کلمه جو
صفحه اصلی

lipstick


معنی : ماتیک لب، مداد لب
معانی دیگر : (آرایش زنان) روژلب، ماتیک

انگلیسی به فارسی

ماتیک لب، مداد لب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a cosmetic for coloring the lips, usu. in stick form in a tubular container.

• cosmetic used to color the lips
lipstick is a coloured substance which women put on their lips. it comes in the form of a small stick.

دیکشنری تخصصی

[] دریاچه

مترادف و متضاد

ماتیک لب (اسم)
lipstick

مداد لب (اسم)
lipstick

جملات نمونه

1.
روژلب

2. her lipstick on the brim of the cup
جای ماتیک او بر لبه ی فنجان

3. She put on a quick dab of lipstick and rushed out.
[ترجمه ترگمان]او تکه ای از ماتیک را روی لب گذاشت و بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او بر روی دندان سریع رژ لب گذاشت و فریاد زد

4. She touched up her lipstick and brushed her hair.
[ترجمه ترگمان]رژ لبش را لمس کرد و موهایش را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]او رژ لب را لمس کرد و موهایش را برداشت

5. She combed her hair and put on some lipstick.
[ترجمه Atena] او موهایش را شانه زد و رژلب زد
[ترجمه ترگمان]موهایش را شانه زد و رژلب زد
[ترجمه گوگل]او موهای خود را شانه کرد و روی برخی از رژ لب قرار داد

6. Use over your favourite lipstick to add extra gloss.
[ترجمه ترگمان]از رژلب مورد علاقه خود برای اضافه کردن برق اضافه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از رژ لب مورد علاقه خود را برای اضافه کردن براق اضافی

7. Lipstick and hair conditioner are cosmetics.
[ترجمه ترگمان]نرم کننده مو و نرم کننده مو، لوازم آرایشی هستند
[ترجمه گوگل]رژ لب و مو نرم کننده لوازم آرایشی است

8. When a woman finds lipstick stains on her husband's clothing or unfamiliar condoms in his pocket, it brings out the worst in her.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک زن، ماتیک را روی لباس های شوهرش پیدا می کند، یا کاندوم ناآشنا در جیبش، آن را از همه بدتر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک زن پاهای رژ لب را در لباس شوهرش یا کاندوم های ناآشنا در جیبش پیدا می کند، بدترین چیز را در او به وجود می آورد

9. She found lipstick on his shirts - the telltale sign that he was having an affair.
[ترجمه ترگمان]اون رژ گونه رو روی پیراهنش پیدا کرد که اون باه اش رابطه داشت
[ترجمه گوگل]او بر روی پیراهن هایش رژ لب یافت - نشانه ای از این که او عادت داشت

10. She put on her lipstick and then carefully blotted her lips with a tissue.
[ترجمه ترگمان]او ماتیک خود را پوشید و با دقت لب هایش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه گوگل]او روی رژ لبش گذاشت و سپس لبهایش را با بافت با دقت پر کرد

11. Helen's choice of lipstick was a good match for her skin-tone.
[ترجمه ترگمان]انتخاب لاک ماتیک، با لحن صدایش هماهنگی خوبی داشت
[ترجمه گوگل]انتخاب Helen از رژ لب مناسب خوبی برای پوست او بود

12. Caroline pouts her lips when she's putting on lipstick.
[ترجمه ترگمان]وقتی ماتیک لب می کند، کارولین لبش را قورت می دهد
[ترجمه گوگل]وقتی لبخند می زند، کارولین لب هایش را می کشد

13. Lipstick often comes off on wine glasses.
[ترجمه ترگمان]ماتیک معمولا روی شیشه های شراب اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]رژ لب اغلب بر روی عینک شراب می آید

14. She powdered her face and applied her lipstick and rouge.
[ترجمه ترگمان]صورتش را پودر کرد و رژ گونه و رژ لبش را فشرد
[ترجمه گوگل]او چهره اش را پودر کرده و رژ لب و روده اش را روی آن گذاشت

15. This lipstick gives long-lasting rich colour.
[ترجمه ترگمان]این رژلب رنگ غنی ماندگاری به شما می دهد
[ترجمه گوگل]این رژ لب رنگ زرد رنگ طولانی مدت را به ارمغان می آورد

پیشنهاد کاربران

رژ لب

Lip
به معنای لب

. I bought lipstick for my friends
من برای دوستانم رژلب خریدم.


کلمات دیگر: