کلمه جو
صفحه اصلی

pudding


معنی : پودینگ
معانی دیگر : (خوراکی شیرین) پودینگ، (انگلیس) پس خوراک، دسر، دسر محتوی ارد برنج وتخم مره شبیه فرنی

انگلیسی به فارسی

دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی


پودینگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soft creamy or spongy dessert, usu. made by boiling or baking a mixture of milk, flour, eggs, and sugar, and adding fruit or other flavoring.

(2) تعریف: a dish with a similar consistency, unsweetened and thickened with cereal, rice, or the like.

(3) تعریف: (chiefly British) a hot sweet or savory dish made with flour and eggs, containing fruit or meat or vegetables.

(4) تعریف: (chiefly British) a sweet food served at the end of a meal; dessert.

(5) تعریف: (chiefly British) the dessert course of a meal.

• type of sweet creamy dessert; custard; baked dish containing suet; meat sausage containing a lot of blood
a pudding is a cooked sweet food made with flour, fat, and eggs, and usually served hot as the sweet course of a meal.

مترادف و متضاد

پودینگ (اسم)
pudding

جملات نمونه

1. plum pudding
پودینگ کشمش

2. the proof of the pudding is in the eating
مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار گوید

3. Better some of a pudding than none of a pie.
[ترجمه ترگمان]از دسر هم بهتر است
[ترجمه گوگل]بعضی از پودینگ ها بهتر از هیچیک از کیک ها نیست

4. Too much pudding will choke a dog.
[ترجمه SSAAEztz] پودینگ بسیار زیاد باعث خفگی یک سگ بی گناه می شود
[ترجمه ترگمان]پودینگ خیلی زیاد باعث خفگی یه سگ میشه
[ترجمه گوگل]پودینگ بیش از حد یک سگ را خفه می کند

5. The proof of the pudding is in the eating.
[ترجمه ترگمان]اثبات پودینگ هم در حال خوردن است
[ترجمه گوگل]اثبات پودینگ در خوردن است

6. He ate every bit of the pudding.
[ترجمه AAASzs] او مقدازی از پودینگ را می خورد
[ترجمه ترگمان]هر تکه ای از پودینگ را می خورد
[ترجمه گوگل]او هر کس از پودینگ خورد

7. This is a mold of pudding.
[ترجمه ترگمان]این یه قالب پودینگ است
[ترجمه گوگل]این یک قالب پودینگ است

8. The cook mixed the pudding in a basin.
[ترجمه ترگمان]آشپز، پودینگ را در تشت ریخت
[ترجمه گوگل]آشپز پودینگ را در یک حوضه مخلوط می کند

9. This chestnut pudding is a rich dessert with a festive flavour.
[ترجمه ترگمان]این پودینگ بلوط یه دسر غنی با طعم festive
[ترجمه گوگل]این پودینگ شاه بلوط یک دسر غنی با طعم های جشن است

10. Shall I make a jelly for pudding?
[ترجمه ترگمان]دسر درست کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید ژله را برای پودینگ انجام دهم؟

11. I haven't made a pudding today.
[ترجمه ترگمان]امروز دسر درست نکرده ام
[ترجمه گوگل]من امروز پودینگ نکردم

12. Is there any more rice pudding?
[ترجمه ترگمان]پودینگ برنج دیگه هم هست؟
[ترجمه گوگل]آیا پودینگ برنج بیشتر وجود دارد؟

13. This is a mould of pudding.
[ترجمه ترگمان]این قالب پودینگ است
[ترجمه گوگل]این یک قالب پودینگ است

14. Praise is not pudding.
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که دسر نیست
[ترجمه گوگل]ستایش پودینگ نیست

15. I must try some of that pudding.
[ترجمه ترگمان]باید کمی از آن پودینگ را امتحان کنم
[ترجمه گوگل]من باید برخی از آن pudding را امتحان کنید

پیشنهاد کاربران

دسر شیرین

دسر

یک نوع دسر


مسخره یا دلقک هم میشه
دریکی از فیلم های دهه ۴۰ امریکا دیالوگی داشت
you darn old pudding
ای پیرمرد دلقک ( مسخره ) لعنتی

غذا های خوش 🍦🍨🍔🍟🍕🌭🌮🍲🍗🍗🍗🍗🍰🎂🍷🍸🍹🍺🍻

برای خطاب دادن شخصی که عزیز و دوس داشتنی هست به عنوان لقب هم استفاده میشه کرد مثلا توی فیلم جوخه انتحاری هارلی به جوکر میگفت پودینگ : ) /دسر شیرین و خوشمزه

فالوده


کلمات دیگر: