کلمه جو
صفحه اصلی

unprotected

انگلیسی به فارسی

محافظت نشده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of protected.
مشابه: naked, vulnerable

• unguarded, undefended, vulnerable
someone or something that is unprotected is not protected in any way.
unprotected sexual intercourse takes place when the man is not wearing a condom.

دیکشنری تخصصی

[] (طول) بدون میانی

جملات نمونه

1. unprotected against the weather
بلادفاع (یا در معرض) هوای بد

2. Water and other liquids can stained unprotected wood surfaces.
[ترجمه ترگمان]آب و دیگر مایعات می توانند سطوح چوب بدون محافظت را لکه دار کنند
[ترجمه گوگل]آب و مایعات دیگر می تواند سطوح چوب بدون حفاظت رنگ آمیزی شود

3. What better target than an unprotected girl, going along that river walkway in the dark.
[ترجمه ترگمان]چه هدف بهتر از یک دختر بی دفاع
[ترجمه گوگل]چه هدف بهتر از یک دختر محافظت نشده، رفتن در امتداد رودخانه رودخانه در تاریکی است

4. Part-time workers are unprotected by this law.
[ترجمه ترگمان]این قانون کارکنان پاره وقت را محافظت نمی کند
[ترجمه گوگل]کارگران نیمه وقت با این قانون محافظت نمی شوند

5. The landing beaches would be unprotected.
[ترجمه ترگمان]سواحل فرود بدون محافظ خواهند بود
[ترجمه گوگل]سواحل فرود نمی توانند محافظت شوند

6. Machinery was often unprotected and accidents were frequent.
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات غالبا بی حفاظ بود و تصادف زیاد بود
[ترجمه گوگل]اغلب ماشین آلات محافظت نشده بودند و حوادث مکرر بودند

7. Exposure of unprotected skin to the sun carries the risk of developing skin cancer.
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن پوست بدون محافظ در برابر آفتاب، خطر گسترش سرطان پوست را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض پوست محافظت نشده به خورشید خطر ابتلا به سرطان پوست را افزایش می دهد

8. Thieves often target unprotected vehicles.
[ترجمه ترگمان]دزدان اغلب وسایل نقلیه بدون محافظ را هدف قرار می دهند
[ترجمه گوگل]دزد اغلب خودروهای محافظت نشده را هدف قرار می دهد

9. This leaves fertile soil unprotected and prone to erosion.
[ترجمه ترگمان]این امر، خاک حاصل خیز را بدون محافظت و در معرض فرسایش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این خاک را بارور می کند بدون حفاظت و مستعد فرسایش است

10. The floorboards struck ice up through the unprotected soles of her feet.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از کف بی محافظ پاهایش یخ زده بود
[ترجمه گوگل]کفپوش ها از طریق کف پا محافظت نشده یخ می کردند

11. One side of the car, the unprotected side, is wrecked by vandals.
[ترجمه ترگمان]یک طرف ماشین، طرف بدون محافظ، از طرف vandals
[ترجمه گوگل]یک طرف ماشین، طرف محافظت نشده، توسط خرابکارها خراب شده است

12. An unprotected stove pipe should be at least 18 inches from an unprotected wall or ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لوله بخاری بدون محافظ باید حداقل ۱۸ اینچ از یک دیوار بدون محافظ باشد
[ترجمه گوگل]لوله اجاق گاز محافظت نشده باید حداقل 18 اینچ از یک دیوار یا سقف محافظت نشده باشد

13. This unprotected window provides an X-ray hazard.
[ترجمه ترگمان]این پنجره محافظت نشده خطر اشعه ایکس را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این پنجره محافظت نشده خطر ابتلا به اشعه ایکس را فراهم می کند

14. Unprotected in the desert, they would lose so much water by evaporation that they would quickly die of desiccation.
[ترجمه ترگمان]با تبخیر در بیابان، تبخیر آب را با تبخیر از دست می دادند که به سرعت از desiccation می مردند
[ترجمه گوگل]حفاظت شده در بیابان، آنها از طریق تبخیر آب زیادی از دست می دهند که به سرعت از خشک شدن می میرند

15. Unprotected by a shell, they are easy meat for insect larvae and flatworms.
[ترجمه ترگمان]they توسط یک پوسته، برای لارو حشرات و flatworms آسان است
[ترجمه گوگل]آنها توسط یک پوسته محافظت نشده، گوشت خوک آسان برای لارو حشرات و کرمهای صاف است

پیشنهاد کاربران

بی دفاع

بی پناهی


کلمات دیگر: