کلمه جو
صفحه اصلی

climber


معنی : بالا رونده، گیاه نیلوفری یا بالارو
معانی دیگر : (گیاه شناسی) بر آویزگر، پیچ، پیچک، دار دوست، (عامیانه) جاه طلب، فراز جوی، کوه نورد، کوه پیما، فرازگرای

انگلیسی به فارسی

بالارونده، گیاه نیلوفری یا بالارو


کوهنورد، بالا رونده، گیاه نیلوفری یا بالارو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or animal that climbs.

(2) تعریف: a climbing plant.

(3) تعریف: a person who seeks a higher status.

- a social climber
[ترجمه ترگمان] یک کوهنورد اجتماعی
[ترجمه گوگل] یک صعود کننده اجتماعی

(4) تعریف: a device with sharp spikes that attaches to the shoe or leg and is used in climbing trees or telephone poles.

• one who ascends, one who goes up; ambitious person
a climber is someone who climbs rocks or mountains as a sport.
a climber is also a plant that grows upwards by attaching itself to other plants or objects.

دیکشنری تخصصی

[] کوهنورد

مترادف و متضاد

بالا رونده (اسم)
scaler, climber

گیاه نیلوفری یا بالارو (اسم)
climber

جملات نمونه

1. mountain climber
کوه نورد،کوه پیما

2. a mountain climber needs a secure rope
کوهنورد به طناب محکم نیاز دارد.

3. a social climber
کسی که برای منافع به افراد بالاتر از خود می چسبد

4. a nimble mountain climber
کوهنورد چالاک

5. the imprudent mountain climber fell down
کوهنورد بی احتیاط سقوط کرد.

6. The climber fell down a precipice.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد به پرتگاهی سقوط کرد
[ترجمه گوگل]کوهنورد سقوط کرد

7. At the peak of the climber, not intoxicated in a step along the way.
[ترجمه ترگمان]در اوج کوهنوردان، در یک گام در امتداد مسیر مست نیست
[ترجمه گوگل]در اوج کوه نوردی، در یک مرحله در مسیر مسموم نیست

8. The climber girded himself with a rope.
[ترجمه ترگمان]The خود را با طناب girded
[ترجمه گوگل]کوهنورد خود را با یک طناب سرو کرد

9. The film opens with a shot of a climber dangling from a precipice.
[ترجمه ترگمان]فیلم با عکسی از یک کوهنورد که از لبه پرتگاهی اویزان است، باز می شود
[ترجمه گوگل]فیلم با شات یک کوهنورد آویزان از یک شکاف باز می شود

10. The climber slipped and dropped to his death.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد لیز خورد و به سوی مرگ خود رفت
[ترجمه گوگل]کوهنورد تضعیف شد و به مرگ او افتاد

11. The climber was paralyzed in a fall, and couldn't walk.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد دچار فلج شده بود و نمی توانست راه برود
[ترجمه گوگل]کوهنورد در یک پاییز فلج شد و نمی توانست راه برود

12. The climber grabbed for the rope.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد طناب را گرفت
[ترجمه گوگل]کوهنورد برای طناب چنگ زده

13. The climber scrabble about widely for a handhold.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان به طور گسترده به دنبال جای دست گرفتن با دست گیر هستند
[ترجمه گوگل]کوهنورد به طور گسترده ای برای یک دست نگه داشته می شود

14. The hunt for the injured climber continued throughout the night.
[ترجمه ترگمان]شکار کوهنورد آسیب دیده در طول شب ادامه داشت
[ترجمه گوگل]شکار صخره زده آسیب دیده در طول شب ادامه داشت

15. That Rous was a snob and a social climber could scarcely be denied.
[ترجمه ترگمان]این Rous a بود و یک کوهنورد اجتماعی به سختی می توانست انکار کند
[ترجمه گوگل]آن راس یک اسنو بود و یک صعود کننده اجتماعی نتوانست انکار کند

16. The climber couldn't find a hold to climb any higher.
[ترجمه ترگمان]کوهنورد نتوانست بالاتر برود و صعود کند
[ترجمه گوگل]کوه نوردی نمیتوانست نگه داشته شود تا از هر بالاتر صعود کند

Grapevines are climbers.

درخت مو، بالا رونده است.


a social climber

کسی که برای منافع به افراد بالاتر از خود می‌چسبد


اصطلاحات

mountain climber

کوه نورد، کوه پیما



کلمات دیگر: