کلمه جو
صفحه اصلی

volcano


معنی : اتشفشان، کوهاتشفشان
معانی دیگر : آتشفشان

انگلیسی به فارسی

کوه آتشفشان، آتشفشان


آتشفشان، اتشفشان، کوهاتشفشان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: volcanoes, volcanos
(1) تعریف: a vent in the earth's crust through which molten rock, ash, gases, and the like are expelled.

- Lava spilled out of the volcano.
[ترجمه 💜Alireza💜] مواد مذاب از دهانه اتشفشان خارج می شود
[ترجمه لاله] گدازه از آتشفشان خارج می شود
[ترجمه صغير] گدازه از آتشفشان بیرون ریخت.
[ترجمه shiva_sisi‌] موآد مذآب ( گدآزه ) از آتشفشآن خآرج شـــد�
[ترجمه ب گنج جو] گدازه های خونرنگ از آتشفشان بیرون می جهید.
[ترجمه ترگمان] Lava از آتشفشان بیرون میاد
[ترجمه گوگل] گدازه از آتشفشان خارج شده است

(2) تعریف: a mountain or hill, usu. forming a crater, created around such a vent by the discharge expelled from it.

- Many of Japan's mountains are volcanoes.
[ترجمه کیمیا] بسیاری از کوه های ژاپن آتشفشان هستند
[ترجمه shiva_sisi‌] بسیآری از کوه هآے ژآپـن، کوه هآے آتش فشآنی هستنــد�
[ترجمه ترگمان] بسیاری از کوه های ژاپن آتش فشان هستند
[ترجمه گوگل] بسیاری از کوه های ژاپن آتشفشان ها هستند
- You can hike to the top of the volcano since it's not active.
[ترجمه *] شما میتوانید زمانی که آتشفشان فعال نیست از آن بالا بروید
[ترجمه shiva_sisi‌] شمآ میتوانیـــد از کوه بآلآ بروید وقتی که اتش فشان ان کوه فعال نیســـت
[ترجمه ترگمان] شما می توانید به بالای کوه آتشفشان حرکت کنید چون فعال نیست
[ترجمه گوگل] از آنجایی که فعال نیست، می توانید به بالای آتشفشان برسید

• vent in the earth's crust through which molten rock is ejected; mountain comprising such a vent
a volcano is a mountain which hot melted rock, gas, steam, and ash sometimes burst out of, coming from inside the earth.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آتشفشان
[عمران و معماری] آتشفشان - کوه آتشفشان
[] آتشفشان، کوه آتشفشانی

مترادف و متضاد

اتشفشان (اسم)
geyser, volcano

کوهاتشفشان (اسم)
volcano

جملات نمونه

1. a volcano issuing smoke and fire
آتشفشانی در حال پخش دود و آتش

2. a volcano spewing out lava
آتشفشانی که گدازه بیرون می داد

3. the volcano cast a rain of ashes on the city
آتشفشان بارانی از خاکستر را بر شهر ریخت.

4. the volcano disgorges lava
آتش فشان گدازه بیرون می دهد.

5. the volcano was in repose
آتشفشان غیرفعال بود.

6. a dead volcano
آتشفشان خاموش (غیرفعال)

7. a dormant volcano
آتشفشان خاموش (غیرفعال)

8. a live volcano
آتشفشان فعال

9. an active volcano
کوه آتشفشان فعال

10. an extinct volcano
آتشفشان مرده (غیرفعال)

11. when did this volcano first erupt?
این کوه آتشفشان اولین بار کی فوران کرد؟

12. the mouth of a volcano
دهانه ی آتشفشان

13. the fatal eruption of the volcano
فوران ویرانگر آتشفشان

14. i sat on the lip of the volcano
من بر لبه ی دهانه ی آتشفشان نشستم.

15. A volcano emits smoke, lava and ashes.
[ترجمه F] یک آتشفشان دود، گدازه و خاکستر تولید میکند.
[ترجمه ترگمان]یک آتشفشان، دود می کند، گدازه و خاکستر
[ترجمه گوگل]یک آتشفشان دود، گدازه و خاکستر را منتشر می کند

16. The volcano spurted clouds of steam and ash high into the air.
[ترجمه ترگمان]آتشفشان ابری از بخار و خاکستر را به هوا پاشیده کرد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان ابرها بخار و خاکستر را به هوا پرتاب می کند

17. The eruption of a volcano is spontaneous.
[ترجمه ترگمان]فوران آتشفشان به خودی خود طبیعی است
[ترجمه گوگل]فوران آتشفشان خود به خودی است

18. The volcano erupted in 1980, devastating a large area of Washington state.
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان در سال ۱۹۸۰ فوران کرد و منطقه وسیعی از ایالت واشنگتن را ویران کرد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان در سال 1980 فوران کرد، ویران کردن یک منطقه بزرگ از ایالت واشنگتن

19. The volcano erupted after years of dormancy.
[ترجمه مرجان] فوران اتش فشان پس از سال ها رطوبت خاموش شد
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان پس از سال ها نهفتگی فوران کرد
[ترجمه گوگل]فوران آتشفشان پس از سال ها رطوبت

20. The volcano belched forth fire, smoke and ashes.
[ترجمه ترگمان]کوه آتشفشان آتش و دود و خاکستر فوران کرد
[ترجمه گوگل]آتشفشان آتش سوزی، دود و خاکستر را لرزاند

21. The volcano spewed a giant cloud of ash, dust and gases into the air.
[ترجمه ترگمان]آتشفشان ابری از خاکستر، گرد و خاک و گاز را به هوا فرستاد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان یک ابر غول آسا خاکستر، گرد و غبار و گازها را در هوا فرو ریخت

پیشنهاد کاربران

کوه آتشفشان

آتشفشان

a mountain with a hole at the top where fire and stones sametimes come out

آتَـشفِشآن: )

کوه اتشفشان


آتشقشان

آتشفشان نیمه فعال



کلمات دیگر: