1. the monsoon rains douse the hillsides
باران های موسمی تپه ها را خیس می کند.
2. The monsoon rains were beating down.
[ترجمه ترگمان]باران موسمی می وزید
[ترجمه گوگل]باران های مصنوعی از بین رفته اند
3. The south-west monsoon sets in during April.
[ترجمه ترگمان]باران های موسمی جنوب غربی در ماه آوریل برگزار می شوند
[ترجمه گوگل]موزون جنوب غربی در طول ماه آوریل
4. How long does the dry/hurricane/monsoon/etc. season last?
[ترجمه ترگمان]فصل تابستان، موسمی \/ موسمی \/ و غیره چه مدت طول می کشد؟
[ترجمه گوگل]چقدر خشک / طوفان / موشنگ / و غیره فصل گذشته؟
5. Travelling is much more difficult during the monsoon.
[ترجمه ترگمان]سفر در طی فصل باران های موسمی بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]سفر در طول موزون خیلی سخت تر است
6. The failure of the monsoon would destroy harvests on which 1000 million people rely.
[ترجمه ترگمان]شکست موسمی باعث از بین رفتن محصولی خواهد شد که در آن ۱۰۰۰ میلیون نفر بر آن تکیه می کنند
[ترجمه گوگل]خرابی موسوی می تواند برداشت هایی را که 1000 میلیون نفر از آن برآورده می شود را از بین ببرد
7. The monsoon held off for a month, then the rain fell in torrents.
[ترجمه ترگمان]باران های موسمی یک ماه به درازا کشید و سپس باران سیل آسا بارید
[ترجمه گوگل]موسم برای یک ماه برگزار شد، و سپس باران در torrents افتاد
8. The monsoon rains started early this year.
[ترجمه ترگمان]بارش باران های موسمی در اوایل امسال آغاز شد
[ترجمه گوگل]باران های موسمی در اوایل امسال آغاز شده است
9. During the seasonal monsoon, mud limited the passage to oxcarts.
[ترجمه ترگمان]در طول فصول موسمی فصلی، گل آلود، عبور گاو را محدود کرد
[ترجمه گوگل]در طول فصل مصنوعی، گلدان عبور عضلات را محدود می کند
10. A heavy monsoon shower began, wetting us through, and we both started to laugh.
[ترجمه ترگمان]رگبار شدیدی شروع شد و ما را خیس کرد و هر دو شروع به خندیدن کردیم
[ترجمه گوگل]دوش سنگین موسوی شروع شد، ما را از بین برد و ما هر دو شروع به خندیدن کردیم
11. Also, the monsoon overcast tended to cut down the amount of solar energy available.
[ترجمه ترگمان]همچنین بارش باران موسمی باعث کاهش مقدار انرژی خورشیدی در دسترس خواهد شد
[ترجمه گوگل]همچنین موزون غبارآلود، تمیز کردن مقدار انرژی خورشیدی را که در دسترس است، کاهش میدهد
12. No moisture is expected until the mid-July monsoon season, if it comes this year.
[ترجمه ترگمان]انتظار نمی رود که تا اواسط ماه ژوئیه فصل باران های موسمی در صورتی که امسال فرا برسد، رطوبت وجود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]در صورتی که سال جاری باشد، رطوبت تا فصل ماه میانه ماه جولای انتظار نمی رود
13. Avoid the monsoon season between May and August.
[ترجمه ترگمان]از فصل باران های موسمی بین ماه های مه و اوت اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]از ماه مه تا اوت از فصل موسمی اجتناب کنید
14. Seattle has enjoyed a sun-splashed monsoon season for the second straight year, and temperatures topped 50 F on Wednesday.
[ترجمه ترگمان]سیاتل برای دومین سال متوالی از یک فصل بارانی از آفتاب لذت می برد و در روز چهارشنبه دمای هوا به ۵۰ درجه فارنهایت رسید
[ترجمه گوگل]سیاتل سالانه دومین فصل موش صحرایی خورشید را تجربه کرده و درجه حرارت بالای 50 F در روز چهارشنبه است