواری - دودگیر - شومینه
[مهندسی گاز] دودکش
[زمین شناسی] نهشته کانه، لوله. دودکش، بخاری، کوره، نک، تنوره
[] تنوره
[نفت] دودکش

مترادف و متضاد

دودکش (اسم)
stack, shaft, funnel, uptake, tube, chimney, flue

بخاری (اسم)
chimney, heater, stove, fireplace, oven, cooker

کوره (اسم)
furnace, chimney, stove, oven, kiln, manhole

smokestack for building


Synonyms: chase, chimney pot, chimney stack, fireplace, flue, funnel, furnace, hearth, pipe, smokeshaft, stack, vent, ventilator


جملات نمونه

1. chimney breast
(انگلیس) برآمدگی دیوار در اطراف بخاری چوب سوز دیواری (یا شومینه)،سینه ی بخاری

2. chimney cap
کلاهک سر دودکش

3. a chimney conveys smoke to the outside
دود هنج (یا لوله ی بخاری) دود را به خارج می برد.

4. the chimney does not draw well
دودکش خوب دود را نمی کشد.

5. the chimney ejects smoke
دودکش دود را به بیرون می راند.

6. the chimney of the house could be seen from afar
دودکش خانه از دور پیدا بود.

7. a cottage chimney smokes
دودکش یک کلبه دود بیرون می دهد.

8. the factory chimney belched (out) heavy smoke
دودکش کارخانه دود غلیظی بیرون می داد.

9. a squat, black chimney
دودکش کلفت و کوتاه و سیاه

10. smoke rising from the chimney
دودی که از دودکش سربه آسمان می کشد

11. smoke was drifting from the chimney
دود داشت از دود کش متصاعد می شد.

12. the smoke escapes through the chimney
دود از دودکش به خارج می رود.

13. an issue of smoke from a chimney
خروج دود از دودکش

14. black smoke was shooting out from the chimney
دود سیاه از دودکش بیرون می زد.

15. flames and sparks were flying up the chimney
شعله و جرقه از دودکش بخاری بالا می رفت.

16. a flue takes the smoke from the water heater to the main chimney of the house
لوله دود را از آبگرمکن به دودکش اصلی خانه می برد.

17. Plumes of smoke billowed from the chimney.
[ترجمه ترگمان]دود از دودکش به بیرون موج می زد
[ترجمه گوگل]دود سیگار از دودکش جدا شده است

18. Sparks from the fire were flying up the chimney.
[ترجمه ترگمان]جرقه های آتش از دودکش خارج شد
[ترجمه گوگل]جرقه ای از آتش بود که دودکش را پرتاب می کرد

19. The chimney emitted a cloud of smoke.
[ترجمه ترگمان]بخاری ابری از دود بیرون کشید
[ترجمه گوگل]این دودکش یک ابر دود را منتشر می کند

20. The roof was topped by a chimney.
[ترجمه ترگمان]سقفی بالای بخاری دیواری قرار داشت
[ترجمه گوگل]سقف با یک دودکش بالا می رفت

21. The chimney of my house is smoking.
[ترجمه ترگمان]دودکش خانه من دود می کند
[ترجمه گوگل]دودکش خانه من است سیگار کشیدن

22. The heat disappears straight up the chimney.
[ترجمه ترگمان]گرما مستقیما از دودکش خارج می شود
[ترجمه گوگل]گرما مستقیما از دودکش ناپدید می شود

Flames and sparks were flying up the chimney.

شعله و جرقه از دودکش بخاری بالا می‌رفت.


The chimney of the house could be seen from afar.

دودکش خانه از دور پیدا بود.


اصطلاحات

chimney breast

(انگلیس) برآمدگی دیوار در اطراف بخاری چوب‌سوز دیواری (یا شومینه)، سینه‌ی بخاری


chimney cap

کلاهک سر دودکش


پیشنهاد کاربران

دودکش ( خانه، کارخانه. . )

stuck in the chimney به معنی سیگاری شدن

هود


کلمات دیگر: